غدیر خم-عاشورا-جشن غدیر-خطابه غدیر
غدیر خم-عاشورا-جشن غدیر-خطابه غدیر
شاهکارهای ادب فارسی

چوشمعی سوختم از داغ مرگ ودرد هجرانت (زبان حل حضرت زینب با

چوشمعی سوختم از داغ مرگ ودرد هجرانت

 

ولی پروانه سان کردم فدا جان را به قربانت

اگر چه جان ندادم کربلا در پیش نعش تو

ولی صدبار مردم از برای لعل عطشانت

به هر درد ومصیبت با تو همکاری نمودم من

که تا تکمیل گردد انقلاب  وعهد وپیمانت

توخون از حنجرت میریخت، من ازدیده اشک غم

چو دیدم پاره پاره پیکر صد چاک عریانت

تودادی اصغر واکبر به میدان فداکاری

بلی من هم نمودم کودکانم را به قربانت

تورا سر بر سنان بشکست ، من از چوبه ی محمل

هلال آسا چو دیدم بر سر نی  رأس تابانت

مرا چون گنج در ویرانه جادادند ، واحسرت

تورا در مطبخ خولی عدو بنمود  پنهانت

تودادی سینه را در پیش تیغ ونیزه ، من بازو

به پیش تازیانه از برای حفظ طفلانت

توکاخ ظلم را لرزاندی ومن سر نگون کردم

چو چو ب خیزران آمد زکین بر درز دندانت

ولی این غم کشد من را که باید بی تو بر گردم

بسوی خانه ی بی صاحبت ، با این یتیمانت

تودادی (کربلایی)را دو چشم پربکاء اما

من اورا افتخار خادمی بهر عزیزانت

--اثر طبع نادعلی کربلایی)پدر سه شهید-به نقل از : شکوفه های غم

ص۲۰۰-انتشارات خزر -تهران---


چهارده معصوم-خطابه غدیر-جشن غدیر ]]>


نوشته شده در تاريخ 3 آبان 1398برچسب:, توسط محمدحسن اسایش