غدیر خم-عاشورا-جشن غدیر-خطابه غدیر
شاهکارهای ادب فارسی

 چرااز محفل ما اي پدر عزم سفر کردي چراازدوري رويت مرا خونين جگر کردي



رقيه دخت شاه دين شبي در شام غم افزا زهجر باب خود گشتي بسي درشيون وغو غا

سرشک ازديدگان جاري همي ناليد ومي گفتا که اي بابا ي مظلومم بکوي که گذر کردي

-------چرا از محفل ما اي پدرعزم سفر کردي ---------------------

يتيمم در بدرگشتم همي نالم زهجرانت بيا بابا دم ديگر مرابنشان بدامانت

کجا رفتي تواي باباسر وجانم بقربانت زما افسردگان بابا چرا قطع نظر کردي

-----------چرااز محفل ما اي پدر عزم سفر کردي ------------------

غريب وبي معينم من ندارم يار وغمخواري نباشد از براي من دگريار وپرستاري

بنالم درفراق تو کنم از ديده خون جاري زهجر روي خود بابا مرا نيلي ببر کردي

----------چرااز محفل ما اي پدر عزم سفر کردي---------------

نباشد طاقتم ديگر بگريم از براي تو کنم خاک سيه بر سر پدر جان در عزاي تو

کجايي اي پدر تا آنکه چينم من بلاي تو نمي دانم سفر اندر کدامين بوم بر کردي

-----------چرا از محفل مااي پدر عزم سفر کردي --------------

زضرب سيلي اعدا رخم نيلي شده بابا شکيبايي نمي باشد توانم رفته از اعضا

زدل اين عقده ام بابا زوصل روي خود بگشا زفقدانت مرا افسرده وخونين جگر کردي

----------چرا از محفل ما اي پدر عزمسفر کردي -------------

دراين ماتم سرا (ساعي) توبا خيل عزاداران نوا کن بهر آن طفل فکار شاه مظلومان

بيابي باعزاداران جزا ازايزد منان زنظم جانگدازخود جهان را نوحه گر کردي

-----چرا از محفل ما اي پدر عزمسفر کردي-------

به نقل از معراج عاشورا -اثر طبع حسينعلي خوانساري -صص 149-150-کتابفروشي اشرفي خوانسار


نوشته شده در تاريخ شنبه 15 شهريور 1399برچسب:درد دلهای سکینه خاتون با پدر ش امام حسین (ع)+ چرا از محفل ما ای پدر عزم سفر کردی, توسط محمدحسن اسایش

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران----

 ---

- سرسلسله  ي مردم آزاد حسين است

 

آنکس که دراين ره سر وجان داد حسين است

مردي که چوکوهي ببر تيشه ي بيداد

دامن بکمر برزد واستاد حسين است

درسي به بشر داد بدستور الهي

درسش عملي بود نه کتبي ،نه شفاهي

آيين يزيدي که بري بود زانصاف

ننمود بتهديد وبه تطميع گواهي

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجير ستم گردن تسليم

حنجر بدم خنجر بيداد گران داد

مردانه دراين معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نيروي يزداني وبا دست خدايي

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلاميه از قتلگه کرب وبلا داد

با زينب وسجاد سوي شام فرستاد

اين جمله زخون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر اين قاعده تعليم

کاندر ره آزادگي از جان نبود بيم

ديگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظيم

هر وحشي ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدين

اشرار باحرار نگيرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشير نباشد بکف زنگي بد مست خائن نشود عالي وعالي نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسيم باشخاص تهيدست

برچيده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضي حق کش

ازبين رود منکرومعروف بيايد                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزيد خوش

مردم همه با کافر وظالم بستيزند

پويند ره حق وزناحق بگريزند

کوبند همي سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همي خاک بريزند

اين حکم صريح است وبديه است ومحقق

چيره نشود حق کش وکشته نشود حق

بيداد گري را اثري نيست بعالم

زنده است حسين ابن علي آن حق مطلق-

(ازبصير اصفهاني-به نقل از شاهکارهاي ادب فارسي(اشک شفق)صص200-201 آراسته ي رضا معصومي -نشريه ماه نوع -ناشر : رشيدي -ديماه 1362 شمسي)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص 202:--

تاابد جلوه گه حق وحقيقت سر توست

معني مکتب تفويض علي اکبر توست

اي حسيني که تويي مظهر آيات خداي

اين صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگي عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علي اصغر توست

اي که در کرببلا بيکس وياور گشتي چشم بگشا وببين خلق جهان ياور توست

خواهر غمزده ات ديد سرت بر ني وگفت:

آنکه بايد به اسيري برود خواهر توست

(بابي انت وامي)که تواي مکتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

اي حسيني که بهر کوي عزاي تو بپاست

عاشقان رانظري دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپاي تورا

----

مهر تو مرا رکن نماز است حسين جان عشق تو مرا کعبه ي راز است حسين جان

روزي که شود بسته برويم در اميد

بابکرم لطف توبازاست حسين جان

 

 

يک ذره غبار حرمت اي حرم دين در رتبه به از ملک حجازاست حسين جان

هرروزدهم بوسه بخاک حرم تو چون تربت تو مهر نماز است حسين جان

در کرببلا زان همه گلهاي نکويت اصغر گل نشکفته ي ناز است حسين جان

ازداغ تودر گوشه ي ويرانه رقيه شمعيست که در سوز وگدازاست حسين جا

 

 

 

 

 

 

گر قلب من از سينه بر آرند ببينند باذکر تو در راز ونياز است حسين جان

 

مي خواستم از وصف وجلال تو بگويم دل گفت که اينقصه درازاست حسين جان -اي خون خدا خسرو محمود خصائل بر درگه تو خضر اياز است حسين جان

 

 

در روز جزا کرببلايي زشفاعت بر سوي تو اش دست نياز است حسين جان -به نقل ز

شکوفه هاي غم اثر طبع ناد علي کربلايي-صص169-170

زینب با سر بریده :خطبه جانسوز زینب کرده ، عالم را مکدر          در میان کوفه بنموده است غوغا دخت حیدر           با بیان مرتضی ابلاغ حق بنمود وگفتا       کوفیان من زینبم ، حق را نمایم آشکارا          زینبم بنت علی وقهرمان کربلایم       قهرمان کربلا وزاده  شیر خدایم          من زریشه می کنم ویرانه ، کاخ ظالمان را        با بیانی می کنم ، ابلاغ آزادی جهان را

ناگهان ماهی فراز نی بدید آن نیک اختر     گشت خاموش وفغان سر داد با نوی فلک فر      با ندای دلخراشی گفت : ایا تو حسیسنی؟  تو حسین زینبی وآن امام عالمینی ؟

گر حسینی پس چرا پیشانیت مجروح گشته؟    گو کدامین سنگ دل  پیشانیت از کین شکسته؟    تو گل بستان زهرایی   چرا پزمرده گشتی/    تو سلیمان جهانی چس چرا افسرده گشتی؟

چون بدیدی زینب نالان سر سلطان خوبان      گشته مجروح از جفای دشمنان وظلم عدوان    آن چنان زد راس پر نورش بروی  چوب محمل    از سر او خون چکید وشیعه را بنموده خوندل 

گفت : کی پاشیده خاکستر بروی زخمهایت ؟    من گمانم بوده خاکستر دوایی از برایت     ای برادر کن نظر برحالت دختت سکینه     گشته محزون  وغم انگیز از جفای قوم کینه

خوبرویا زین مصیبت عالمی گردیده گریان     اهل بیت مصطفی در کوچه وبازار نالان ------ کاخ تو زیر وزبر کنم :

من زینبمزکربلا آمدم به شام    تا روز روشن تو زشب تیره تر کنم    من زینبم به چشم حقارت مکن نظر     با یک اشاره کاخ تو زیر وزبر کنم       من آمدم که سلطنتت ای یزید دون 

سازم فنا ونقشه تو بی اثر کنم      من زینبم  ستم کش وبیچاره نیستم     خاک ستم به فرق سر خیره سر کنم     من زینبم که دست خدایم در آستین      تا دست نابکار تو از تن بدر کنم 

من آمدم که زنده وجاوید وپایدار     دین خدا بروی زمین سربسر کنم       من زینم که کرده خدا نقطم آتشین     هر جا که رو کنم همه فتح وظفر کنم

 من آمدم خراب کنم کاخ قدرتت     زاین رو بود اگر به خرابه مقر کنم      من آمدم یزید ویزیدی مرام را      روشن هویتش به جهان بشر کنم      من آمدم کنون پی خون خواهی حسین

تا انتقام خود نگشم کی سفر کنم؟  من زینبم که از نظر لطف ذره را     روشن دلش زنور چو وقت سحر کنم -به نقل از کاروان غم - جلد 1- ص 80-81 .محمد حسن اسایش


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 29 مرداد 1399برچسب:محرم،ماه خون ،ماه حسین است،ماه قیام،ماه شهادت, توسط محمدحسن اسایش

 -بسم الله الرحمن الرحیم
(1)1- اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَدَنا فى تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فى سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فى اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ فى مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَميداً لَمْ يَزَلْ، مَحْموداً لايَزالُ (وَ مَجيداً لايَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعيداً وَ كُلُّ أَمْرٍ إِلَيْهِ يَعُودُ). 2- بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَداحِى الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُالْأَرَضينَ وَالسّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ أَنْشَأَهُ يَلْحَظُ كُلَّ عَيْنٍ وَالْعُيُونُ لاتَراهُ. كَريمٌ حَليمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَيْهِمْ بِنِعْمَتِهِ.لا يَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلايُبادِرُ إِلَيْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. 3- قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَيْهِ اَلْمَكْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَيْهِ الْخَفِيّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ، والغَلَبَةُ على كُلِّ شَى‏ءٍ والقُوَّةُ فى كُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلى‏ كُلِّ شَئٍ وَلَيْسَ مِثْلَهُ شَىْ‏ءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّىْ‏ءِ حينَ لاشَىْ‏ءَ دائمٌ حَىٌّ وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُالْحَكيمُ. 4- جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطيفُ الْخَبيرُ. لايَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعايَنَةٍ، وَلايَجِدُ أَحَدٌ كَيْفَ هُوَمِنْ سِرٍّ وَ عَلانِيَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلى‏ نَفْسِهِ. 5- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اَللَّهُ ألَّذى مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذى يَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذى يُنْفِذُ أَمْرَهُوَ بِلامُشاوَرَةِ مُشيرٍ وَلامَعَهُ شَريكٌ فى تَقْديرِهِ وَلايُعاوَنُ فى تَدْبيرِهِ. 6- صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلى‏ غَيْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَكَلُّفٍ وَلاَ احْتِيالٍ. أَنْشَأَها فَكانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَاللَّهُ الَّذى لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنيعَةِ، الْعَدْلُ الَّذى لايَجُوُر، وَالْأَكْرَمُ الَّذى تَرْجِعُ إِلَيْهِ الْأُمُورُ. 7- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللَّهُ الَّذى تَواضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِهَيْبَتِهِ. 8- مَلِكُ الْاَمْلاكِ وَ مُفَلِّكُ الْأَفْلاكِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، كُلٌّ يَجْرى لاَِجَلٍ مُسَمّىً. يُكَوِّرُالَّليْلَ عَلَى‏النَّهارِ وَيُكَوِّرُالنَّهارَ عَلَى الَّليْلِ يَطْلُبُهُ حَثيثاً. قاصِمُ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ وَ مُهْلِكُ كُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ. 9- لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَم يلِد و لَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ يَشاءُ فَيُمْضي، وَيُريدُ فَيَقْضي، وَيَعْلَمُ فَيُحْصي، وَيُميتُ وَيُحْيي، وَيُفْقِرُ وَيُغْني، وَيُضْحِكُ وَيُبْكي، (وَيُدْني وَ يُقْصي) وَيَمْنَعُ وَ يُعْطى، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ. 10- يُولِجُ الَّليْلَ فِى النَّهارِ وَيُولِجُ النَّهارَ فىِ الَّليْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزيزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِى الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذى لايُشْكِلُ عَلَيْهِ شَىْ‏ءٌ، وَ لايَضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ وَلايُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحينَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحينَ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَرَبُّ الْعالَمينَ. الَّذِى اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ يَشْكُرَهُ وَيَحْمَدَهُ (عَلى‏ كُلِّ حالٍ). 11- أَحْمَدُهُ كَثيراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَى السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطيعُ وَأُبادِرُ إِلى‏ كُلِّ مايَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ اللَّهُ الَّذى لايُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَلايُخافُ جَورُهُ. (2)12- وَأُقِرُّلَهُ عَلى‏ نَفْسى بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَأُؤَدّى ما أَوْحى بِهِ إِلَىَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بى مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّى أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنى أَنِّى إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لى تَبارَكَ وَتَعالَى الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللَّهُ الْكافِى الْكَريمُ. فَأَوْحى إِلَىَّ: (بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، يا أَيُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ــ فى عَلِىٍّ يَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ).13- مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا أُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: إِنَّ جَبْرئيلَ هَبَطَ إِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى (عَلى‏ أُمَّتى) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏ إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى وَهُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ عَلَىَّ بِذالِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ (هِىَ): (إِنَّما وَلِيُّكُمُ‏اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُواالَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ و وَيُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ)، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى‏الزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ يُريدُاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فى كُلِّ حالٍ.14- وَسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْليغِ ذالِكَ إِليْكُمْ - أَيُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدغالِ اللّائمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَيْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَيَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظيمٌ.15- وَكَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَيْرَ مَرَّةٍ حَتّى‏ سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى كَذالِكَ لِكَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِيّاىَ وَ إِقْبالى عَلَيْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى‏ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِكَ (وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ يَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَى‏الَّذينَ يَزْعَُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَيْرٍ لَكُمْ، يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ و الَّذینَ یُؤذُنَ رَسوُلَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ) . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلينَ بِذالِكَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّيْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَيْهِمْ بِأَعْيانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَيْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلكِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ.16- وَكُلُّ ذالِكَ لايَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (يا أَيُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ). (3) 17- فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِكَ فيهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَالْحاضِرِ، وَ عَلَى‏الْعَجَمِىِّ وَالْعَرَبىِّ، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوكِ وَالصَّغيرِ وَالْكَبيرِ، وَ عَلَى‏الْأَبْيَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلى‏ كُلِّ مُوَحِّدٍ، ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَاللَّهُ لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. 18- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فى هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطيعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(اللَّهِ) رَبِّكُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاكُمْ وَإِلاهُكُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِيُّهُ الُْمخاطِبُ لَكُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ إِمامُكُمْ بِأَمْرِاللَّهِ رَبِّكُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فى ذُرِّيَّتى مِنْ وُلْدِهِ إِلى يَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ. 19- لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ (عَلَيْكُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِى الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَيْتُ بِما عَلَّمَنى رَبِّى مِنْ كِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَيْهِ. 20- مَعاشِرَالنّاسِ،(فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ‏اللَّهُ فِىَّ، وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَيْتُهُ فى إِمامِ الْمُتَّقينَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبينُ (الَّذى ذَكَرَهُ اللَّهُ فى سُورَةِ يس: (وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فى إِمامٍ مُبينٍ). 21- مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْكِفُوا عَنْ وِلايَتِهِ، فَهُوَالَّذى يَهدي إِلَى الْحَقِّ وَيَعْمَلُ بِهِ، وَيُزْهِقُ الْباطِلَ وَيَنْهى عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِى‏اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. 22- أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ (لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى الْايمانِ بى أَحَدٌ)، وَالَّذى فَدى رَسُولَ‏اللّهِ بِنَفْسِهِ، وَالَّذى كانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَلا أَحَدَ يَعْبُدُاللّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ. 23- (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَاللّهَ مَعى. أَمَرْتُهُ عَنِ‏اللّهِ أَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ). 24- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ. 25- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَلَنْ يَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ. 26- مَعاشِرَالنّاسِ، بى ـ وَاللَّهِ ـ بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلينَ، وَأَنَا ـ (وَاللَّهِ) ـ خاتَمُ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلينَ والْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الَْمخْلوقينَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذالِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْ‏ءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَىَّ، وَمَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاكُّ فينا فِى‏النّارِ. 27- مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضيلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدينَ وَدَهْرَالدّاهِرينَ وَ عَلى‏ كُلِّ حالٍ. 28- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و أُنْثى ما أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَبَقِىَ الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَلَمْ يُوافِقْهُ. أَلا إِنَّ جَبْرئيلَ خَبَّرنى عَنِ اللَّهِ تَعالى بِذالِكَ وَيَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَلَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، (وَلْتَنْظُرْنَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوااللَّهَ ـ أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ). 29- مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ العَزيزِ، فَقالَ تعالى‏ (مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ). 30- مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ وَانْظُرُوا إِلى مُحْكَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ إِلاَّ الَّذى أَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلىَّ وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِيَدَىَّ) وَ مُعْلِمُكُمْ: أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَىَّ. 31- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِيّاً وَالطَّيِّبينَ مِنْ وُلْدى (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَكْبَرُ، فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَ‏الْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ اللَّهِ فى خَلْقِهِ وَ حُكّامُهُ فى أَرْضِهِ. 32- أَلاوَقَدْ أَدَّيْتُ، أَلاوَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، 33- أَلاإِنَّهُ لا «أَميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيْرَ أَخى هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدى لاَِحَدٍ غَيْرِهِ. (4)34- ثم قال: «ايهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلى‏ بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟ قالوا: اَللَّهُ و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.35- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ أخى وَ وَصيىّ وَ واعي عِلْمى، وَ خَليفَتى فى اُمَّتى عَلى‏ مَنْ آمَنَ بى وَعَلى‏ تَفْسيرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعي إِلَيْهِ وَالْعامِلُ بِما يَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالي عَلى‏ طاعَتِهِ وَالنّاهي عَنْ مَعْصِيَتِهِ.36- إِنَّهُ خَليفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ وَالْإمامُ الْهادي مِنَ‏اللَّهِ، وَ قاتِلُ النّاكِثينَ وَالْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ بِأَمْرِاللَّهِ.37- يَقُولُ‏اللَّهُ: (مايُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ). بِأَمْرِكَ يارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْكَرَهُ وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ.38- اَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَتَبْيينِ ذالِكَ وَنَصْبِكَ إِيّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً)، وَ قُلْتَ : (إنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ اْلإسْلامُ) ، وَ قُلْتَ : (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَالْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ).39- اَللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُكَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتُ. (5)40- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَكْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دينَكُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَى‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) وَ فِى النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ يُنْظَرونَ). 41- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ، أَنْصَرُكُمْ لى وَأَحَقُّكُمْ بى وَأَقْرَبُكُمْ إِلَىَّ وَأَعَزُّكُمْ عَلَىَّ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِيانِ. وَ مانَزَلَتْ آيَةُ رِضاً (فى الْقُرْآنِ) إِلاّ فيهِ، وَلا خاطَبَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِى‏الْقُرْآنِ إِلاّ فيهِ، وَلاشَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى (هَلْ أَتى عَلَى الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فى سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَيْرَهُ. 42- مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دينِ اللَّهِ وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ‏اللَّهِ، وَ هُوَالتَّقِىُّ النَّقِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ. نَبِيُّكُمْ خَيْرُ نَبىٍّ وَ وَصِيُّكُمْ خَيْرُ وَصِىٍّ (وَبَنُوهُ خَيْرُالْأَوْصِياءِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّيَّةُ كُلِّ نَبِىٍّ مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِ (أَميرِالْمُؤْمِنينَ) عَلِىٍّ. 43- مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُكُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُكُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَى‏الْأَرضِ بِخَطيئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَكَيْفَ بِكُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْكُمْ أَعْداءُاللَّهِ، 44- أَلاوَإِنَّهُ لايُبْغِضُ عَلِيّاً إِلاّشَقِىٌّ، وَلا يُوالى عَلِيّاً إِلاَّ تَقِىٌّ، وَلايُؤْمِنُ بِهِ إِلاّمُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَاللَّهِ - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفى خُسْرٍ) (إِلاّ عَليّاً الّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ). 45- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّهَ وَبَلَّغْتُكُمْ رِسالَتى وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبينُ. 46- مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوااللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). (6)47- مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذى أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى‏ مايَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ).48- مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الَّذى يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرينَ وَالْمعُانِدينَ وَالُْمخالِفينَ وَالْخائِنينَ وَالْآثِمينَ وَالّظَالِمينَ وَالْغاصِبينَ مِنْ جَميعِ الْعالَمينَ.49- مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُكُمْ أَنّي رَسُولُ اللَّهِ قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؟ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ (الصّابِرينَ).50- أَلاوَإِنَّ عَلِيّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّكْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ.51- مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَىَّ بِإِسْلامِكُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَى‏اللَّهِ فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَيَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّكُمْ لَبِا الْمِرْصادِ.52- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدى أَئمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى‏النّارِ وَيَوْمَ الْقِيامَةِ لايُنْصَرونَ.53- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ وَأَنَا بَريئانِ مِنْهُمْ.54- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ.55- أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحيفَةِ، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ فى صَحيفَتِهِ!!56- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّى أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فى عَقِبى إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ يَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ يُولَدْ، فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ.57- وَسَيَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصبينَ)، وَعِنْدَها سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ يَفْرُغُ) وَيُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ.58- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَميزَالْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ.59- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْيَةٍ إِلاّ وَاللَّهُ مُهْلِكُها بِتَكْذيبِها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مُمَلِّكُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِىَّ وَاللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.60- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ أَكْثَرُالْأَوَّلينَ، وَاللَّهُ لَقَدْ أَهْلَكَ الْأَوَّلينَ، وَهُوَ مُهْلِكُ الْآخِرينَ. قالَ اللَّهُ تَعالى: (أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرينَ، كذالِكَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمينَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ).61- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنى وَنَهانى، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِيّاً وَنَهَيْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُىِ لَدَيْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْيِهِ تَرشُدُوا، (وَصيرُوا إِلى‏ مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِكُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبيلِهِ. (7) 62- مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذى أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى. ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدى)، يَهْدونَ إِلَى الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ‏الْعالَمينَ ، الرَّحْمن الرَّحیمِ ، مالِکِ یَوْمِ الدّینِ ، اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعینُ ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ ، صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ و لَا الضّالّینَ» ، وَقالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَفيهِمْ (وَاللَّهِ) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِيَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئكَ أَوْلِياءُاللَّهِ الَّذينَ لاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ‏الْغالِبُونَ. 63- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّياطينِ يوحى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. 64- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً يُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّاللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْكانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فى قُلوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یَدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأنهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أوُلئِکَ حِزْبُ اللهِ الا اِن‎‎َ حزبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . 65- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ). 66- (أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَرْتابوا). 67- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولونَ: (سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدينَ). 68- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ. 69- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَصْلَونَ سَعيراً. 70- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهيقاً وَ هِىَ تَفورُ وَ يَرَوْنَ لَهازَفيراً. 71- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ‏اللَّهُ فيهِمْ: (كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّی اِذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ اُخْریهُمْ لِاوُلیهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ ، قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ و لکِنْ لا تَعْلَمُونَ) . 72- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (كُلَّما أُلْقِىَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يَأتِكُمْ نَذيرٌ، قالوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فى ضَلالٍ كَبيرٍ وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أصْحابِ السَّعیرِ ، فَاعْتَرَفوُا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِاصْحابِ السَّعیرِ) . 73- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبيرٌ. 74- مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَيْنَ السَّعيرِ وَالْأَجْرِ الْكَبيرِ. 75- (مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَلَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا (كُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ. 76- مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّى (أَنَا) النَّذيرُ و عَلِىٌّ الْبَشيرُ. 77- (مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّى مُنْذِرٌ وَ عَلِىٌّ هادٍ. 78- مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّى نَبىٌّ وَ عَلِىٌّ وَصِيّى. 79- (مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّى والِدُهُمْ وَهُمْ يَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ). (8) 80- أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى‏الدِّينِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها.81- أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لاَِوْلِياءِاللَّهِ. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ.82- أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَميقٍ. أَلا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذى فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذى جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِيَرَةُاللَّهِ وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ.83- أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَِمْرِ آياتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ.84- أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ.85- أَلا إِنَّهُ الْباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.86- أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَيْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِىُ‏اللَّهِ فى أَرْضِهِ، وَحَكَمُهُ فى خَلْقِهِ، وَأَمينُهُ فى سِرِّهِ وَ علانِيَتِهِ. (9) 87- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّى قَدْبَيَّنْتُ لَكُمْ وَأَفْهَمْتُكُمْ، وَ هذا عَلِىٌ يُفْهِمُكُمْ بَعْدى. 88- أَلاوَإِنِّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى أَدْعُوكُمْ إِلى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. 89- أَلاوَإِنَّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى. وَأَنَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). (10) 90- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِاللَّهِ، (فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ) .91- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَيْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَيْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتِرُوا وَ افْتَقَرُوا.92- مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَاللَّهُ لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلى وَقْتِهِ ذالِكَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ لايُضيعُ أَجْرَالُْمحْسِنينَ.93- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَيْتَ بِكَمالِ الدّينِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ.94- مَعاشِرَالنّاسِ، أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَمُبَيِّنٌ لَكُمْ، الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَكُمْ بَعْدى أَمينَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّى وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرونَكُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَيُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لاتَعْلَمُونَ.95- أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَكْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِيَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَى‏ عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَالصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فى عَلِىٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَالأَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنِّى وَمِنْهُ إمامَةٌ فيهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدىُّ إِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضي.96- مَعاشِرَالنّاسِ، وَ كُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُكُمْ عَلَيْهِ وَكُلُّ حَرامٍ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ فَإِنِّى لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِكَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْكُرُوا ذالِكَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَيِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّى اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ.97- أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلى قَوْلى وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ يَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّى وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّى. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْىَ عَنْ مُنْكَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ.98- مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ يُعَرِّفُكُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُكُمْ إِنَّهُمْ مِنِّى وَمِنْهُ، حَيْثُ يَقُولُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ: (وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما».99- مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوى، التَّقْوى، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظيمٌ).100- اُذْكُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازينَ وَالُْمحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَىْ رَبِّ الْعالَمينَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثيبَ عَلَيْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَيْسَ لَهُ فِى الجِنانِ نَصيبٌ. (11) 101- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّكُمْ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِىَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمنينَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما أَعْلَمْتُكُمْ أَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ. 102- فَقُولُوا بِأَجْمَعِكُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّكَ فى أَمْرِ إِمامِنا عَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلى ذالِكَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَيْدينا. على‏ ذالِكَ نَحْيى‏ وَ عَلَيْهِ نَموتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَيِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُكُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْميثاقَ. وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللَّهِ فى عَلِىٍّ أَميرِالْمؤْمِنينَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَيْدينا. مَنْ أَدْرَكَها بِيَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغي بِذالِكَ بَدَلاً وَلايَرَى اللَّهُ مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّي ذالِكَ عَنْكَ الّدانى‏ والقاصى‏ مِنْ اَوْلادِنا واَهالينا، وَ نُشْهِدُاللَّهَ بِذالِكَ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً وَأَنْتَ عَلَيْنا بِهِ شَهيدٌ». 103- مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها)، وَمَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، (يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ). 104- مَعاشِرَالنّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُونى‏ وَبايِعُوا عَلِيّاً أَميرَالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) كَلِمَةً باقِيَةً. يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَ فى‏، (وَ مَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ‏اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). 105- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَسَلِّمُوا عَلى عَلىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ) .106- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ـ وَ قَدْ أَنْزَلَهافِى‏الْقُرْآنِ ـ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. 107- مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ يُطِعِ‏اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذينَ ذَكرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظيماً.108- مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلى‏ مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ أُولئكَ هُمُ الْفائزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ. 109- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى‏اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً.110- اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ (بِما أَدَّيْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَى (الْجاحِدينَ) الْكافِرينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.---بسم الله الرحمن الرحیم
(1)1- اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَدَنا فى تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فى سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فى اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ فى مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَميداً لَمْ يَزَلْ، مَحْموداً لايَزالُ (وَ مَجيداً لايَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعيداً وَ كُلُّ أَمْرٍ إِلَيْهِ يَعُودُ). 2- بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَداحِى الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُالْأَرَضينَ وَالسّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ أَنْشَأَهُ يَلْحَظُ كُلَّ عَيْنٍ وَالْعُيُونُ لاتَراهُ. كَريمٌ حَليمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَيْهِمْ بِنِعْمَتِهِ.لا يَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلايُبادِرُ إِلَيْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. 3- قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَيْهِ اَلْمَكْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَيْهِ الْخَفِيّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ، والغَلَبَةُ على كُلِّ شَى‏ءٍ والقُوَّةُ فى كُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلى‏ كُلِّ شَئٍ وَلَيْسَ مِثْلَهُ شَىْ‏ءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّىْ‏ءِ حينَ لاشَىْ‏ءَ دائمٌ حَىٌّ وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُالْحَكيمُ. 4- جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطيفُ الْخَبيرُ. لايَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعايَنَةٍ، وَلايَجِدُ أَحَدٌ كَيْفَ هُوَمِنْ سِرٍّ وَ عَلانِيَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلى‏ نَفْسِهِ. 5- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اَللَّهُ ألَّذى مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذى يَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذى يُنْفِذُ أَمْرَهُوَ بِلامُشاوَرَةِ مُشيرٍ وَلامَعَهُ شَريكٌ فى تَقْديرِهِ وَلايُعاوَنُ فى تَدْبيرِهِ. 6- صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلى‏ غَيْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَكَلُّفٍ وَلاَ احْتِيالٍ. أَنْشَأَها فَكانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَاللَّهُ الَّذى لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنيعَةِ، الْعَدْلُ الَّذى لايَجُوُر، وَالْأَكْرَمُ الَّذى تَرْجِعُ إِلَيْهِ الْأُمُورُ. 7- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللَّهُ الَّذى تَواضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِهَيْبَتِهِ. 8- مَلِكُ الْاَمْلاكِ وَ مُفَلِّكُ الْأَفْلاكِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، كُلٌّ يَجْرى لاَِجَلٍ مُسَمّىً. يُكَوِّرُالَّليْلَ عَلَى‏النَّهارِ وَيُكَوِّرُالنَّهارَ عَلَى الَّليْلِ يَطْلُبُهُ حَثيثاً. قاصِمُ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ وَ مُهْلِكُ كُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ. 9- لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَم يلِد و لَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ يَشاءُ فَيُمْضي، وَيُريدُ فَيَقْضي، وَيَعْلَمُ فَيُحْصي، وَيُميتُ وَيُحْيي، وَيُفْقِرُ وَيُغْني، وَيُضْحِكُ وَيُبْكي، (وَيُدْني وَ يُقْصي) وَيَمْنَعُ وَ يُعْطى، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ. 10- يُولِجُ الَّليْلَ فِى النَّهارِ وَيُولِجُ النَّهارَ فىِ الَّليْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزيزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِى الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذى لايُشْكِلُ عَلَيْهِ شَىْ‏ءٌ، وَ لايَضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ وَلايُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحينَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحينَ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَرَبُّ الْعالَمينَ. الَّذِى اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ يَشْكُرَهُ وَيَحْمَدَهُ (عَلى‏ كُلِّ حالٍ). 11- أَحْمَدُهُ كَثيراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَى السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطيعُ وَأُبادِرُ إِلى‏ كُلِّ مايَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ اللَّهُ الَّذى لايُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَلايُخافُ جَورُهُ. (2)12- وَأُقِرُّلَهُ عَلى‏ نَفْسى بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَأُؤَدّى ما أَوْحى بِهِ إِلَىَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بى مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّى أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنى أَنِّى إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لى تَبارَكَ وَتَعالَى الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللَّهُ الْكافِى الْكَريمُ. فَأَوْحى إِلَىَّ: (بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، يا أَيُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ــ فى عَلِىٍّ يَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ).13- مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا أُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: إِنَّ جَبْرئيلَ هَبَطَ إِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى (عَلى‏ أُمَّتى) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏ إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى وَهُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ عَلَىَّ بِذالِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ (هِىَ): (إِنَّما وَلِيُّكُمُ‏اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُواالَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ و وَيُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ)، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى‏الزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ يُريدُاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فى كُلِّ حالٍ.14- وَسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْليغِ ذالِكَ إِليْكُمْ - أَيُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدغالِ اللّائمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَيْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَيَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظيمٌ.15- وَكَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَيْرَ مَرَّةٍ حَتّى‏ سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى كَذالِكَ لِكَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِيّاىَ وَ إِقْبالى عَلَيْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى‏ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِكَ (وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ يَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَى‏الَّذينَ يَزْعَُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَيْرٍ لَكُمْ، يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ و الَّذینَ یُؤذُنَ رَسوُلَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ) . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلينَ بِذالِكَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّيْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَيْهِمْ بِأَعْيانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَيْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلكِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ.16- وَكُلُّ ذالِكَ لايَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (يا أَيُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ). (3) 17- فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِكَ فيهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَالْحاضِرِ، وَ عَلَى‏الْعَجَمِىِّ وَالْعَرَبىِّ، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوكِ وَالصَّغيرِ وَالْكَبيرِ، وَ عَلَى‏الْأَبْيَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلى‏ كُلِّ مُوَحِّدٍ، ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَاللَّهُ لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. 18- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فى هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطيعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(اللَّهِ) رَبِّكُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاكُمْ وَإِلاهُكُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِيُّهُ الُْمخاطِبُ لَكُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ إِمامُكُمْ بِأَمْرِاللَّهِ رَبِّكُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فى ذُرِّيَّتى مِنْ وُلْدِهِ إِلى يَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ. 19- لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ (عَلَيْكُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِى الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَيْتُ بِما عَلَّمَنى رَبِّى مِنْ كِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَيْهِ. 20- مَعاشِرَالنّاسِ،(فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ‏اللَّهُ فِىَّ، وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَيْتُهُ فى إِمامِ الْمُتَّقينَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبينُ (الَّذى ذَكَرَهُ اللَّهُ فى سُورَةِ يس: (وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فى إِمامٍ مُبينٍ). 21- مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْكِفُوا عَنْ وِلايَتِهِ، فَهُوَالَّذى يَهدي إِلَى الْحَقِّ وَيَعْمَلُ بِهِ، وَيُزْهِقُ الْباطِلَ وَيَنْهى عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِى‏اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. 22- أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ (لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى الْايمانِ بى أَحَدٌ)، وَالَّذى فَدى رَسُولَ‏اللّهِ بِنَفْسِهِ، وَالَّذى كانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَلا أَحَدَ يَعْبُدُاللّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ. 23- (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَاللّهَ مَعى. أَمَرْتُهُ عَنِ‏اللّهِ أَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ). 24- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ. 25- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَلَنْ يَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ. 26- مَعاشِرَالنّاسِ، بى ـ وَاللَّهِ ـ بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلينَ، وَأَنَا ـ (وَاللَّهِ) ـ خاتَمُ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلينَ والْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الَْمخْلوقينَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذالِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْ‏ءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَىَّ، وَمَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاكُّ فينا فِى‏النّارِ. 27- مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضيلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدينَ وَدَهْرَالدّاهِرينَ وَ عَلى‏ كُلِّ حالٍ. 28- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و أُنْثى ما أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَبَقِىَ الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَلَمْ يُوافِقْهُ. أَلا إِنَّ جَبْرئيلَ خَبَّرنى عَنِ اللَّهِ تَعالى بِذالِكَ وَيَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَلَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، (وَلْتَنْظُرْنَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوااللَّهَ ـ أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ). 29- مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ العَزيزِ، فَقالَ تعالى‏ (مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ). 30- مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ وَانْظُرُوا إِلى مُحْكَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ إِلاَّ الَّذى أَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلىَّ وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِيَدَىَّ) وَ مُعْلِمُكُمْ: أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَىَّ. 31- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِيّاً وَالطَّيِّبينَ مِنْ وُلْدى (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَكْبَرُ، فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَ‏الْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ اللَّهِ فى خَلْقِهِ وَ حُكّامُهُ فى أَرْضِهِ. 32- أَلاوَقَدْ أَدَّيْتُ، أَلاوَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، 33- أَلاإِنَّهُ لا «أَميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيْرَ أَخى هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدى لاَِحَدٍ غَيْرِهِ. (4)34- ثم قال: «ايهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلى‏ بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟ قالوا: اَللَّهُ و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.35- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ أخى وَ وَصيىّ وَ واعي عِلْمى، وَ خَليفَتى فى اُمَّتى عَلى‏ مَنْ آمَنَ بى وَعَلى‏ تَفْسيرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعي إِلَيْهِ وَالْعامِلُ بِما يَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالي عَلى‏ طاعَتِهِ وَالنّاهي عَنْ مَعْصِيَتِهِ.36- إِنَّهُ خَليفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ وَالْإمامُ الْهادي مِنَ‏اللَّهِ، وَ قاتِلُ النّاكِثينَ وَالْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ بِأَمْرِاللَّهِ.37- يَقُولُ‏اللَّهُ: (مايُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ). بِأَمْرِكَ يارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْكَرَهُ وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ.38- اَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَتَبْيينِ ذالِكَ وَنَصْبِكَ إِيّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً)، وَ قُلْتَ : (إنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ اْلإسْلامُ) ، وَ قُلْتَ : (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَالْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ).39- اَللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُكَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتُ. (5)40- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَكْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دينَكُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَى‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) وَ فِى النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ يُنْظَرونَ). 41- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ، أَنْصَرُكُمْ لى وَأَحَقُّكُمْ بى وَأَقْرَبُكُمْ إِلَىَّ وَأَعَزُّكُمْ عَلَىَّ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِيانِ. وَ مانَزَلَتْ آيَةُ رِضاً (فى الْقُرْآنِ) إِلاّ فيهِ، وَلا خاطَبَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِى‏الْقُرْآنِ إِلاّ فيهِ، وَلاشَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى (هَلْ أَتى عَلَى الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فى سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَيْرَهُ. 42- مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دينِ اللَّهِ وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ‏اللَّهِ، وَ هُوَالتَّقِىُّ النَّقِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ. نَبِيُّكُمْ خَيْرُ نَبىٍّ وَ وَصِيُّكُمْ خَيْرُ وَصِىٍّ (وَبَنُوهُ خَيْرُالْأَوْصِياءِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّيَّةُ كُلِّ نَبِىٍّ مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِ (أَميرِالْمُؤْمِنينَ) عَلِىٍّ. 43- مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُكُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُكُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَى‏الْأَرضِ بِخَطيئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَكَيْفَ بِكُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْكُمْ أَعْداءُاللَّهِ، 44- أَلاوَإِنَّهُ لايُبْغِضُ عَلِيّاً إِلاّشَقِىٌّ، وَلا يُوالى عَلِيّاً إِلاَّ تَقِىٌّ، وَلايُؤْمِنُ بِهِ إِلاّمُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَاللَّهِ - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفى خُسْرٍ) (إِلاّ عَليّاً الّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ). 45- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّهَ وَبَلَّغْتُكُمْ رِسالَتى وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبينُ. 46- مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوااللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). (6)47- مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذى أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى‏ مايَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ).48- مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الَّذى يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرينَ وَالْمعُانِدينَ وَالُْمخالِفينَ وَالْخائِنينَ وَالْآثِمينَ وَالّظَالِمينَ وَالْغاصِبينَ مِنْ جَميعِ الْعالَمينَ.49- مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُكُمْ أَنّي رَسُولُ اللَّهِ قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؟ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ (الصّابِرينَ).50- أَلاوَإِنَّ عَلِيّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّكْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ.51- مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَىَّ بِإِسْلامِكُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَى‏اللَّهِ فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَيَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّكُمْ لَبِا الْمِرْصادِ.52- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدى أَئمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى‏النّارِ وَيَوْمَ الْقِيامَةِ لايُنْصَرونَ.53- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ وَأَنَا بَريئانِ مِنْهُمْ.54- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ.55- أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحيفَةِ، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ فى صَحيفَتِهِ!!56- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّى أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فى عَقِبى إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ يَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ يُولَدْ، فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ.57- وَسَيَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصبينَ)، وَعِنْدَها سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ يَفْرُغُ) وَيُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ.58- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَميزَالْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ.59- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْيَةٍ إِلاّ وَاللَّهُ مُهْلِكُها بِتَكْذيبِها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مُمَلِّكُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِىَّ وَاللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.60- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ أَكْثَرُالْأَوَّلينَ، وَاللَّهُ لَقَدْ أَهْلَكَ الْأَوَّلينَ، وَهُوَ مُهْلِكُ الْآخِرينَ. قالَ اللَّهُ تَعالى: (أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرينَ، كذالِكَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمينَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ).61- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنى وَنَهانى، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِيّاً وَنَهَيْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُىِ لَدَيْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْيِهِ تَرشُدُوا، (وَصيرُوا إِلى‏ مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِكُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبيلِهِ. (7) 62- مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذى أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى. ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدى)، يَهْدونَ إِلَى الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ‏الْعالَمينَ ، الرَّحْمن الرَّحیمِ ، مالِکِ یَوْمِ الدّینِ ، اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعینُ ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ ، صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ و لَا الضّالّینَ» ، وَقالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَفيهِمْ (وَاللَّهِ) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِيَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئكَ أَوْلِياءُاللَّهِ الَّذينَ لاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ‏الْغالِبُونَ. 63- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّياطينِ يوحى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. 64- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً يُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّاللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْكانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فى قُلوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یَدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأنهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أوُلئِکَ حِزْبُ اللهِ الا اِن‎‎َ حزبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . 65- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ). 66- (أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَرْتابوا). 67- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولونَ: (سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدينَ). 68- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ. 69- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَصْلَونَ سَعيراً. 70- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهيقاً وَ هِىَ تَفورُ وَ يَرَوْنَ لَهازَفيراً. 71- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ‏اللَّهُ فيهِمْ: (كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّی اِذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ اُخْریهُمْ لِاوُلیهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ ، قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ و لکِنْ لا تَعْلَمُونَ) . 72- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (كُلَّما أُلْقِىَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يَأتِكُمْ نَذيرٌ، قالوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فى ضَلالٍ كَبيرٍ وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أصْحابِ السَّعیرِ ، فَاعْتَرَفوُا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِاصْحابِ السَّعیرِ) . 73- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبيرٌ. 74- مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَيْنَ السَّعيرِ وَالْأَجْرِ الْكَبيرِ. 75- (مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَلَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا (كُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ. 76- مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّى (أَنَا) النَّذيرُ و عَلِىٌّ الْبَشيرُ. 77- (مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّى مُنْذِرٌ وَ عَلِىٌّ هادٍ. 78- مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّى نَبىٌّ وَ عَلِىٌّ وَصِيّى. 79- (مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّى والِدُهُمْ وَهُمْ يَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ). (8) 80- أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى‏الدِّينِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها.81- أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لاَِوْلِياءِاللَّهِ. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ.82- أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَميقٍ. أَلا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذى فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذى جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِيَرَةُاللَّهِ وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ.83- أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَِمْرِ آياتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ.84- أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ.85- أَلا إِنَّهُ الْباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.86- أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَيْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِىُ‏اللَّهِ فى أَرْضِهِ، وَحَكَمُهُ فى خَلْقِهِ، وَأَمينُهُ فى سِرِّهِ وَ علانِيَتِهِ. (9) 87- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّى قَدْبَيَّنْتُ لَكُمْ وَأَفْهَمْتُكُمْ، وَ هذا عَلِىٌ يُفْهِمُكُمْ بَعْدى. 88- أَلاوَإِنِّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى أَدْعُوكُمْ إِلى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. 89- أَلاوَإِنَّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى. وَأَنَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). (10) 90- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِاللَّهِ، (فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ) .91- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَيْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَيْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتِرُوا وَ افْتَقَرُوا.92- مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَاللَّهُ لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلى وَقْتِهِ ذالِكَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ لايُضيعُ أَجْرَالُْمحْسِنينَ.93- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَيْتَ بِكَمالِ الدّينِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ.94- مَعاشِرَالنّاسِ، أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَمُبَيِّنٌ لَكُمْ، الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَكُمْ بَعْدى أَمينَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّى وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرونَكُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَيُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لاتَعْلَمُونَ.95- أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَكْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِيَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَى‏ عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَالصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فى عَلِىٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَالأَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنِّى وَمِنْهُ إمامَةٌ فيهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدىُّ إِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضي.96- مَعاشِرَالنّاسِ، وَ كُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُكُمْ عَلَيْهِ وَكُلُّ حَرامٍ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ فَإِنِّى لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِكَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْكُرُوا ذالِكَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَيِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّى اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ.97- أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلى قَوْلى وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ يَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّى وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّى. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْىَ عَنْ مُنْكَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ.98- مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ يُعَرِّفُكُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُكُمْ إِنَّهُمْ مِنِّى وَمِنْهُ، حَيْثُ يَقُولُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ: (وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما».99- مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوى، التَّقْوى، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظيمٌ).100- اُذْكُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازينَ وَالُْمحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَىْ رَبِّ الْعالَمينَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثيبَ عَلَيْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَيْسَ لَهُ فِى الجِنانِ نَصيبٌ. (11) 101- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّكُمْ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِىَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمنينَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما أَعْلَمْتُكُمْ أَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ. 102- فَقُولُوا بِأَجْمَعِكُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّكَ فى أَمْرِ إِمامِنا عَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلى ذالِكَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَيْدينا. على‏ ذالِكَ نَحْيى‏ وَ عَلَيْهِ نَموتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَيِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُكُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْميثاقَ. وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللَّهِ فى عَلِىٍّ أَميرِالْمؤْمِنينَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَيْدينا. مَنْ أَدْرَكَها بِيَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغي بِذالِكَ بَدَلاً وَلايَرَى اللَّهُ مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّي ذالِكَ عَنْكَ الّدانى‏ والقاصى‏ مِنْ اَوْلادِنا واَهالينا، وَ نُشْهِدُاللَّهَ بِذالِكَ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً وَأَنْتَ عَلَيْنا بِهِ شَهيدٌ». 103- مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها)، وَمَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، (يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ). 104- مَعاشِرَالنّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُونى‏ وَبايِعُوا عَلِيّاً أَميرَالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) كَلِمَةً باقِيَةً. يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَ فى‏، (وَ مَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ‏اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). 105- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَسَلِّمُوا عَلى عَلىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ) .106- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ـ وَ قَدْ أَنْزَلَهافِى‏الْقُرْآنِ ـ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. 107- مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ يُطِعِ‏اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذينَ ذَكرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظيماً.108- مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلى‏ مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ أُولئكَ هُمُ الْفائزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ. 109- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى‏اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً.110- اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ (بِما أَدَّيْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَى (الْجاحِدينَ) الْكافِرينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.---
-بسم الله الرحمن الرحیم
(1)1- اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَدَنا فى تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فى سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فى اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ فى مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَميداً لَمْ يَزَلْ، مَحْموداً لايَزالُ (وَ مَجيداً لايَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعيداً وَ كُلُّ أَمْرٍ إِلَيْهِ يَعُودُ). 2- بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَداحِى الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُالْأَرَضينَ وَالسّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ أَنْشَأَهُ يَلْحَظُ كُلَّ عَيْنٍ وَالْعُيُونُ لاتَراهُ. كَريمٌ حَليمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَيْهِمْ بِنِعْمَتِهِ.لا يَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلايُبادِرُ إِلَيْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. 3- قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَيْهِ اَلْمَكْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَيْهِ الْخَفِيّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ، والغَلَبَةُ على كُلِّ شَى‏ءٍ والقُوَّةُ فى كُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلى‏ كُلِّ شَئٍ وَلَيْسَ مِثْلَهُ شَىْ‏ءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّىْ‏ءِ حينَ لاشَىْ‏ءَ دائمٌ حَىٌّ وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُالْحَكيمُ. 4- جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطيفُ الْخَبيرُ. لايَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعايَنَةٍ، وَلايَجِدُ أَحَدٌ كَيْفَ هُوَمِنْ سِرٍّ وَ عَلانِيَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلى‏ نَفْسِهِ. 5- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اَللَّهُ ألَّذى مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذى يَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذى يُنْفِذُ أَمْرَهُوَ بِلامُشاوَرَةِ مُشيرٍ وَلامَعَهُ شَريكٌ فى تَقْديرِهِ وَلايُعاوَنُ فى تَدْبيرِهِ. 6- صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلى‏ غَيْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَكَلُّفٍ وَلاَ احْتِيالٍ. أَنْشَأَها فَكانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَاللَّهُ الَّذى لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنيعَةِ، الْعَدْلُ الَّذى لايَجُوُر، وَالْأَكْرَمُ الَّذى تَرْجِعُ إِلَيْهِ الْأُمُورُ. 7- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللَّهُ الَّذى تَواضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِهَيْبَتِهِ. 8- مَلِكُ الْاَمْلاكِ وَ مُفَلِّكُ الْأَفْلاكِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، كُلٌّ يَجْرى لاَِجَلٍ مُسَمّىً. يُكَوِّرُالَّليْلَ عَلَى‏النَّهارِ وَيُكَوِّرُالنَّهارَ عَلَى الَّليْلِ يَطْلُبُهُ حَثيثاً. قاصِمُ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ وَ مُهْلِكُ كُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ. 9- لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَم يلِد و لَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ يَشاءُ فَيُمْضي، وَيُريدُ فَيَقْضي، وَيَعْلَمُ فَيُحْصي، وَيُميتُ وَيُحْيي، وَيُفْقِرُ وَيُغْني، وَيُضْحِكُ وَيُبْكي، (وَيُدْني وَ يُقْصي) وَيَمْنَعُ وَ يُعْطى، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ. 10- يُولِجُ الَّليْلَ فِى النَّهارِ وَيُولِجُ النَّهارَ فىِ الَّليْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزيزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِى الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذى لايُشْكِلُ عَلَيْهِ شَىْ‏ءٌ، وَ لايَضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ وَلايُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحينَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحينَ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَرَبُّ الْعالَمينَ. الَّذِى اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ يَشْكُرَهُ وَيَحْمَدَهُ (عَلى‏ كُلِّ حالٍ). 11- أَحْمَدُهُ كَثيراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَى السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطيعُ وَأُبادِرُ إِلى‏ كُلِّ مايَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ اللَّهُ الَّذى لايُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَلايُخافُ جَورُهُ. (2)12- وَأُقِرُّلَهُ عَلى‏ نَفْسى بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَأُؤَدّى ما أَوْحى بِهِ إِلَىَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بى مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّى أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنى أَنِّى إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لى تَبارَكَ وَتَعالَى الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللَّهُ الْكافِى الْكَريمُ. فَأَوْحى إِلَىَّ: (بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، يا أَيُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ــ فى عَلِىٍّ يَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ).13- مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا أُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: إِنَّ جَبْرئيلَ هَبَطَ إِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى (عَلى‏ أُمَّتى) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏ إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى وَهُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ عَلَىَّ بِذالِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ (هِىَ): (إِنَّما وَلِيُّكُمُ‏اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُواالَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ و وَيُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ)، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى‏الزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ يُريدُاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فى كُلِّ حالٍ.14- وَسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْليغِ ذالِكَ إِليْكُمْ - أَيُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدغالِ اللّائمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَيْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَيَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظيمٌ.15- وَكَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَيْرَ مَرَّةٍ حَتّى‏ سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى كَذالِكَ لِكَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِيّاىَ وَ إِقْبالى عَلَيْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى‏ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِكَ (وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ يَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَى‏الَّذينَ يَزْعَُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَيْرٍ لَكُمْ، يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ و الَّذینَ یُؤذُنَ رَسوُلَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ) . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلينَ بِذالِكَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّيْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَيْهِمْ بِأَعْيانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَيْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلكِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ.16- وَكُلُّ ذالِكَ لايَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (يا أَيُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ). (3) 17- فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِكَ فيهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَالْحاضِرِ، وَ عَلَى‏الْعَجَمِىِّ وَالْعَرَبىِّ، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوكِ وَالصَّغيرِ وَالْكَبيرِ، وَ عَلَى‏الْأَبْيَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلى‏ كُلِّ مُوَحِّدٍ، ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَاللَّهُ لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. 18- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فى هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطيعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(اللَّهِ) رَبِّكُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاكُمْ وَإِلاهُكُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِيُّهُ الُْمخاطِبُ لَكُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ إِمامُكُمْ بِأَمْرِاللَّهِ رَبِّكُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فى ذُرِّيَّتى مِنْ وُلْدِهِ إِلى يَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ. 19- لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ (عَلَيْكُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِى الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَيْتُ بِما عَلَّمَنى رَبِّى مِنْ كِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَيْهِ. 20- مَعاشِرَالنّاسِ،(فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ‏اللَّهُ فِىَّ، وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَيْتُهُ فى إِمامِ الْمُتَّقينَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبينُ (الَّذى ذَكَرَهُ اللَّهُ فى سُورَةِ يس: (وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فى إِمامٍ مُبينٍ). 21- مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْكِفُوا عَنْ وِلايَتِهِ، فَهُوَالَّذى يَهدي إِلَى الْحَقِّ وَيَعْمَلُ بِهِ، وَيُزْهِقُ الْباطِلَ وَيَنْهى عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِى‏اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. 22- أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ (لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى الْايمانِ بى أَحَدٌ)، وَالَّذى فَدى رَسُولَ‏اللّهِ بِنَفْسِهِ، وَالَّذى كانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَلا أَحَدَ يَعْبُدُاللّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ. 23- (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَاللّهَ مَعى. أَمَرْتُهُ عَنِ‏اللّهِ أَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ). 24- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ. 25- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَلَنْ يَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ. 26- مَعاشِرَالنّاسِ، بى ـ وَاللَّهِ ـ بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلينَ، وَأَنَا ـ (وَاللَّهِ) ـ خاتَمُ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلينَ والْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الَْمخْلوقينَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذالِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْ‏ءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَىَّ، وَمَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاكُّ فينا فِى‏النّارِ. 27- مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضيلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدينَ وَدَهْرَالدّاهِرينَ وَ عَلى‏ كُلِّ حالٍ. 28- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و أُنْثى ما أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَبَقِىَ الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَلَمْ يُوافِقْهُ. أَلا إِنَّ جَبْرئيلَ خَبَّرنى عَنِ اللَّهِ تَعالى بِذالِكَ وَيَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَلَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، (وَلْتَنْظُرْنَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوااللَّهَ ـ أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ). 29- مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ العَزيزِ، فَقالَ تعالى‏ (مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ). 30- مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ وَانْظُرُوا إِلى مُحْكَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ إِلاَّ الَّذى أَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلىَّ وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِيَدَىَّ) وَ مُعْلِمُكُمْ: أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَىَّ. 31- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِيّاً وَالطَّيِّبينَ مِنْ وُلْدى (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَكْبَرُ، فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَ‏الْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ اللَّهِ فى خَلْقِهِ وَ حُكّامُهُ فى أَرْضِهِ. 32- أَلاوَقَدْ أَدَّيْتُ، أَلاوَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، 33- أَلاإِنَّهُ لا «أَميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيْرَ أَخى هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدى لاَِحَدٍ غَيْرِهِ. (4)34- ثم قال: «ايهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلى‏ بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟ قالوا: اَللَّهُ و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.35- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ أخى وَ وَصيىّ وَ واعي عِلْمى، وَ خَليفَتى فى اُمَّتى عَلى‏ مَنْ آمَنَ بى وَعَلى‏ تَفْسيرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعي إِلَيْهِ وَالْعامِلُ بِما يَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالي عَلى‏ طاعَتِهِ وَالنّاهي عَنْ مَعْصِيَتِهِ.36- إِنَّهُ خَليفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ وَالْإمامُ الْهادي مِنَ‏اللَّهِ، وَ قاتِلُ النّاكِثينَ وَالْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ بِأَمْرِاللَّهِ.37- يَقُولُ‏اللَّهُ: (مايُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ). بِأَمْرِكَ يارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْكَرَهُ وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ.38- اَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَتَبْيينِ ذالِكَ وَنَصْبِكَ إِيّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً)، وَ قُلْتَ : (إنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ اْلإسْلامُ) ، وَ قُلْتَ : (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَالْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ).39- اَللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُكَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتُ. (5)40- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَكْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دينَكُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَى‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) وَ فِى النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ يُنْظَرونَ). 41- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ، أَنْصَرُكُمْ لى وَأَحَقُّكُمْ بى وَأَقْرَبُكُمْ إِلَىَّ وَأَعَزُّكُمْ عَلَىَّ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِيانِ. وَ مانَزَلَتْ آيَةُ رِضاً (فى الْقُرْآنِ) إِلاّ فيهِ، وَلا خاطَبَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِى‏الْقُرْآنِ إِلاّ فيهِ، وَلاشَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى (هَلْ أَتى عَلَى الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فى سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَيْرَهُ. 42- مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دينِ اللَّهِ وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ‏اللَّهِ، وَ هُوَالتَّقِىُّ النَّقِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ. نَبِيُّكُمْ خَيْرُ نَبىٍّ وَ وَصِيُّكُمْ خَيْرُ وَصِىٍّ (وَبَنُوهُ خَيْرُالْأَوْصِياءِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّيَّةُ كُلِّ نَبِىٍّ مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِ (أَميرِالْمُؤْمِنينَ) عَلِىٍّ. 43- مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُكُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُكُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَى‏الْأَرضِ بِخَطيئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَكَيْفَ بِكُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْكُمْ أَعْداءُاللَّهِ، 44- أَلاوَإِنَّهُ لايُبْغِضُ عَلِيّاً إِلاّشَقِىٌّ، وَلا يُوالى عَلِيّاً إِلاَّ تَقِىٌّ، وَلايُؤْمِنُ بِهِ إِلاّمُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَاللَّهِ - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفى خُسْرٍ) (إِلاّ عَليّاً الّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ). 45- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّهَ وَبَلَّغْتُكُمْ رِسالَتى وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبينُ. 46- مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوااللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). (6)47- مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذى أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى‏ مايَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ).48- مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الَّذى يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرينَ وَالْمعُانِدينَ وَالُْمخالِفينَ وَالْخائِنينَ وَالْآثِمينَ وَالّظَالِمينَ وَالْغاصِبينَ مِنْ جَميعِ الْعالَمينَ.49- مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُكُمْ أَنّي رَسُولُ اللَّهِ قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؟ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ (الصّابِرينَ).50- أَلاوَإِنَّ عَلِيّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّكْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ.51- مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَىَّ بِإِسْلامِكُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَى‏اللَّهِ فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَيَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّكُمْ لَبِا الْمِرْصادِ.52- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدى أَئمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى‏النّارِ وَيَوْمَ الْقِيامَةِ لايُنْصَرونَ.53- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ وَأَنَا بَريئانِ مِنْهُمْ.54- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ.55- أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحيفَةِ، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ فى صَحيفَتِهِ!!56- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّى أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فى عَقِبى إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ يَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ يُولَدْ، فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ.57- وَسَيَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصبينَ)، وَعِنْدَها سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ يَفْرُغُ) وَيُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ.58- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَميزَالْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ.59- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْيَةٍ إِلاّ وَاللَّهُ مُهْلِكُها بِتَكْذيبِها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مُمَلِّكُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِىَّ وَاللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.60- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ أَكْثَرُالْأَوَّلينَ، وَاللَّهُ لَقَدْ أَهْلَكَ الْأَوَّلينَ، وَهُوَ مُهْلِكُ الْآخِرينَ. قالَ اللَّهُ تَعالى: (أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرينَ، كذالِكَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمينَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ).61- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنى وَنَهانى، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِيّاً وَنَهَيْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُىِ لَدَيْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْيِهِ تَرشُدُوا، (وَصيرُوا إِلى‏ مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِكُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبيلِهِ. (7) 62- مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذى أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى. ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدى)، يَهْدونَ إِلَى الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ‏الْعالَمينَ ، الرَّحْمن الرَّحیمِ ، مالِکِ یَوْمِ الدّینِ ، اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعینُ ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ ، صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ و لَا الضّالّینَ» ، وَقالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَفيهِمْ (وَاللَّهِ) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِيَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئكَ أَوْلِياءُاللَّهِ الَّذينَ لاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ‏الْغالِبُونَ. 63- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّياطينِ يوحى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. 64- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً يُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّاللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْكانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فى قُلوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یَدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأنهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أوُلئِکَ حِزْبُ اللهِ الا اِن‎‎َ حزبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . 65- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ). 66- (أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَرْتابوا). 67- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولونَ: (سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدينَ). 68- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ. 69- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَصْلَونَ سَعيراً. 70- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهيقاً وَ هِىَ تَفورُ وَ يَرَوْنَ لَهازَفيراً. 71- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ‏اللَّهُ فيهِمْ: (كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّی اِذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ اُخْریهُمْ لِاوُلیهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ ، قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ و لکِنْ لا تَعْلَمُونَ) . 72- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (كُلَّما أُلْقِىَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يَأتِكُمْ نَذيرٌ، قالوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فى ضَلالٍ كَبيرٍ وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أصْحابِ السَّعیرِ ، فَاعْتَرَفوُا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِاصْحابِ السَّعیرِ) . 73- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبيرٌ. 74- مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَيْنَ السَّعيرِ وَالْأَجْرِ الْكَبيرِ. 75- (مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَلَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا (كُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ. 76- مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّى (أَنَا) النَّذيرُ و عَلِىٌّ الْبَشيرُ. 77- (مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّى مُنْذِرٌ وَ عَلِىٌّ هادٍ. 78- مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّى نَبىٌّ وَ عَلِىٌّ وَصِيّى. 79- (مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّى والِدُهُمْ وَهُمْ يَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ). (8) 80- أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى‏الدِّينِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها.81- أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لاَِوْلِياءِاللَّهِ. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ.82- أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَميقٍ. أَلا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذى فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذى جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِيَرَةُاللَّهِ وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ.83- أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَِمْرِ آياتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ.84- أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ.85- أَلا إِنَّهُ الْباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.86- أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَيْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِىُ‏اللَّهِ فى أَرْضِهِ، وَحَكَمُهُ فى خَلْقِهِ، وَأَمينُهُ فى سِرِّهِ وَ علانِيَتِهِ. (9) 87- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّى قَدْبَيَّنْتُ لَكُمْ وَأَفْهَمْتُكُمْ، وَ هذا عَلِىٌ يُفْهِمُكُمْ بَعْدى. 88- أَلاوَإِنِّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى أَدْعُوكُمْ إِلى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. 89- أَلاوَإِنَّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى. وَأَنَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). (10) 90- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِاللَّهِ، (فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ) .91- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَيْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَيْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتِرُوا وَ افْتَقَرُوا.92- مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَاللَّهُ لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلى وَقْتِهِ ذالِكَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ لايُضيعُ أَجْرَالُْمحْسِنينَ.93- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَيْتَ بِكَمالِ الدّينِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ.94- مَعاشِرَالنّاسِ، أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَمُبَيِّنٌ لَكُمْ، الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَكُمْ بَعْدى أَمينَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّى وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرونَكُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَيُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لاتَعْلَمُونَ.95- أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَكْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِيَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَى‏ عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَالصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فى عَلِىٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَالأَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنِّى وَمِنْهُ إمامَةٌ فيهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدىُّ إِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضي.96- مَعاشِرَالنّاسِ، وَ كُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُكُمْ عَلَيْهِ وَكُلُّ حَرامٍ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ فَإِنِّى لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِكَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْكُرُوا ذالِكَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَيِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّى اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ.97- أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلى قَوْلى وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ يَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّى وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّى. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْىَ عَنْ مُنْكَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ.98- مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ يُعَرِّفُكُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُكُمْ إِنَّهُمْ مِنِّى وَمِنْهُ، حَيْثُ يَقُولُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ: (وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما».99- مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوى، التَّقْوى، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظيمٌ).100- اُذْكُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازينَ وَالُْمحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَىْ رَبِّ الْعالَمينَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثيبَ عَلَيْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَيْسَ لَهُ فِى الجِنانِ نَصيبٌ. (11) 101- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّكُمْ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِىَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمنينَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما أَعْلَمْتُكُمْ أَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ. 102- فَقُولُوا بِأَجْمَعِكُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّكَ فى أَمْرِ إِمامِنا عَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلى ذالِكَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَيْدينا. على‏ ذالِكَ نَحْيى‏ وَ عَلَيْهِ نَموتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَيِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُكُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْميثاقَ. وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللَّهِ فى عَلِىٍّ أَميرِالْمؤْمِنينَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَيْدينا. مَنْ أَدْرَكَها بِيَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغي بِذالِكَ بَدَلاً وَلايَرَى اللَّهُ مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّي ذالِكَ عَنْكَ الّدانى‏ والقاصى‏ مِنْ اَوْلادِنا واَهالينا، وَ نُشْهِدُاللَّهَ بِذالِكَ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً وَأَنْتَ عَلَيْنا بِهِ شَهيدٌ». 103- مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها)، وَمَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، (يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ). 104- مَعاشِرَالنّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُونى‏ وَبايِعُوا عَلِيّاً أَميرَالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) كَلِمَةً باقِيَةً. يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَ فى‏، (وَ مَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ‏اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). 105- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَسَلِّمُوا عَلى عَلىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ) .106- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ـ وَ قَدْ أَنْزَلَهافِى‏الْقُرْآنِ ـ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. 107- مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ يُطِعِ‏اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذينَ ذَكرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظيماً.108- مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلى‏ مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ أُولئكَ هُمُ الْفائزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ. 109- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى‏اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً.110- اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ (بِما أَدَّيْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَى (الْجاحِدينَ) الْكافِرينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.---بسم الله الرحمن الرحیم
(1)1- اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَدَنا فى تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فى سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فى اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ فى مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَميداً لَمْ يَزَلْ، مَحْموداً لايَزالُ (وَ مَجيداً لايَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعيداً وَ كُلُّ أَمْرٍ إِلَيْهِ يَعُودُ). 2- بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَداحِى الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُالْأَرَضينَ وَالسّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ أَنْشَأَهُ يَلْحَظُ كُلَّ عَيْنٍ وَالْعُيُونُ لاتَراهُ. كَريمٌ حَليمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَيْهِمْ بِنِعْمَتِهِ.لا يَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلايُبادِرُ إِلَيْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. 3- قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَيْهِ اَلْمَكْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَيْهِ الْخَفِيّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ، والغَلَبَةُ على كُلِّ شَى‏ءٍ والقُوَّةُ فى كُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلى‏ كُلِّ شَئٍ وَلَيْسَ مِثْلَهُ شَىْ‏ءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّىْ‏ءِ حينَ لاشَىْ‏ءَ دائمٌ حَىٌّ وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُالْحَكيمُ. 4- جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطيفُ الْخَبيرُ. لايَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعايَنَةٍ، وَلايَجِدُ أَحَدٌ كَيْفَ هُوَمِنْ سِرٍّ وَ عَلانِيَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلى‏ نَفْسِهِ. 5- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اَللَّهُ ألَّذى مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذى يَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذى يُنْفِذُ أَمْرَهُوَ بِلامُشاوَرَةِ مُشيرٍ وَلامَعَهُ شَريكٌ فى تَقْديرِهِ وَلايُعاوَنُ فى تَدْبيرِهِ. 6- صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلى‏ غَيْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَكَلُّفٍ وَلاَ احْتِيالٍ. أَنْشَأَها فَكانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَاللَّهُ الَّذى لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنيعَةِ، الْعَدْلُ الَّذى لايَجُوُر، وَالْأَكْرَمُ الَّذى تَرْجِعُ إِلَيْهِ الْأُمُورُ. 7- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللَّهُ الَّذى تَواضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِهَيْبَتِهِ. 8- مَلِكُ الْاَمْلاكِ وَ مُفَلِّكُ الْأَفْلاكِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، كُلٌّ يَجْرى لاَِجَلٍ مُسَمّىً. يُكَوِّرُالَّليْلَ عَلَى‏النَّهارِ وَيُكَوِّرُالنَّهارَ عَلَى الَّليْلِ يَطْلُبُهُ حَثيثاً. قاصِمُ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ وَ مُهْلِكُ كُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ. 9- لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَم يلِد و لَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ يَشاءُ فَيُمْضي، وَيُريدُ فَيَقْضي، وَيَعْلَمُ فَيُحْصي، وَيُميتُ وَيُحْيي، وَيُفْقِرُ وَيُغْني، وَيُضْحِكُ وَيُبْكي، (وَيُدْني وَ يُقْصي) وَيَمْنَعُ وَ يُعْطى، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ. 10- يُولِجُ الَّليْلَ فِى النَّهارِ وَيُولِجُ النَّهارَ فىِ الَّليْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزيزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِى الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذى لايُشْكِلُ عَلَيْهِ شَىْ‏ءٌ، وَ لايَضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ وَلايُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحينَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحينَ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَرَبُّ الْعالَمينَ. الَّذِى اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ يَشْكُرَهُ وَيَحْمَدَهُ (عَلى‏ كُلِّ حالٍ). 11- أَحْمَدُهُ كَثيراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَى السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطيعُ وَأُبادِرُ إِلى‏ كُلِّ مايَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ اللَّهُ الَّذى لايُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَلايُخافُ جَورُهُ. (2)12- وَأُقِرُّلَهُ عَلى‏ نَفْسى بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَأُؤَدّى ما أَوْحى بِهِ إِلَىَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بى مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّى أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنى أَنِّى إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لى تَبارَكَ وَتَعالَى الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللَّهُ الْكافِى الْكَريمُ. فَأَوْحى إِلَىَّ: (بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، يا أَيُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ــ فى عَلِىٍّ يَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ).13- مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا أُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: إِنَّ جَبْرئيلَ هَبَطَ إِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى (عَلى‏ أُمَّتى) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏ إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى وَهُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ عَلَىَّ بِذالِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ (هِىَ): (إِنَّما وَلِيُّكُمُ‏اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُواالَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ و وَيُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ)، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى‏الزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ يُريدُاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فى كُلِّ حالٍ.14- وَسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْليغِ ذالِكَ إِليْكُمْ - أَيُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدغالِ اللّائمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَيْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَيَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظيمٌ.15- وَكَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَيْرَ مَرَّةٍ حَتّى‏ سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى كَذالِكَ لِكَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِيّاىَ وَ إِقْبالى عَلَيْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى‏ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِكَ (وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ يَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَى‏الَّذينَ يَزْعَُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَيْرٍ لَكُمْ، يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ و الَّذینَ یُؤذُنَ رَسوُلَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ) . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلينَ بِذالِكَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّيْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَيْهِمْ بِأَعْيانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَيْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلكِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ.16- وَكُلُّ ذالِكَ لايَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (يا أَيُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ). (3) 17- فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِكَ فيهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَالْحاضِرِ، وَ عَلَى‏الْعَجَمِىِّ وَالْعَرَبىِّ، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوكِ وَالصَّغيرِ وَالْكَبيرِ، وَ عَلَى‏الْأَبْيَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلى‏ كُلِّ مُوَحِّدٍ، ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَاللَّهُ لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. 18- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فى هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطيعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(اللَّهِ) رَبِّكُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاكُمْ وَإِلاهُكُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِيُّهُ الُْمخاطِبُ لَكُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ إِمامُكُمْ بِأَمْرِاللَّهِ رَبِّكُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فى ذُرِّيَّتى مِنْ وُلْدِهِ إِلى يَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ. 19- لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ (عَلَيْكُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِى الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَيْتُ بِما عَلَّمَنى رَبِّى مِنْ كِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَيْهِ. 20- مَعاشِرَالنّاسِ،(فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ‏اللَّهُ فِىَّ، وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَيْتُهُ فى إِمامِ الْمُتَّقينَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبينُ (الَّذى ذَكَرَهُ اللَّهُ فى سُورَةِ يس: (وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فى إِمامٍ مُبينٍ). 21- مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْكِفُوا عَنْ وِلايَتِهِ، فَهُوَالَّذى يَهدي إِلَى الْحَقِّ وَيَعْمَلُ بِهِ، وَيُزْهِقُ الْباطِلَ وَيَنْهى عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِى‏اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. 22- أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ (لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى الْايمانِ بى أَحَدٌ)، وَالَّذى فَدى رَسُولَ‏اللّهِ بِنَفْسِهِ، وَالَّذى كانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَلا أَحَدَ يَعْبُدُاللّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ. 23- (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَاللّهَ مَعى. أَمَرْتُهُ عَنِ‏اللّهِ أَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ). 24- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ. 25- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَلَنْ يَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ. 26- مَعاشِرَالنّاسِ، بى ـ وَاللَّهِ ـ بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلينَ، وَأَنَا ـ (وَاللَّهِ) ـ خاتَمُ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلينَ والْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الَْمخْلوقينَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذالِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْ‏ءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَىَّ، وَمَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاكُّ فينا فِى‏النّارِ. 27- مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضيلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدينَ وَدَهْرَالدّاهِرينَ وَ عَلى‏ كُلِّ حالٍ. 28- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و أُنْثى ما أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَبَقِىَ الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَلَمْ يُوافِقْهُ. أَلا إِنَّ جَبْرئيلَ خَبَّرنى عَنِ اللَّهِ تَعالى بِذالِكَ وَيَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَلَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، (وَلْتَنْظُرْنَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوااللَّهَ ـ أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ). 29- مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ العَزيزِ، فَقالَ تعالى‏ (مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ). 30- مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ وَانْظُرُوا إِلى مُحْكَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ إِلاَّ الَّذى أَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلىَّ وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِيَدَىَّ) وَ مُعْلِمُكُمْ: أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَىَّ. 31- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِيّاً وَالطَّيِّبينَ مِنْ وُلْدى (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَكْبَرُ، فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَ‏الْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ اللَّهِ فى خَلْقِهِ وَ حُكّامُهُ فى أَرْضِهِ. 32- أَلاوَقَدْ أَدَّيْتُ، أَلاوَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، 33- أَلاإِنَّهُ لا «أَميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيْرَ أَخى هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدى لاَِحَدٍ غَيْرِهِ. (4)34- ثم قال: «ايهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلى‏ بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟ قالوا: اَللَّهُ و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.35- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ أخى وَ وَصيىّ وَ واعي عِلْمى، وَ خَليفَتى فى اُمَّتى عَلى‏ مَنْ آمَنَ بى وَعَلى‏ تَفْسيرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعي إِلَيْهِ وَالْعامِلُ بِما يَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالي عَلى‏ طاعَتِهِ وَالنّاهي عَنْ مَعْصِيَتِهِ.36- إِنَّهُ خَليفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ وَالْإمامُ الْهادي مِنَ‏اللَّهِ، وَ قاتِلُ النّاكِثينَ وَالْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ بِأَمْرِاللَّهِ.37- يَقُولُ‏اللَّهُ: (مايُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ). بِأَمْرِكَ يارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْكَرَهُ وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ.38- اَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَتَبْيينِ ذالِكَ وَنَصْبِكَ إِيّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً)، وَ قُلْتَ : (إنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ اْلإسْلامُ) ، وَ قُلْتَ : (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَالْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ).39- اَللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُكَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتُ. (5)40- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَكْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دينَكُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَى‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) وَ فِى النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ يُنْظَرونَ). 41- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ، أَنْصَرُكُمْ لى وَأَحَقُّكُمْ بى وَأَقْرَبُكُمْ إِلَىَّ وَأَعَزُّكُمْ عَلَىَّ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِيانِ. وَ مانَزَلَتْ آيَةُ رِضاً (فى الْقُرْآنِ) إِلاّ فيهِ، وَلا خاطَبَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِى‏الْقُرْآنِ إِلاّ فيهِ، وَلاشَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى (هَلْ أَتى عَلَى الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فى سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَيْرَهُ. 42- مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دينِ اللَّهِ وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ‏اللَّهِ، وَ هُوَالتَّقِىُّ النَّقِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ. نَبِيُّكُمْ خَيْرُ نَبىٍّ وَ وَصِيُّكُمْ خَيْرُ وَصِىٍّ (وَبَنُوهُ خَيْرُالْأَوْصِياءِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّيَّةُ كُلِّ نَبِىٍّ مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِ (أَميرِالْمُؤْمِنينَ) عَلِىٍّ. 43- مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُكُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُكُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَى‏الْأَرضِ بِخَطيئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَكَيْفَ بِكُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْكُمْ أَعْداءُاللَّهِ، 44- أَلاوَإِنَّهُ لايُبْغِضُ عَلِيّاً إِلاّشَقِىٌّ، وَلا يُوالى عَلِيّاً إِلاَّ تَقِىٌّ، وَلايُؤْمِنُ بِهِ إِلاّمُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَاللَّهِ - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفى خُسْرٍ) (إِلاّ عَليّاً الّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ). 45- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّهَ وَبَلَّغْتُكُمْ رِسالَتى وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبينُ. 46- مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوااللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). (6)47- مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذى أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى‏ مايَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ).48- مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الَّذى يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرينَ وَالْمعُانِدينَ وَالُْمخالِفينَ وَالْخائِنينَ وَالْآثِمينَ وَالّظَالِمينَ وَالْغاصِبينَ مِنْ جَميعِ الْعالَمينَ.49- مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُكُمْ أَنّي رَسُولُ اللَّهِ قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؟ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ (الصّابِرينَ).50- أَلاوَإِنَّ عَلِيّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّكْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ.51- مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَىَّ بِإِسْلامِكُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَى‏اللَّهِ فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَيَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّكُمْ لَبِا الْمِرْصادِ.52- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدى أَئمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى‏النّارِ وَيَوْمَ الْقِيامَةِ لايُنْصَرونَ.53- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ وَأَنَا بَريئانِ مِنْهُمْ.54- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ.55- أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحيفَةِ، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ فى صَحيفَتِهِ!!56- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّى أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فى عَقِبى إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ يَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ يُولَدْ، فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ.57- وَسَيَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصبينَ)، وَعِنْدَها سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ يَفْرُغُ) وَيُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ.58- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَميزَالْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ.59- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْيَةٍ إِلاّ وَاللَّهُ مُهْلِكُها بِتَكْذيبِها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مُمَلِّكُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِىَّ وَاللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.60- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ أَكْثَرُالْأَوَّلينَ، وَاللَّهُ لَقَدْ أَهْلَكَ الْأَوَّلينَ، وَهُوَ مُهْلِكُ الْآخِرينَ. قالَ اللَّهُ تَعالى: (أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرينَ، كذالِكَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمينَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ).61- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنى وَنَهانى، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِيّاً وَنَهَيْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُىِ لَدَيْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْيِهِ تَرشُدُوا، (وَصيرُوا إِلى‏ مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِكُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبيلِهِ. (7) 62- مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذى أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى. ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدى)، يَهْدونَ إِلَى الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ‏الْعالَمينَ ، الرَّحْمن الرَّحیمِ ، مالِکِ یَوْمِ الدّینِ ، اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعینُ ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ ، صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ و لَا الضّالّینَ» ، وَقالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَفيهِمْ (وَاللَّهِ) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِيَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئكَ أَوْلِياءُاللَّهِ الَّذينَ لاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ‏الْغالِبُونَ. 63- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّياطينِ يوحى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. 64- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً يُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّاللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْكانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فى قُلوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یَدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأنهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أوُلئِکَ حِزْبُ اللهِ الا اِن‎‎َ حزبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . 65- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ). 66- (أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَرْتابوا). 67- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولونَ: (سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدينَ). 68- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ. 69- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَصْلَونَ سَعيراً. 70- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهيقاً وَ هِىَ تَفورُ وَ يَرَوْنَ لَهازَفيراً. 71- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ‏اللَّهُ فيهِمْ: (كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّی اِذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ اُخْریهُمْ لِاوُلیهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ ، قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ و لکِنْ لا تَعْلَمُونَ) . 72- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (كُلَّما أُلْقِىَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يَأتِكُمْ نَذيرٌ، قالوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فى ضَلالٍ كَبيرٍ وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أصْحابِ السَّعیرِ ، فَاعْتَرَفوُا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِاصْحابِ السَّعیرِ) . 73- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبيرٌ. 74- مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَيْنَ السَّعيرِ وَالْأَجْرِ الْكَبيرِ. 75- (مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَلَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا (كُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ. 76- مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّى (أَنَا) النَّذيرُ و عَلِىٌّ الْبَشيرُ. 77- (مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّى مُنْذِرٌ وَ عَلِىٌّ هادٍ. 78- مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّى نَبىٌّ وَ عَلِىٌّ وَصِيّى. 79- (مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّى والِدُهُمْ وَهُمْ يَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ). (8) 80- أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى‏الدِّينِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها.81- أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لاَِوْلِياءِاللَّهِ. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ.82- أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَميقٍ. أَلا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذى فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذى جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِيَرَةُاللَّهِ وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ.83- أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَِمْرِ آياتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ.84- أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ.85- أَلا إِنَّهُ الْباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.86- أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَيْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِىُ‏اللَّهِ فى أَرْضِهِ، وَحَكَمُهُ فى خَلْقِهِ، وَأَمينُهُ فى سِرِّهِ وَ علانِيَتِهِ. (9) 87- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّى قَدْبَيَّنْتُ لَكُمْ وَأَفْهَمْتُكُمْ، وَ هذا عَلِىٌ يُفْهِمُكُمْ بَعْدى. 88- أَلاوَإِنِّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى أَدْعُوكُمْ إِلى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. 89- أَلاوَإِنَّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى. وَأَنَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). (10) 90- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِاللَّهِ، (فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ) .91- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَيْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَيْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتِرُوا وَ افْتَقَرُوا.92- مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَاللَّهُ لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلى وَقْتِهِ ذالِكَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ لايُضيعُ أَجْرَالُْمحْسِنينَ.93- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَيْتَ بِكَمالِ الدّينِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ.94- مَعاشِرَالنّاسِ، أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَمُبَيِّنٌ لَكُمْ، الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَكُمْ بَعْدى أَمينَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّى وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرونَكُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَيُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لاتَعْلَمُونَ.95- أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَكْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِيَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَى‏ عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَالصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فى عَلِىٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَالأَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنِّى وَمِنْهُ إمامَةٌ فيهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدىُّ إِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضي.96- مَعاشِرَالنّاسِ، وَ كُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُكُمْ عَلَيْهِ وَكُلُّ حَرامٍ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ فَإِنِّى لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِكَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْكُرُوا ذالِكَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَيِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّى اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ.97- أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلى قَوْلى وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ يَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّى وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّى. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْىَ عَنْ مُنْكَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ.98- مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ يُعَرِّفُكُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُكُمْ إِنَّهُمْ مِنِّى وَمِنْهُ، حَيْثُ يَقُولُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ: (وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما».99- مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوى، التَّقْوى، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظيمٌ).100- اُذْكُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازينَ وَالُْمحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَىْ رَبِّ الْعالَمينَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثيبَ عَلَيْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَيْسَ لَهُ فِى الجِنانِ نَصيبٌ. (11) 101- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّكُمْ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِىَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمنينَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما أَعْلَمْتُكُمْ أَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ. 102- فَقُولُوا بِأَجْمَعِكُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّكَ فى أَمْرِ إِمامِنا عَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلى ذالِكَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَيْدينا. على‏ ذالِكَ نَحْيى‏ وَ عَلَيْهِ نَموتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَيِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُكُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْميثاقَ. وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللَّهِ فى عَلِىٍّ أَميرِالْمؤْمِنينَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَيْدينا. مَنْ أَدْرَكَها بِيَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغي بِذالِكَ بَدَلاً وَلايَرَى اللَّهُ مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّي ذالِكَ عَنْكَ الّدانى‏ والقاصى‏ مِنْ اَوْلادِنا واَهالينا، وَ نُشْهِدُاللَّهَ بِذالِكَ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً وَأَنْتَ عَلَيْنا بِهِ شَهيدٌ». 103- مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها)، وَمَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، (يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ). 104- مَعاشِرَالنّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُونى‏ وَبايِعُوا عَلِيّاً أَميرَالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) كَلِمَةً باقِيَةً. يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَ فى‏، (وَ مَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ‏اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). 105- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَسَلِّمُوا عَلى عَلىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ) .106- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ـ وَ قَدْ أَنْزَلَهافِى‏الْقُرْآنِ ـ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. 107- مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ يُطِعِ‏اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذينَ ذَكرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظيماً.108- مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلى‏ مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ أُولئكَ هُمُ الْفائزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ. 109- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى‏اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً.110- اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ (بِما أَدَّيْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَى (الْجاحِدينَ) الْكافِرينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.---
-بسم الله الرحمن الرحیم
(1)1- اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَدَنا فى تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فى سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فى اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ فى مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَميداً لَمْ يَزَلْ، مَحْموداً لايَزالُ (وَ مَجيداً لايَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعيداً وَ كُلُّ أَمْرٍ إِلَيْهِ يَعُودُ). 2- بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَداحِى الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُالْأَرَضينَ وَالسّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ أَنْشَأَهُ يَلْحَظُ كُلَّ عَيْنٍ وَالْعُيُونُ لاتَراهُ. كَريمٌ حَليمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَيْهِمْ بِنِعْمَتِهِ.لا يَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلايُبادِرُ إِلَيْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. 3- قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَيْهِ اَلْمَكْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَيْهِ الْخَفِيّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ، والغَلَبَةُ على كُلِّ شَى‏ءٍ والقُوَّةُ فى كُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلى‏ كُلِّ شَئٍ وَلَيْسَ مِثْلَهُ شَىْ‏ءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّىْ‏ءِ حينَ لاشَىْ‏ءَ دائمٌ حَىٌّ وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُالْحَكيمُ. 4- جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطيفُ الْخَبيرُ. لايَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعايَنَةٍ، وَلايَجِدُ أَحَدٌ كَيْفَ هُوَمِنْ سِرٍّ وَ عَلانِيَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلى‏ نَفْسِهِ. 5- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اَللَّهُ ألَّذى مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذى يَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذى يُنْفِذُ أَمْرَهُوَ بِلامُشاوَرَةِ مُشيرٍ وَلامَعَهُ شَريكٌ فى تَقْديرِهِ وَلايُعاوَنُ فى تَدْبيرِهِ. 6- صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلى‏ غَيْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَكَلُّفٍ وَلاَ احْتِيالٍ. أَنْشَأَها فَكانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَاللَّهُ الَّذى لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنيعَةِ، الْعَدْلُ الَّذى لايَجُوُر، وَالْأَكْرَمُ الَّذى تَرْجِعُ إِلَيْهِ الْأُمُورُ. 7- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللَّهُ الَّذى تَواضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِهَيْبَتِهِ. 8- مَلِكُ الْاَمْلاكِ وَ مُفَلِّكُ الْأَفْلاكِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، كُلٌّ يَجْرى لاَِجَلٍ مُسَمّىً. يُكَوِّرُالَّليْلَ عَلَى‏النَّهارِ وَيُكَوِّرُالنَّهارَ عَلَى الَّليْلِ يَطْلُبُهُ حَثيثاً. قاصِمُ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ وَ مُهْلِكُ كُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ. 9- لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَم يلِد و لَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ يَشاءُ فَيُمْضي، وَيُريدُ فَيَقْضي، وَيَعْلَمُ فَيُحْصي، وَيُميتُ وَيُحْيي، وَيُفْقِرُ وَيُغْني، وَيُضْحِكُ وَيُبْكي، (وَيُدْني وَ يُقْصي) وَيَمْنَعُ وَ يُعْطى، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ. 10- يُولِجُ الَّليْلَ فِى النَّهارِ وَيُولِجُ النَّهارَ فىِ الَّليْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزيزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِى الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذى لايُشْكِلُ عَلَيْهِ شَىْ‏ءٌ، وَ لايَضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ وَلايُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحينَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحينَ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَرَبُّ الْعالَمينَ. الَّذِى اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ يَشْكُرَهُ وَيَحْمَدَهُ (عَلى‏ كُلِّ حالٍ). 11- أَحْمَدُهُ كَثيراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَى السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطيعُ وَأُبادِرُ إِلى‏ كُلِّ مايَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ اللَّهُ الَّذى لايُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَلايُخافُ جَورُهُ. (2)12- وَأُقِرُّلَهُ عَلى‏ نَفْسى بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَأُؤَدّى ما أَوْحى بِهِ إِلَىَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بى مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّى أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنى أَنِّى إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لى تَبارَكَ وَتَعالَى الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللَّهُ الْكافِى الْكَريمُ. فَأَوْحى إِلَىَّ: (بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، يا أَيُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ــ فى عَلِىٍّ يَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ).13- مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا أُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: إِنَّ جَبْرئيلَ هَبَطَ إِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى (عَلى‏ أُمَّتى) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏ إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى وَهُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ عَلَىَّ بِذالِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ (هِىَ): (إِنَّما وَلِيُّكُمُ‏اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُواالَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ و وَيُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ)، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى‏الزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ يُريدُاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فى كُلِّ حالٍ.14- وَسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْليغِ ذالِكَ إِليْكُمْ - أَيُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدغالِ اللّائمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَيْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَيَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظيمٌ.15- وَكَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَيْرَ مَرَّةٍ حَتّى‏ سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى كَذالِكَ لِكَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِيّاىَ وَ إِقْبالى عَلَيْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى‏ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِكَ (وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ يَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَى‏الَّذينَ يَزْعَُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَيْرٍ لَكُمْ، يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ و الَّذینَ یُؤذُنَ رَسوُلَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ) . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلينَ بِذالِكَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّيْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَيْهِمْ بِأَعْيانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَيْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلكِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ.16- وَكُلُّ ذالِكَ لايَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (يا أَيُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ). (3) 17- فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِكَ فيهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَالْحاضِرِ، وَ عَلَى‏الْعَجَمِىِّ وَالْعَرَبىِّ، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوكِ وَالصَّغيرِ وَالْكَبيرِ، وَ عَلَى‏الْأَبْيَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلى‏ كُلِّ مُوَحِّدٍ، ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَاللَّهُ لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. 18- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فى هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطيعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(اللَّهِ) رَبِّكُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاكُمْ وَإِلاهُكُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِيُّهُ الُْمخاطِبُ لَكُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ إِمامُكُمْ بِأَمْرِاللَّهِ رَبِّكُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فى ذُرِّيَّتى مِنْ وُلْدِهِ إِلى يَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ. 19- لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ (عَلَيْكُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِى الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَيْتُ بِما عَلَّمَنى رَبِّى مِنْ كِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَيْهِ. 20- مَعاشِرَالنّاسِ،(فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ‏اللَّهُ فِىَّ، وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَيْتُهُ فى إِمامِ الْمُتَّقينَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبينُ (الَّذى ذَكَرَهُ اللَّهُ فى سُورَةِ يس: (وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فى إِمامٍ مُبينٍ). 21- مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْكِفُوا عَنْ وِلايَتِهِ، فَهُوَالَّذى يَهدي إِلَى الْحَقِّ وَيَعْمَلُ بِهِ، وَيُزْهِقُ الْباطِلَ وَيَنْهى عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِى‏اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. 22- أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ (لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى الْايمانِ بى أَحَدٌ)، وَالَّذى فَدى رَسُولَ‏اللّهِ بِنَفْسِهِ، وَالَّذى كانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَلا أَحَدَ يَعْبُدُاللّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ. 23- (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَاللّهَ مَعى. أَمَرْتُهُ عَنِ‏اللّهِ أَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ). 24- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ. 25- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَلَنْ يَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ. 26- مَعاشِرَالنّاسِ، بى ـ وَاللَّهِ ـ بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلينَ، وَأَنَا ـ (وَاللَّهِ) ـ خاتَمُ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلينَ والْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الَْمخْلوقينَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذالِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْ‏ءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَىَّ، وَمَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاكُّ فينا فِى‏النّارِ. 27- مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضيلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدينَ وَدَهْرَالدّاهِرينَ وَ عَلى‏ كُلِّ حالٍ. 28- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و أُنْثى ما أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَبَقِىَ الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَلَمْ يُوافِقْهُ. أَلا إِنَّ جَبْرئيلَ خَبَّرنى عَنِ اللَّهِ تَعالى بِذالِكَ وَيَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَلَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، (وَلْتَنْظُرْنَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوااللَّهَ ـ أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ). 29- مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ العَزيزِ، فَقالَ تعالى‏ (مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ). 30- مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ وَانْظُرُوا إِلى مُحْكَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ إِلاَّ الَّذى أَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلىَّ وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِيَدَىَّ) وَ مُعْلِمُكُمْ: أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَىَّ. 31- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِيّاً وَالطَّيِّبينَ مِنْ وُلْدى (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَكْبَرُ، فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَ‏الْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ اللَّهِ فى خَلْقِهِ وَ حُكّامُهُ فى أَرْضِهِ. 32- أَلاوَقَدْ أَدَّيْتُ، أَلاوَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، 33- أَلاإِنَّهُ لا «أَميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيْرَ أَخى هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدى لاَِحَدٍ غَيْرِهِ. (4)34- ثم قال: «ايهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلى‏ بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟ قالوا: اَللَّهُ و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.35- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ أخى وَ وَصيىّ وَ واعي عِلْمى، وَ خَليفَتى فى اُمَّتى عَلى‏ مَنْ آمَنَ بى وَعَلى‏ تَفْسيرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعي إِلَيْهِ وَالْعامِلُ بِما يَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالي عَلى‏ طاعَتِهِ وَالنّاهي عَنْ مَعْصِيَتِهِ.36- إِنَّهُ خَليفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ وَالْإمامُ الْهادي مِنَ‏اللَّهِ، وَ قاتِلُ النّاكِثينَ وَالْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ بِأَمْرِاللَّهِ.37- يَقُولُ‏اللَّهُ: (مايُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ). بِأَمْرِكَ يارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْكَرَهُ وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ.38- اَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَتَبْيينِ ذالِكَ وَنَصْبِكَ إِيّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً)، وَ قُلْتَ : (إنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ اْلإسْلامُ) ، وَ قُلْتَ : (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَالْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ).39- اَللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُكَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتُ. (5)40- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَكْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دينَكُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَى‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) وَ فِى النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ يُنْظَرونَ). 41- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ، أَنْصَرُكُمْ لى وَأَحَقُّكُمْ بى وَأَقْرَبُكُمْ إِلَىَّ وَأَعَزُّكُمْ عَلَىَّ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِيانِ. وَ مانَزَلَتْ آيَةُ رِضاً (فى الْقُرْآنِ) إِلاّ فيهِ، وَلا خاطَبَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِى‏الْقُرْآنِ إِلاّ فيهِ، وَلاشَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى (هَلْ أَتى عَلَى الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فى سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَيْرَهُ. 42- مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دينِ اللَّهِ وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ‏اللَّهِ، وَ هُوَالتَّقِىُّ النَّقِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ. نَبِيُّكُمْ خَيْرُ نَبىٍّ وَ وَصِيُّكُمْ خَيْرُ وَصِىٍّ (وَبَنُوهُ خَيْرُالْأَوْصِياءِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّيَّةُ كُلِّ نَبِىٍّ مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِ (أَميرِالْمُؤْمِنينَ) عَلِىٍّ. 43- مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُكُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُكُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَى‏الْأَرضِ بِخَطيئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَكَيْفَ بِكُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْكُمْ أَعْداءُاللَّهِ، 44- أَلاوَإِنَّهُ لايُبْغِضُ عَلِيّاً إِلاّشَقِىٌّ، وَلا يُوالى عَلِيّاً إِلاَّ تَقِىٌّ، وَلايُؤْمِنُ بِهِ إِلاّمُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَاللَّهِ - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفى خُسْرٍ) (إِلاّ عَليّاً الّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ). 45- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّهَ وَبَلَّغْتُكُمْ رِسالَتى وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبينُ. 46- مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوااللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). (6)47- مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذى أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى‏ مايَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ).48- مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الَّذى يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرينَ وَالْمعُانِدينَ وَالُْمخالِفينَ وَالْخائِنينَ وَالْآثِمينَ وَالّظَالِمينَ وَالْغاصِبينَ مِنْ جَميعِ الْعالَمينَ.49- مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُكُمْ أَنّي رَسُولُ اللَّهِ قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؟ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ (الصّابِرينَ).50- أَلاوَإِنَّ عَلِيّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّكْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ.51- مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَىَّ بِإِسْلامِكُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَى‏اللَّهِ فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَيَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّكُمْ لَبِا الْمِرْصادِ.52- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدى أَئمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى‏النّارِ وَيَوْمَ الْقِيامَةِ لايُنْصَرونَ.53- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ وَأَنَا بَريئانِ مِنْهُمْ.54- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ.55- أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحيفَةِ، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ فى صَحيفَتِهِ!!56- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّى أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فى عَقِبى إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ يَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ يُولَدْ، فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ.57- وَسَيَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصبينَ)، وَعِنْدَها سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ يَفْرُغُ) وَيُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ.58- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَميزَالْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ.59- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْيَةٍ إِلاّ وَاللَّهُ مُهْلِكُها بِتَكْذيبِها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مُمَلِّكُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِىَّ وَاللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.60- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ أَكْثَرُالْأَوَّلينَ، وَاللَّهُ لَقَدْ أَهْلَكَ الْأَوَّلينَ، وَهُوَ مُهْلِكُ الْآخِرينَ. قالَ اللَّهُ تَعالى: (أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرينَ، كذالِكَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمينَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ).61- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنى وَنَهانى، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِيّاً وَنَهَيْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُىِ لَدَيْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْيِهِ تَرشُدُوا، (وَصيرُوا إِلى‏ مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِكُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبيلِهِ. (7) 62- مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذى أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى. ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدى)، يَهْدونَ إِلَى الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ‏الْعالَمينَ ، الرَّحْمن الرَّحیمِ ، مالِکِ یَوْمِ الدّینِ ، اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعینُ ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ ، صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ و لَا الضّالّینَ» ، وَقالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَفيهِمْ (وَاللَّهِ) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِيَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئكَ أَوْلِياءُاللَّهِ الَّذينَ لاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ‏الْغالِبُونَ. 63- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّياطينِ يوحى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. 64- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً يُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّاللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْكانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فى قُلوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یَدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأنهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أوُلئِکَ حِزْبُ اللهِ الا اِن‎‎َ حزبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . 65- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ). 66- (أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَرْتابوا). 67- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولونَ: (سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدينَ). 68- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ. 69- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَصْلَونَ سَعيراً. 70- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهيقاً وَ هِىَ تَفورُ وَ يَرَوْنَ لَهازَفيراً. 71- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ‏اللَّهُ فيهِمْ: (كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّی اِذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ اُخْریهُمْ لِاوُلیهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ ، قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ و لکِنْ لا تَعْلَمُونَ) . 72- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (كُلَّما أُلْقِىَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يَأتِكُمْ نَذيرٌ، قالوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فى ضَلالٍ كَبيرٍ وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أصْحابِ السَّعیرِ ، فَاعْتَرَفوُا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِاصْحابِ السَّعیرِ) . 73- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبيرٌ. 74- مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَيْنَ السَّعيرِ وَالْأَجْرِ الْكَبيرِ. 75- (مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَلَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا (كُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ. 76- مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّى (أَنَا) النَّذيرُ و عَلِىٌّ الْبَشيرُ. 77- (مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّى مُنْذِرٌ وَ عَلِىٌّ هادٍ. 78- مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّى نَبىٌّ وَ عَلِىٌّ وَصِيّى. 79- (مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّى والِدُهُمْ وَهُمْ يَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ). (8) 80- أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى‏الدِّينِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها.81- أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لاَِوْلِياءِاللَّهِ. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ.82- أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَميقٍ. أَلا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذى فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذى جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِيَرَةُاللَّهِ وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ.83- أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَِمْرِ آياتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ.84- أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ.85- أَلا إِنَّهُ الْباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.86- أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَيْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِىُ‏اللَّهِ فى أَرْضِهِ، وَحَكَمُهُ فى خَلْقِهِ، وَأَمينُهُ فى سِرِّهِ وَ علانِيَتِهِ. (9) 87- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّى قَدْبَيَّنْتُ لَكُمْ وَأَفْهَمْتُكُمْ، وَ هذا عَلِىٌ يُفْهِمُكُمْ بَعْدى. 88- أَلاوَإِنِّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى أَدْعُوكُمْ إِلى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. 89- أَلاوَإِنَّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى. وَأَنَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). (10) 90- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِاللَّهِ، (فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ) .91- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَيْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَيْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتِرُوا وَ افْتَقَرُوا.92- مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَاللَّهُ لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلى وَقْتِهِ ذالِكَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ لايُضيعُ أَجْرَالُْمحْسِنينَ.93- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَيْتَ بِكَمالِ الدّينِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ.94- مَعاشِرَالنّاسِ، أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَمُبَيِّنٌ لَكُمْ، الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَكُمْ بَعْدى أَمينَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّى وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرونَكُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَيُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لاتَعْلَمُونَ.95- أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَكْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِيَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَى‏ عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَالصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فى عَلِىٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَالأَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنِّى وَمِنْهُ إمامَةٌ فيهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدىُّ إِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضي.96- مَعاشِرَالنّاسِ، وَ كُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُكُمْ عَلَيْهِ وَكُلُّ حَرامٍ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ فَإِنِّى لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِكَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْكُرُوا ذالِكَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَيِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّى اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ.97- أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلى قَوْلى وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ يَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّى وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّى. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْىَ عَنْ مُنْكَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ.98- مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ يُعَرِّفُكُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُكُمْ إِنَّهُمْ مِنِّى وَمِنْهُ، حَيْثُ يَقُولُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ: (وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما».99- مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوى، التَّقْوى، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظيمٌ).100- اُذْكُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازينَ وَالُْمحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَىْ رَبِّ الْعالَمينَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثيبَ عَلَيْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَيْسَ لَهُ فِى الجِنانِ نَصيبٌ. (11) 101- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّكُمْ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِىَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمنينَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما أَعْلَمْتُكُمْ أَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ. 102- فَقُولُوا بِأَجْمَعِكُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّكَ فى أَمْرِ إِمامِنا عَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلى ذالِكَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَيْدينا. على‏ ذالِكَ نَحْيى‏ وَ عَلَيْهِ نَموتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَيِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُكُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْميثاقَ. وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللَّهِ فى عَلِىٍّ أَميرِالْمؤْمِنينَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَيْدينا. مَنْ أَدْرَكَها بِيَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغي بِذالِكَ بَدَلاً وَلايَرَى اللَّهُ مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّي ذالِكَ عَنْكَ الّدانى‏ والقاصى‏ مِنْ اَوْلادِنا واَهالينا، وَ نُشْهِدُاللَّهَ بِذالِكَ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً وَأَنْتَ عَلَيْنا بِهِ شَهيدٌ». 103- مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها)، وَمَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، (يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ). 104- مَعاشِرَالنّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُونى‏ وَبايِعُوا عَلِيّاً أَميرَالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) كَلِمَةً باقِيَةً. يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَ فى‏، (وَ مَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ‏اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). 105- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَسَلِّمُوا عَلى عَلىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ) .106- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ـ وَ قَدْ أَنْزَلَهافِى‏الْقُرْآنِ ـ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. 107- مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ يُطِعِ‏اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذينَ ذَكرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظيماً.108- مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلى‏ مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ أُولئكَ هُمُ الْفائزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ. 109- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى‏اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً.110- اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ (بِما أَدَّيْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَى (الْجاحِدينَ) الْكافِرينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.---بسم الله الرحمن الرحیم
(1)1- اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَدَنا فى تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فى سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فى اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ فى مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَميداً لَمْ يَزَلْ، مَحْموداً لايَزالُ (وَ مَجيداً لايَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعيداً وَ كُلُّ أَمْرٍ إِلَيْهِ يَعُودُ). 2- بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَداحِى الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُالْأَرَضينَ وَالسّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ أَنْشَأَهُ يَلْحَظُ كُلَّ عَيْنٍ وَالْعُيُونُ لاتَراهُ. كَريمٌ حَليمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَيْهِمْ بِنِعْمَتِهِ.لا يَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلايُبادِرُ إِلَيْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. 3- قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَيْهِ اَلْمَكْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَيْهِ الْخَفِيّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِكُلِّ شَىْ‏ءٍ، والغَلَبَةُ على كُلِّ شَى‏ءٍ والقُوَّةُ فى كُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلى‏ كُلِّ شَئٍ وَلَيْسَ مِثْلَهُ شَىْ‏ءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّىْ‏ءِ حينَ لاشَىْ‏ءَ دائمٌ حَىٌّ وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُالْحَكيمُ. 4- جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطيفُ الْخَبيرُ. لايَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعايَنَةٍ، وَلايَجِدُ أَحَدٌ كَيْفَ هُوَمِنْ سِرٍّ وَ عَلانِيَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلى‏ نَفْسِهِ. 5- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اَللَّهُ ألَّذى مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذى يَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذى يُنْفِذُ أَمْرَهُوَ بِلامُشاوَرَةِ مُشيرٍ وَلامَعَهُ شَريكٌ فى تَقْديرِهِ وَلايُعاوَنُ فى تَدْبيرِهِ. 6- صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلى‏ غَيْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَكَلُّفٍ وَلاَ احْتِيالٍ. أَنْشَأَها فَكانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَاللَّهُ الَّذى لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنيعَةِ، الْعَدْلُ الَّذى لايَجُوُر، وَالْأَكْرَمُ الَّذى تَرْجِعُ إِلَيْهِ الْأُمُورُ. 7- وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللَّهُ الَّذى تَواضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ لِهَيْبَتِهِ. 8- مَلِكُ الْاَمْلاكِ وَ مُفَلِّكُ الْأَفْلاكِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، كُلٌّ يَجْرى لاَِجَلٍ مُسَمّىً. يُكَوِّرُالَّليْلَ عَلَى‏النَّهارِ وَيُكَوِّرُالنَّهارَ عَلَى الَّليْلِ يَطْلُبُهُ حَثيثاً. قاصِمُ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ وَ مُهْلِكُ كُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ. 9- لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَم يلِد و لَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ يَشاءُ فَيُمْضي، وَيُريدُ فَيَقْضي، وَيَعْلَمُ فَيُحْصي، وَيُميتُ وَيُحْيي، وَيُفْقِرُ وَيُغْني، وَيُضْحِكُ وَيُبْكي، (وَيُدْني وَ يُقْصي) وَيَمْنَعُ وَ يُعْطى، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ. 10- يُولِجُ الَّليْلَ فِى النَّهارِ وَيُولِجُ النَّهارَ فىِ الَّليْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزيزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِى الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذى لايُشْكِلُ عَلَيْهِ شَىْ‏ءٌ، وَ لايَضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ وَلايُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحينَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحينَ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَرَبُّ الْعالَمينَ. الَّذِى اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ يَشْكُرَهُ وَيَحْمَدَهُ (عَلى‏ كُلِّ حالٍ). 11- أَحْمَدُهُ كَثيراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَى السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطيعُ وَأُبادِرُ إِلى‏ كُلِّ مايَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ اللَّهُ الَّذى لايُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَلايُخافُ جَورُهُ. (2)12- وَأُقِرُّلَهُ عَلى‏ نَفْسى بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَأُؤَدّى ما أَوْحى بِهِ إِلَىَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بى مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّى أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنى أَنِّى إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لى تَبارَكَ وَتَعالَى الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَاللَّهُ الْكافِى الْكَريمُ. فَأَوْحى إِلَىَّ: (بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، يا أَيُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ــ فى عَلِىٍّ يَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ).13- مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى إِلَىَّ، وَ أَنَا أُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: إِنَّ جَبْرئيلَ هَبَطَ إِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى (عَلى‏ أُمَّتى) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏ إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى وَهُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ عَلَىَّ بِذالِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ (هِىَ): (إِنَّما وَلِيُّكُمُ‏اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُواالَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ و وَيُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ)، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى‏الزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ يُريدُاللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فى كُلِّ حالٍ.14- وَسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ (السَّلامَ) عَنْ تَبْليغِ ذالِكَ إِليْكُمْ - أَيُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدغالِ اللّائمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَيْسَ فى قُلوبِهِمْ، وَيَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظيمٌ.15- وَكَثْرَةِ أَذاهُمْ لى غَيْرَ مَرَّةٍ حَتّى‏ سَمَّونى أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّى كَذالِكَ لِكَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِيّاىَ وَ إِقْبالى عَلَيْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّى) حَتّى‏ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فى ذالِكَ (وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذونَ النَّبِىَّ وَ يَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ (عَلَى‏الَّذينَ يَزْعَُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) ـ خَيْرٍ لَكُمْ، يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ و الَّذینَ یُؤذُنَ رَسوُلَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ) . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّىَ الْقائلينَ بِذالِكَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّيْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَيْهِمْ بِأَعْيانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَيْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلكِنِّى وَاللَّهِ فى أُمورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ.16- وَكُلُّ ذالِكَ لايَرْضَى اللَّهُ مِنّى إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَىَّ (فى حَقِّ عَلِىٍّ)، ثُمَّ تلا: (يا أَيُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ - فى حَقِّ عَلِىٍّ - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ). (3) 17- فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِكَ فيهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَالْحاضِرِ، وَ عَلَى‏الْعَجَمِىِّ وَالْعَرَبىِّ، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوكِ وَالصَّغيرِ وَالْكَبيرِ، وَ عَلَى‏الْأَبْيَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلى‏ كُلِّ مُوَحِّدٍ، ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَاللَّهُ لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. 18- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فى هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطيعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(اللَّهِ) رَبِّكُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاكُمْ وَإِلاهُكُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِيُّهُ الُْمخاطِبُ لَكُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلىٌّ وَلِيُّكُمْ وَ إِمامُكُمْ بِأَمْرِاللَّهِ رَبِّكُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فى ذُرِّيَّتى مِنْ وُلْدِهِ إِلى يَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ. 19- لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ (عَلَيْكُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِى الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَيْتُ بِما عَلَّمَنى رَبِّى مِنْ كِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَيْهِ. 20- مَعاشِرَالنّاسِ،(فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ‏اللَّهُ فِىَّ، وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَيْتُهُ فى إِمامِ الْمُتَّقينَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبينُ (الَّذى ذَكَرَهُ اللَّهُ فى سُورَةِ يس: (وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فى إِمامٍ مُبينٍ). 21- مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْكِفُوا عَنْ وِلايَتِهِ، فَهُوَالَّذى يَهدي إِلَى الْحَقِّ وَيَعْمَلُ بِهِ، وَيُزْهِقُ الْباطِلَ وَيَنْهى عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِى‏اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. 22- أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ (لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى الْايمانِ بى أَحَدٌ)، وَالَّذى فَدى رَسُولَ‏اللّهِ بِنَفْسِهِ، وَالَّذى كانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَلا أَحَدَ يَعْبُدُاللّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ. 23- (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَاللّهَ مَعى. أَمَرْتُهُ عَنِ‏اللّهِ أَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ). 24- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ. 25- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَلَنْ يَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ. 26- مَعاشِرَالنّاسِ، بى ـ وَاللَّهِ ـ بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلينَ، وَأَنَا ـ (وَاللَّهِ) ـ خاتَمُ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلينَ والْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الَْمخْلوقينَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذالِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْ‏ءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَىَّ، وَمَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاكُّ فينا فِى‏النّارِ. 27- مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضيلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدينَ وَدَهْرَالدّاهِرينَ وَ عَلى‏ كُلِّ حالٍ. 28- مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و أُنْثى ما أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَبَقِىَ الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَلَمْ يُوافِقْهُ. أَلا إِنَّ جَبْرئيلَ خَبَّرنى عَنِ اللَّهِ تَعالى بِذالِكَ وَيَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَلَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، (وَلْتَنْظُرْنَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوااللَّهَ ـ أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ). 29- مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذى ذَكَرَ فى كِتابِهِ العَزيزِ، فَقالَ تعالى‏ (مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ). 30- مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ وَانْظُرُوا إِلى مُحْكَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ إِلاَّ الَّذى أَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلىَّ وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِيَدَىَّ) وَ مُعْلِمُكُمْ: أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ أَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَىَّ. 31- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِيّاً وَالطَّيِّبينَ مِنْ وُلْدى (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَكْبَرُ، فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَ‏الْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ اللَّهِ فى خَلْقِهِ وَ حُكّامُهُ فى أَرْضِهِ. 32- أَلاوَقَدْ أَدَّيْتُ، أَلاوَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، 33- أَلاإِنَّهُ لا «أَميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيْرَ أَخى هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدى لاَِحَدٍ غَيْرِهِ. (4)34- ثم قال: «ايهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلى‏ بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟ قالوا: اَللَّهُ و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.35- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ أخى وَ وَصيىّ وَ واعي عِلْمى، وَ خَليفَتى فى اُمَّتى عَلى‏ مَنْ آمَنَ بى وَعَلى‏ تَفْسيرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعي إِلَيْهِ وَالْعامِلُ بِما يَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالي عَلى‏ طاعَتِهِ وَالنّاهي عَنْ مَعْصِيَتِهِ.36- إِنَّهُ خَليفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ وَالْإمامُ الْهادي مِنَ‏اللَّهِ، وَ قاتِلُ النّاكِثينَ وَالْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ بِأَمْرِاللَّهِ.37- يَقُولُ‏اللَّهُ: (مايُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ). بِأَمْرِكَ يارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْكَرَهُ وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ.38- اَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَتَبْيينِ ذالِكَ وَنَصْبِكَ إِيّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً)، وَ قُلْتَ : (إنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ اْلإسْلامُ) ، وَ قُلْتَ : (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَالْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ).39- اَللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُكَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتُ. (5)40- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَكْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دينَكُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَى‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) وَ فِى النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ يُنْظَرونَ). 41- مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِىٌّ، أَنْصَرُكُمْ لى وَأَحَقُّكُمْ بى وَأَقْرَبُكُمْ إِلَىَّ وَأَعَزُّكُمْ عَلَىَّ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِيانِ. وَ مانَزَلَتْ آيَةُ رِضاً (فى الْقُرْآنِ) إِلاّ فيهِ، وَلا خاطَبَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِى‏الْقُرْآنِ إِلاّ فيهِ، وَلاشَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فى (هَلْ أَتى عَلَى الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فى سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَيْرَهُ. 42- مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دينِ اللَّهِ وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ‏اللَّهِ، وَ هُوَالتَّقِىُّ النَّقِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ. نَبِيُّكُمْ خَيْرُ نَبىٍّ وَ وَصِيُّكُمْ خَيْرُ وَصِىٍّ (وَبَنُوهُ خَيْرُالْأَوْصِياءِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّيَّةُ كُلِّ نَبِىٍّ مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِ (أَميرِالْمُؤْمِنينَ) عَلِىٍّ. 43- مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُكُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُكُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَى‏الْأَرضِ بِخَطيئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَكَيْفَ بِكُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْكُمْ أَعْداءُاللَّهِ، 44- أَلاوَإِنَّهُ لايُبْغِضُ عَلِيّاً إِلاّشَقِىٌّ، وَلا يُوالى عَلِيّاً إِلاَّ تَقِىٌّ، وَلايُؤْمِنُ بِهِ إِلاّمُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَاللَّهِ - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفى خُسْرٍ) (إِلاّ عَليّاً الّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ). 45- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّهَ وَبَلَّغْتُكُمْ رِسالَتى وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبينُ. 46- مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوااللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). (6)47- مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذى أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى‏ مايَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ).48- مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ الَّذى يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَى الْمُقَصِّرينَ وَالْمعُانِدينَ وَالُْمخالِفينَ وَالْخائِنينَ وَالْآثِمينَ وَالّظَالِمينَ وَالْغاصِبينَ مِنْ جَميعِ الْعالَمينَ.49- مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُكُمْ أَنّي رَسُولُ اللَّهِ قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؟ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ (الصّابِرينَ).50- أَلاوَإِنَّ عَلِيّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّكْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ.51- مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَىَّ بِإِسْلامِكُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَى‏اللَّهِ فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَيَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّكُمْ لَبِا الْمِرْصادِ.52- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدى أَئمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى‏النّارِ وَيَوْمَ الْقِيامَةِ لايُنْصَرونَ.53- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ وَأَنَا بَريئانِ مِنْهُمْ.54- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ.55- أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحيفَةِ، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ فى صَحيفَتِهِ!!56- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّى أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فى عَقِبى إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ يَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ يُولَدْ، فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ.57- وَسَيَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصبينَ)، وَعِنْدَها سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ يَفْرُغُ) وَيُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ.58- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَميزَالْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ.59- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْيَةٍ إِلاّ وَاللَّهُ مُهْلِكُها بِتَكْذيبِها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مُمَلِّكُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِىَّ وَاللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.60- مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ أَكْثَرُالْأَوَّلينَ، وَاللَّهُ لَقَدْ أَهْلَكَ الْأَوَّلينَ، وَهُوَ مُهْلِكُ الْآخِرينَ. قالَ اللَّهُ تَعالى: (أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرينَ، كذالِكَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمينَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ).61- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنى وَنَهانى، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِيّاً وَنَهَيْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُىِ لَدَيْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْيِهِ تَرشُدُوا، (وَصيرُوا إِلى‏ مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِكُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبيلِهِ. (7) 62- مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذى أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى. ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدى)، يَهْدونَ إِلَى الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ‏اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ‏الْعالَمينَ ، الرَّحْمن الرَّحیمِ ، مالِکِ یَوْمِ الدّینِ ، اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعینُ ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ ، صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ و لَا الضّالّینَ» ، وَقالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَفيهِمْ (وَاللَّهِ) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِيَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئكَ أَوْلِياءُاللَّهِ الَّذينَ لاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ‏الْغالِبُونَ. 63- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّياطينِ يوحى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. 64- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً يُؤمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّاللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْكانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فى قُلوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یَدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأنهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أوُلئِکَ حِزْبُ اللهِ الا اِن‎‎َ حزبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . 65- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذينَ وَصَفَهُمُ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ). 66- (أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يَرْتابوا). 67- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولونَ: (سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدينَ). 68- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ. 69- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَصْلَونَ سَعيراً. 70- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهيقاً وَ هِىَ تَفورُ وَ يَرَوْنَ لَهازَفيراً. 71- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ‏اللَّهُ فيهِمْ: (كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّی اِذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ اُخْریهُمْ لِاوُلیهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ ، قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ و لکِنْ لا تَعْلَمُونَ) . 72- أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (كُلَّما أُلْقِىَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يَأتِكُمْ نَذيرٌ، قالوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فى ضَلالٍ كَبيرٍ وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أصْحابِ السَّعیرِ ، فَاعْتَرَفوُا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِاصْحابِ السَّعیرِ) . 73- أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبيرٌ. 74- مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَيْنَ السَّعيرِ وَالْأَجْرِ الْكَبيرِ. 75- (مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَلَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا (كُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ وَ أَحَبَّهُ. 76- مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّى (أَنَا) النَّذيرُ و عَلِىٌّ الْبَشيرُ. 77- (مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّى مُنْذِرٌ وَ عَلِىٌّ هادٍ. 78- مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّى نَبىٌّ وَ عَلِىٌّ وَصِيّى. 79- (مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّى والِدُهُمْ وَهُمْ يَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ). (8) 80- أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى‏الدِّينِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها.81- أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لاَِوْلِياءِاللَّهِ. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ.82- أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَميقٍ. أَلا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذى فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذى جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِيَرَةُاللَّهِ وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ.83- أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَِمْرِ آياتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ.84- أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ.85- أَلا إِنَّهُ الْباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.86- أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَيْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِىُ‏اللَّهِ فى أَرْضِهِ، وَحَكَمُهُ فى خَلْقِهِ، وَأَمينُهُ فى سِرِّهِ وَ علانِيَتِهِ. (9) 87- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّى قَدْبَيَّنْتُ لَكُمْ وَأَفْهَمْتُكُمْ، وَ هذا عَلِىٌ يُفْهِمُكُمْ بَعْدى. 88- أَلاوَإِنِّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى أَدْعُوكُمْ إِلى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. 89- أَلاوَإِنَّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى. وَأَنَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). (10) 90- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِاللَّهِ، (فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ) .91- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَيْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَيْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتِرُوا وَ افْتَقَرُوا.92- مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَاللَّهُ لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلى وَقْتِهِ ذالِكَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ لايُضيعُ أَجْرَالُْمحْسِنينَ.93- مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَيْتَ بِكَمالِ الدّينِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ.94- مَعاشِرَالنّاسِ، أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَيْكُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِيتُمْ فَعَلِىٌّ وَلِيُّكُمْ وَمُبَيِّنٌ لَكُمْ، الَّذى نَصَبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَكُمْ بَعْدى أَمينَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّى وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيَّتى يُخْبِرونَكُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَيُبَيِّنُونَ لَكُمْ ما لاتَعْلَمُونَ.95- أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَكْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِيَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَى‏ عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَالصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فى عَلِىٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ وَالأَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنِّى وَمِنْهُ إمامَةٌ فيهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدىُّ إِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضي.96- مَعاشِرَالنّاسِ، وَ كُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُكُمْ عَلَيْهِ وَكُلُّ حَرامٍ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ فَإِنِّى لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِكَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْكُرُوا ذالِكَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَيِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّى اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ.97- أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلى قَوْلى وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ يَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّى وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّى. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْىَ عَنْ مُنْكَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ.98- مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ يُعَرِّفُكُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُكُمْ إِنَّهُمْ مِنِّى وَمِنْهُ، حَيْثُ يَقُولُ‏اللَّهُ فى كِتابِهِ: (وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما».99- مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوى، التَّقْوى، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ كَما قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظيمٌ).100- اُذْكُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازينَ وَالُْمحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَىْ رَبِّ الْعالَمينَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثيبَ عَلَيْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَيْسَ لَهُ فِى الجِنانِ نَصيبٌ. (11) 101- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّكُمْ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونى بِكَفٍّ واحِدٍ فى وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِىَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمنينَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّى وَ مِنْهُ، عَلى ما أَعْلَمْتُكُمْ أَنَّ ذُرِّيَّتى مِنْ صُلْبِهِ. 102- فَقُولُوا بِأَجْمَعِكُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّكَ فى أَمْرِ إِمامِنا عَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلى ذالِكَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَيْدينا. على‏ ذالِكَ نَحْيى‏ وَ عَلَيْهِ نَموتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَيِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُكُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْميثاقَ. وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللَّهِ فى عَلِىٍّ أَميرِالْمؤْمِنينَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذينَ ذَكَرْتَ مِنْ ذُرِّيتِكَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللَّهُ بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَيْدينا. مَنْ أَدْرَكَها بِيَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغي بِذالِكَ بَدَلاً وَلايَرَى اللَّهُ مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّي ذالِكَ عَنْكَ الّدانى‏ والقاصى‏ مِنْ اَوْلادِنا واَهالينا، وَ نُشْهِدُاللَّهَ بِذالِكَ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً وَأَنْتَ عَلَيْنا بِهِ شَهيدٌ». 103- مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها)، وَمَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، (يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ). 104- مَعاشِرَالنّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُونى‏ وَبايِعُوا عَلِيّاً أَميرَالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِى‏الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) كَلِمَةً باقِيَةً. يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَ فى‏، (وَ مَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ‏اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). 105- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَسَلِّمُوا عَلى عَلىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ) .106- مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ـ وَ قَدْ أَنْزَلَهافِى‏الْقُرْآنِ ـ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِيَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. 107- مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ يُطِعِ‏اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذينَ ذَكرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظيماً.108- مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلى‏ مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ أُولئكَ هُمُ الْفائزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ. 109- مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى‏اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّاللَّهَ شَيْئاً.110- اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ (بِما أَدَّيْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَى (الْجاحِدينَ) الْكافِرينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ.---


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 22 مرداد 1399برچسب:خطابه غدیر به عربی+ الحمد الله الذی علی+یولج اللیل فی النهار و یولج النهار فی اللیل, توسط محمدحسن اسایش

 

 

 

مژده مژده شد روشن، ُ چشم اهل دين به به          گشته جشن ميلاد مير مومنين به به

بيت حق چراغان شد ، عرش نور باران شد               از پرتورخسار فرمانده ي دين به به

اي شيعه نما شادي ، آمد از خدا هادي                    رهنماي دنيا و روز واپسين به به

چشم مصطفي روشن ، عالم همه شد گلشن                  زآفريدگار اورا آمد آفرين به به

فوج ملک از بالا، ذکر يا علي گويا                            دسته گل بر افشانندبر روي زمين به به

بر قدوم آن سرور، ريز شد گل احمر                         لا حول ولا بر آن فرخنده جبين به به

رمز هل اتي آمد ، حجت خدا آمد                           بر خاتم پيغمبر آمده نگين به به

گل نما نثار امشب ، بر قدوم يار امشب                     خانه زاد حق آمد بر ياري دين به به

نقل ها بر افشانيد ، مدح ومنقبت خوانيد                  دست حق عيان آمد ، خوش ز آستين به به

قلب (کربلايي) شاد ، زاين جشن وازاين ميلاد          از لحد کند فرياد ، تاروز پسين به به --

--نقل ازصص 61-62 شکوفه هاي غم -جلد اول-نادعلي کربلايي -انتشارات خزر -تهران ----

---(سرود در ولادت علي ابن ابيطالب  عليه السلام ) از حاج غلامرضا آذر خراساني----

مژده زميلاد ولي خدا      شاه ولايت علي مرتضي       مژده زميلاد ولي خدا  شاه ولايت علي مرتضي مژده زميلاد شه ملک دين               حجت حق مظهر جان آفرين        مفخر ايجاد وولي مبين

شير خدا وارث خيرالوري      شاه ولايت علي مرتضي-----مژده زميلاد شه انس وجان

نور خدا سرور کون ومکان              شاه هدي آيت امن وامان          اصل ولا قاسم ناروجنان

حبل متين لنگرارض وسما          شاه ولايت علي مرتضي ----

مژده زميلاد شه بوالحسن            مظهر الطاف حي ذوالمنن         وارث علم نبي موتمن

محور دين شاه زمين وزمن             فارس صفدر شه خيبر گشا      شاه ولايت علي مرتضي---

مژده که عالم همه گلزار شد        دشت ودمن تحتهاالانهار شد       کون ومکان مطلع انوار شد

جلوه کنان والد اطهار شد        شد متولد شه ملک ولا         شاه ولايت علي مرتضي---

مژده ي رحمت به همه شيعيان        خاصه بر احباب وهمه دوستان      گشت عيان جامع سر نهان

ماه رخ مرتضوي شد عيان          گشت عيان همسر خيرالنسا        شاه ولايت علي مرتضي---

--نقل از جلد اول ديوان آذر خراساني -ص 31 -چاپ سوم -1348 شمسي -انتشارات طوس مشهد -

 

 

مژده مژده شد روشن، ُ چشم اهل دين به به          گشته جشن ميلاد مير مومنين به به

بيت حق چراغان شد ، عرش نور باران شد               از پرتورخسار فرمانده ي دين به به

اي شيعه نما شادي ، آمد از خدا هادي                    رهنماي دنيا و روز واپسين به به

چشم مصطفي روشن ، عالم همه شد گلشن                  زآفريدگار اورا آمد آفرين به به

فوج ملک از بالا، ذکر يا علي گويا                            دسته گل بر افشانندبر روي زمين به به

بر قدوم آن سرور، ريز شد گل احمر                         لا حول ولا بر آن فرخنده جبين به به

رمز هل اتي آمد ، حجت خدا آمد                           بر خاتم پيغمبر آمده نگين به به

گل نما نثار امشب ، بر قدوم يار امشب                     خانه زاد حق آمد بر ياري دين به به

نقل ها بر افشانيد ، مدح ومنقبت خوانيد                  دست حق عيان آمد ، خوش ز آستين به به

قلب (کربلايي) شاد ، زاين جشن وازاين ميلاد          از لحد کند فرياد ، تاروز پسين به به --

--نقل ازصص 61-62 شکوفه هاي غم -جلد اول-نادعلي کربلايي -انتشارات خزر -تهران ----

---(سرود در ولادت علي ابن ابيطالب  عليه السلام ) از حاج غلامرضا آذر خراساني----

مژده زميلاد ولي خدا      شاه ولايت علي مرتضي       مژده زميلاد ولي خدا  شاه ولايت علي مرتضي مژده زميلاد شه ملک دين               حجت حق مظهر جان آفرين        مفخر ايجاد وولي مبين

شير خدا وارث خيرالوري      شاه ولايت علي مرتضي-----مژده زميلاد شه انس وجان

نور خدا سرور کون ومکان              شاه هدي آيت امن وامان          اصل ولا قاسم ناروجنان

حبل متين لنگرارض وسما          شاه ولايت علي مرتضي ----

مژده زميلاد شه بوالحسن            مظهر الطاف حي ذوالمنن         وارث علم نبي موتمن

محور دين شاه زمين وزمن             فارس صفدر شه خيبر گشا      شاه ولايت علي مرتضي---

مژده که عالم همه گلزار شد        دشت ودمن تحتهاالانهار شد       کون ومکان مطلع انوار شد

جلوه کنان والد اطهار شد        شد متولد شه ملک ولا         شاه ولايت علي مرتضي---

مژده ي رحمت به همه شيعيان        خاصه بر احباب وهمه دوستان      گشت عيان جامع سر نهان

ماه رخ مرتضوي شد عيان          گشت عيان همسر خيرالنسا        شاه ولايت علي مرتضي---

--نقل از جلد اول ديوان آذر خراساني -ص 31 -چاپ سوم -1348 شمسي -انتشارات طوس مشهد -


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 21 اسفند 1395برچسب:درولادت مولود کعبه + در ولات امیرالمومنین علی + در ولات خانه زاد خدا علی مرتضی(ع), توسط محمدحسن اسایش

 

در توصیف حضرت زهرا (س)

امشب نشسته ام بنویسم ترانه ها
از باغ از بهار نه، از مادرانه ها
از دست پر امیدم و تسبیح دانه ها
از این دلی که پر زده از آشیانه ها
شکرش میان این همه سر سروری شدیم
مانند یازده پسرش مادری شدیم
آیینه ای گرفته خدا در برابرش
خورشیدی از تمامی انوار انورش
امشب خدا نشسته، خدا با پیمبرش
امشب پدر رسیده به دیدار مادرش
تعظیم تو به او نه که بر هست واجب است
از این به بعد بوسه بر این دست واجب است
تا محو کرده نام شما قیل و قال را
پیدا نموده با تو کرامت کمال را
گم کرده عقل پیش شکوهت خیال را
پنهان جمال کردی و پیدا جلال را
هر چند کار توست که پیغمبری کنی
تو آمدی که پای علی حیدری کنی
این باغ ها معطر زهراست یا علی
این موج، موج کوثر زهراست یا علی
آری تمام باور زهراست یا علی
نام تو نام دیگر زهراست یا علی
آغاز آفرینش از آغاز فاطمه است
یعنی علی حقیقت اعجاز فاطمه است
عمریست تا به لطف تو زنجیر می شویم
با بوی نان تازه نمک گیر می شویم
باز از تنور روشن تو سیر می شویم
شکرش کنار خانۀ تو پیر می شویم
در روضه باز چایی دم کردۀ تو بود
این لطف ، لطف دست ورم کردۀ تو بود
خانم میان صحن رضا نام تو بس است
پای ضریح وقت شفا نام تو بس است
پایین پا بجای دعا نام تو بس است
دردیم اگر برای دوا نام تو بس است
نام تو بر لبم دم باب الجواد بود
فیض تو بود و از سر من هم زیاد بود

آواره ایم پای شما خوش بحال ما
مشمول هر دعای شما خوش بحال ما
پروانه ی عزای شما خوش بحال ما
مجنون کربلای شما خوش بحال ما
آهی بکش که سینه ی ما کربلایی است
تا یاد توست حال دلم مجتبایی است
می خواست تا که حامی مادر شود نشد
مرهم برای زخم کبوتر شود نشد
تا مانع هجوم ستمگر شود نشد
شاید بجای روی تو پرپر شود نشد
ای وای من که برگ گلی ضرب شست خورد
ضربی ز روی و ضربه ای از پشت دست خورد

حسن لطفی

+        | 

از عشق خود جدا شدن آسان نیست
یا دست کم برای من آسان نیست
هر چیز سخت در سخن آسان ست
مرگ عزیز در سخن آسان نیست
طومار عاشقیست که میپیچم
پیچیدن تو در کفن آسان نیست
آه ای عزیز مصر علی! از تو
راضی شدن بپیرهن آسان نیست
گیرم که زینبین تو خوابیدند
آرام کردن حسن آسان نیست
خود مرد جنگیَم من و میدانم
با میخ جنگ تن به تن آسان نیست
دلهای عاشقند که میفهمند
بی عشق خویش زیستن آسان نیست
محسن رضوانی

+        | 

شاید آقا بیاید این هفته
پرده از رخ گشاید این هفته
عمر من طی شده به این امید
شاید این هفته، شاید این هفته
جمعه ها می روند از پی هم
غصه ام سر نیامد ، آقا هم
ای نگار دلم، نمی آیی؟
غمگسار دلم، نمی آیی؟
در دل شعله ها، دلم سوزد
به کنار دلم، نمی آیی؟
نفسم بند آمده از غم
غصه ام سر نیامد، آقا، هم
پیر هجرت شدم، بیا پیرم
روی ماهت ندیده می میرم
تا زمان رسیدنت، هر سال
روضه ی فاطمیه می گیرم
صاحب العصر و زمان، عجِّل
فاطمیه شده، عزیزه دل
سوی من یک نگاه، یک دفعه
تا شوم رو به راه، یک دفعه

گر به ما سر زدن خطا باشد
تو و یک اشتباه ، یک دفعه...
قدمی رنجه کن، گل نرگس
بهر زهرا گرفته ام، مجلس
ای سرا پات مثل پیغمبر
نقش امضات مثل پیغمبر
فاطمه در میان آتش و آه
گرم رویات، مثل پیغمبر

ای تمام نیایش زهرا
زود برگرد، خواهش زهرا

+        | 

پرواز در دو بال کبوتر دو بخش شد
یک بخش داشت با لگدی در دو بخش شد
یک بخش داشت یاس که در خانه ی علی
تاپشت در نیامده پر...پر...دو بخش شد

دیشب هزار تار به هم بافته ولی
امشب به زور گیسوی دختر دو بخش شد
هی در زدند و خانه به حیدر نگاه کرد
آن قدر در زدند که حیدر دو بخش شد

ما ، چند نقطه ، وای ، در از روبرو رسید
ما... ، خورد در به پهلو و مادر دو بخش شد

قبلا سه بخش داشت برادر به گفتگو
"محسن" که شد شهید برادر دو بخش شد
مهدی رحیمی

+        | 

می‌خواهد آسمان به زمین افتد وقتی جدا کنند دو عاشق را
وقتی که بی بهانه بگیرد مرگ از مردِ عشق یار موافق را
در یک نگاه غربت و خواهش بود، در یک نگاه شرم و سفارش بود
طاقت نداشت واژه در این معنا  تا بشکند سکوت دقایق را
تنها نگاه بود که می‌پرسید تنها نگاه بود که می‌فهمید
تنها نگاه بود که در خود داشت تصویری از تمام حقایق را
دل کند از صدف تنِ مروارید، دریا کشید درد و به خود پیچید
وقتی که موج با کمک صخره درهم شکست قامت قایق را
عطر گلاب پر شده در آفاق، یک باغ بود لیلی ما یک باغ
یاسی کبود داشت به رخسارش، بر سینه داشت داغ شقایق را
صورت به اشک شسته گل شب بو، از رنگ ارغوان زده بر بازو
بر دست بسته مرد، طناب آن‌سو، تا رو کنند دست منافق را
با گریه‌هایشان هم اگر قهرند، مثل غریبه در دل این شهرند
باهم خوشند با همشان بگذار این قلبهای از همه فارغ را
این شهر داد دست که بیرق را ؟ وقتی نخواست فاتح خندق را
وقتی شکست آینه‌ی حق را، باید ببیند آینه‌ی دق را

حیفند این دو پرچم بی‌رنگی، بر بام این مدینه‌ی دل سنگی
شاید به سِحر ، «هر چه که لایق‌» ها رنگی کنند روح خلایق را
بر آتش به در زده نازیدند، بستند دست میر و نفهمیدند
سیلی به روی عشق نخواهد کرد، با آبرو فراری سابق را

این درد بی کرانه تر است از میخ، این درد مانده در بدن تاریخ
پیدا کنید در سحری روشن، یاران! طبیب عاشق حاذق را
اِلّا المطهرین مسیحا دم! با مریم شکسته‌ی ما مَحرم!
با مرهمی بیا و تو درمان کن، قرآنِ خون گرفته‌‌ی ناطق را
 قاسم صرافان

+        | 

رنگِ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد
بر درِ خانه ی خورشید شراری افتاد
فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت
وقت افتادن او ایل و تباری افتاد
آنقدر ضربه ی پا خورد به در تا که شکست
آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد
تکیه بر در زدنش درد سرش شد به خدا
او کنارِ در و در نیز کناری افتاد
بعدِ یک عمر مراعاتِ کنیزانِ حرم
فضه ی خادمه آخر به چه کاری افتاد
خواست تا زود خودش را برساند به علی
سرِ این خواستنِ خود دو سه باری افتاد
ناله ای زد که ستون های حرم لرزیدند
به روی مسجدیان گرد و غباری افتاد
غیرتِ معجرِ او دستِ علی را وا کرد
همه دیدند سقیفه به چه خواری افتاد
وقت برگشت به خانه همه جا خونی بود
چشمِ یاری به قد و قامتِ یاری افتاد
آنقدَر فاطمه از دست علی بوسه گرفت
بعد از آن روز دگر رفت و کناری افتاد
علی اکبر لطیفیان

+        | 

چه غم اگر که نگاه همه جوابم کرد
نگاه مادرت امسال هم حسابم کرد

دعای مادر تو بود و آمین رسول
خدا برای عزای تو مستجابم کرد
بگو بهشت که بر ما قلم کشد ، زهرا
برای خاک حسینیه انتخابم کرد
مرا نوشت کبوتر، به کربلایم برد
مرا نوشت بگریم، خودش گلابم کرد
نفس بده که بسوزم، من از نفس هایت
که سنگ بودم و داغ حسین آبم کرد
غبار بودم و شش گوشه اش عقیقم ساخت
گناه بودم و لطف شما ثوابم کرد
حسین کُشت تو را بس که اشک می ریزی
تو هم مرا بکش آقا که غم خرابم کرد
دلم قرار ندارد گمان کنم امشب
که آه تو پر دلشوره ی ربابم کرد

+        | 

نه مثل ساره اي و مريم نه مثل آسيه و حوا
فقط شبيه خودت هستي فقط شبيه خودت زهرا
اگر شبيه كسي باشي شبيه (( ماه )) شب قدري
شبيه آيه تطهيري شبيه سوره اعطينا
شناسنامه ی تو صبح است پدر تبسّم و مادر نور
سلام ما به تو اي باران ، درود ما به تو اي دريا
كبود شعله ور آبي سپيده طلعت مهتابي
به خون نشستن تو امروز به گل نشستن تو فردا
بگيرآب و وضويي كن به چشمه سار فدك امشب
نماز عشق بخوان فردا به سمت قبله عاشورا
عليرضا قزوه

+        | 

+        | 

پشت در تا جای یار من گرفت
شعله در را بر سر دامن گرفت
میخ کارش وصل کردن بود حیف
میخ در یار مرا از من گرفت

از خجالت جای آتش جای دود
رنگ سرخی صورت آهن گرفت
در همانجا پشت درب باغچه
غنچه ی نشکفته ام مدفن گذفت
بی حیایی که ز بغض باغبان
خنده ی گل را از این گلشن گرفت-
-بعد ها در نامه ای که داده بود
کشتن یار مرا گردن گرفت
گفته بود آن روز وقتی فاطمه
پشت درب خانه اش مأمن گرفت
بر دل در آنچنان با پا زدم
که دل هر دوست ، هر دشمن گرفت
شیشه ای افتاد و باری خرد شد...
.
.
.

+        | 

جهان برای شکوفا شدن مهیا بود
و این قشنگ ترین اتفاق دنیا بود
که دست فاطمه در درست های مولا بود
به اعتقاد من اصلا غدیر اینجا بود
پدر به فاطمه رو کرد ، اینچنین فرمود
دلیل خلقت لاهوت ازدواج تو بود
قرار شد که شما بی قرار هم باشید
جهان دچار شما شد دچار هم باشید
تمام عمر دمادم کنار هم باشید
و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید
دعای من همه این بوده تا به هم برسید
که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید
نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم
خدا نکرده اگر زخم بود مرهم هم
صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم
چرا که قبله ی من هم علیست فاطمه هم
و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد
نوشته ام که سفارش نه بلکه خواهش کرد
همیشه نام علی را امام بگذارید
به خانواده ی من احترام بگذارید
برای فاطمه سنگ تمام بگذارید
و روی زخم دلش التیام بگذارید
جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت
بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت
شنيده مي شود از آسمان صدايي كه...
كشيده شعر مرا باز هم به جايي كه ...
نبود هيچ كسي جز خدا،خدايي كه...
نوشت نام تورا ،نام اشنايي كه ـ
پس از نوشتن آن آسمان تبسم كرد
و از شنيدنش افلاك دست و پا گم كرد
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد
نوشت فاطمه هفت آسمان مزين شد
نوشت فاطمه تكليف نور روشن شد
دليل خلق زمين و زمان معين شد
نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است
غزل  قصیده ی نابی که در ازل گفته است
نوشت فاطمه تعريف ديگري دارد
ز درك خاك مقام فراتري دارد
خوشا به حال پيمبر چه مادري دارد
درون خانه بهشت معطري دارد
پدر هميشه كنارت حضور گرمي داشت
براي وصف تو از عرش واژه بر مي داشت
چرا كه روي زمين واژه ی وزيني نيست
و شأن وصف تو اوصاف اين چنيني نيست
و جاي صحبت اين شاعر زميني نيست
و شعر گفتن ما غير شرمگيني نيست
خدا فراتر از اين واژه ها كشيده تورا
گمان كنم كه تورا، اصلا آفريده تورا
كه گرد چادر تو آسمان طواف كند
و زير سايه ی آن کعبه اعتکاف كند
ملك ببيند وآنگاه اعتراف كند
كه اين شكوه جهان را پر از عفاف كند
كتاب زندگي ات را مرور بايد كرد
مرور كوثر و تطهيرو نور بايد كرد
در آن زمان كه دل از روزگار دلخور بود
و وصف مردمش الهاكم التكاثر بود
درون خانه ی تو نان فقر آجر بود
شبيه شعب ابي طالب از خدا پر بود
بهشت عالم بالا برايت آماده است
حصير خانه ی مولا به پايت افتاده است
به حكم عشق بنا شد در آسمان علي
علي از آن تو باشد... تو هم از آن علي
چه عاشقانه همه عمر مهربان علي!
 به نان خشك علي ساختي، به نان علي
از آسمان نگاهت ستاره مي خواهم
اگر اجازه دهي با اشاره مي خواهم-
به ياد آن دل از شهر خسته بنويسم
كنار شعر دو ركعت نشسته بنويسم
شكسته آمده ام تا شكسته بنويسم
و پيش چشم تو با دست بسته بنويسم
به شعر از نفس افتاده جان تازه بده
و مادري كن و اينبار هم اجازه بده
به افتخار بگوييم از تبار توايم
هنوز هم كه هنوز است بي قرار توايم
اگر چه ما همه در حسرت مزار توايم
كنار حضرت معصومه در كنار توايم
فضاي سينه پر از عشق بي كرانهء توست
((كرم نما و فرود آ كه خانه خانهء توست))
سید حمیدرضا برقعی

+        | 

از خدا اول برایت اذن پوشیدن گرفتم
بعد هر شب بین انگشتم نخ و سوزن گرفتم
سوزن مژگان مي آمد با نخ اشکم برایت
از کنار بوریا يي کهنه پیراهن گرفتم
بارها پیراهنت را بر تنت پوشانده آن وقت؛
در خیال خود سرت را نیز بر دامن گرفتم
دیدم آن نامرد را بر سینه ات با تیغ عریان
پیرهن را هر زمان از قسمت گردن گرفتم

پهلویش گر پاره گشته در میان کوچه ای تنگ
پیرهن را از دهان آتش و آهن گرفتم
گرچه چون مشتی ستاره زیر پا و پاره پاره
عاقبت فرزند خود را در میان تن گرفتم
 +  مهدی رحیمی

+        | 

یا زهرا...

لب بسته ای و چشم ترت حرف می زند
«در»، جای قلب شعله ورت حرف می زند
هر چند مدّتی ست که در خانه ساکتی
اما سکوت دور و برت حرف می زند
حتّی نسیـــم از لب دیوارهـــای شهر
کوچه به کوچه از سفرت حرف می زند
هر بار حرف کوچه و دیوار می شود
آرام با خودش پسرت حرف می زند

***
دستی کشیده ای به سر و روی خانه ات
ای پر شکسته بال و پرت حرف می زند
امروز شهر از خبر رفتنت پر است
دارد مدینه پشت سرت حرف می زند
***
کوثر بهانه ای ست که تعداد نقطه هاش
از طول عمر مختصرت حرف می زند*

حامد تجری


* در سوره ی کوثر هجده نقطه وجود دارد

+        | 

حرفی ، کلامی ، مطلبی ، چیزی ، جوابیساکت تر از هر دفعه ای مثل کتابیاز چه نمی خواهی شفایت را بگیری؟تو خود مفاتیح الجنان مستجابییک دست تر از دست نیلی ات ندیدمدر زیر این چرخ کبود و سقف آبیامروز با دیروز خیلی فرق کردیدیروز آیینه ولی امروز قابیاین خانه محتاج کمی نور است ، ور نهتو رو بگیری یا نگیری آفتابیبا دست پخت تو سر سفره نشستموقتی نباشی تو ، چه نانی و چه آبیپروانه ها را گفته ام دورت نگردندشاید شب آخر کمی راحت بخوابیعلی اکبر لطیفیان


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 16 دی 1398برچسب:امشب مشسته ام بنویسم ترانه ها, توسط محمدحسن اسایش

آمد شب میلاد علی شمس خراسان فرزند نبی ،رهبردین،حامی قرآن ده مژده که امشب شده عالم همه گلشن زاین شمس ضحا کشور ایمان شده روشن ای نور خداوند تبارک به تو احسن کز مقدم تو گشته فزون رونق ایران شددر شب میلادی آن سید ورهبر از سجده به شکرانه حق موسی جعفر اندر بر معبود بدی او بزمین سر زاین نعمت والا گهر خالق سبحان شمسی که ازاو می نگرم نور خدا را اندر طلبش گردش این ارض وسمارا هرزنده دلی برده سویش دست دعا را اوحجت حق است ومدکار ضعیفان خرم به جنان فاطمه وحیدر کرار لبخند زند بر رخشان احمد مختار این مژده به حیدر رسد از جانب دلدار کز نسل تو آمد بجهان خسرو خوبان فوج ملک وخیل رسل مدح سرایند بادسته گلی سوی نبی رو بنمایند تبریک کنان اذن بگیرند وبیایند از بهر زیارت بزمین خرم وخندان آمد بجهان آنکه جهان آمده بهرش جن وملک وحور وجنان آمده بهرش شمس وقمر وکون ومکان آمده بهرش آن رهبر ارزنده وروشنگر انسان هم ثامن وهم ضامن وهم حجت دین است هم رهبر وهم سرور وهم یار ومعین است ازسوی خدا بر همه آیات مبین است از نور رخش خلق شده حوری وغلمان مردم همه مشتاق بفردوس برینند تا آنکه در آنجا رخ زیبای تو بینند افسوس اگر ماه جمال تو نبینند درروز جزا ای پسرختم رسولان ای خسرو خوبان تو غریب الغربایی وی حجت یزدان تو معین الضعفایی چون مور ضعیفی بدرت (کرببلایی) ران ملخ آورده به دربار سلیمان بنقل از :شکوفه های غم -اثر طبع ناد علی کربلایی-صص311-312 -انتشارات خزر -تهران

 

 


نوشته شده در تاريخ 3 آبان 1398برچسب:آمد شب میلاد علی شمس خراسان _ شب ولادت امام رضا , توسط محمدحسن اسایش

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران----

 ---

- سرسلسله  ي مردم آزاد حسين است

 

آنکس که دراين ره سر وجان داد حسين است

مردي که چوکوهي ببر تيشه ي بيداد

دامن بکمر برزد واستاد حسين است

درسي به بشر داد بدستور الهي

درسش عملي بود نه کتبي ،نه شفاهي

آيين يزيدي که بري بود زانصاف

ننمود بتهديد وبه تطميع گواهي

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجير ستم گردن تسليم

حنجر بدم خنجر بيداد گران داد

مردانه دراين معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نيروي يزداني وبا دست خدايي

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلاميه از قتلگه کرب وبلا داد

با زينب وسجاد سوي شام فرستاد

اين جمله زخون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر اين قاعده تعليم

کاندر ره آزادگي از جان نبود بيم

ديگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظيم

هر وحشي ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدين

اشرار باحرار نگيرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشير نباشد بکف زنگي بد مست خائن نشود عالي وعالي نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسيم باشخاص تهيدست

برچيده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضي حق کش

ازبين رود منکرومعروف بيايد                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزيد خوش

مردم همه با کافر وظالم بستيزند

پويند ره حق وزناحق بگريزند

کوبند همي سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همي خاک بريزند

اين حکم صريح است وبديه است ومحقق

چيره نشود حق کش وکشته نشود حق

بيداد گري را اثري نيست بعالم

زنده است حسين ابن علي آن حق مطلق-

(ازبصير اصفهاني-به نقل از شاهکارهاي ادب فارسي(اشک شفق)صص200-201 آراسته ي رضا معصومي -نشريه ماه نوع -ناشر : رشيدي -ديماه 1362 شمسي)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص 202:--

تاابد جلوه گه حق وحقيقت سر توست

معني مکتب تفويض علي اکبر توست

اي حسيني که تويي مظهر آيات خداي

اين صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگي عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علي اصغر توست

اي که در کرببلا بيکس وياور گشتي چشم بگشا وببين خلق جهان ياور توست

خواهر غمزده ات ديد سرت بر ني وگفت:

آنکه بايد به اسيري برود خواهر توست

(بابي انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

اي حسيني که بهر کوي عزاي تو بپاست

عاشقان رانظري دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپاي تورا

----

مهر تو مرا رکن نماز است حسين جان عشق تو مرا کعبه ي راز است حسين جان

روزي که شود بسته برويم در اميد

بابکرم لطف توبازاست حسين جان

 

 

يک ذره غبار حرمت اي حرم دين در رتبه به از ملک حجازاست حسين جان

هرروزدهم بوسه بخاک حرم تو چون تربت تو مهر نماز است حسين جان

در کرببلا زان همه گلهاي نکويت اصغر گل نشکفته ي ناز است حسين جان

ازداغ تودر گوشه ي ويرانه رقيه شمعيست که در سوز وگدازاست حسين جا

 

 

 

 

 

 

گر قلب من از سينه بر آرند ببينند باذکر تو در راز ونياز است حسين جان

 

مي خواستم از وصف وجلال تو بگويم دل گفت که اينقصه درازاست حسين جان -اي خون خدا خسرو محمود خصائل بر درگه تو خضر اياز است حسين جان

 

 

در روز جزا کرببلايي زشفاعت بر سوي تو اش دست نياز است حسين جان -به نقل ز

شکوفه هاي غم اثر طبع ناد علي کربلايي-صص169-170

 

 

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه----

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران---اسایش

 

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

                            سرسلسله  مردم آزاد حسين استنقل از شکوفه

هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران----

آنکس که دراين ره سر وجان داد حسين است

مردي که چوکوهي ببر تيشه ي بيداد

دامن بکمر برزد واستاد حسين است

درسي به بشر داد بدستور الهي

درسش عملي بود نه کتبي ،نه شفاهي

آيين يزيدي که بري بود زانصاف

ننمود بتهديد وبه تطميع گواهي

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجير ستم گردن تسليم

حنجر بدم خنجر بيداد گران داد

مردانه دراين معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نيروي يزداني وبا دست خدايي

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلاميه از قتلگه کرب وبلا داد

با زينب وسجاد سوي شام فرستاد

اين جمله زخون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر اين قاعده تعليم

کاندر ره آزادگي از جان نبود بيم

ديگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظيم

هر وحشي ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدين

اشرار باحرار نگيرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشير نباشد بکف زنگي بد مست خائن نشود عالي وعالي نشود پست

باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسيم باشخاص تهيدست

برچيده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضي حق کش

ازبين رود منکرومعروف بيايد                    جاهل رهد از جهل چو عالم بزيد خوش

مردم همه با کافر وظالم بستيزند

پويند ره حق وزناحق بگريزند

کوبند همي سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همي خاک بريزند

اين حکم صريح است وبديه است ومحقق

چيره نشود حق کش وکشته نشود حق

بيداد گري را اثري نيست بعالم

زنده است حسين ابن علي آن حق مطلق-

(ازبصير اصفهاني-به نقل از شاهکارهاي ادب فارسي(اشک شفق)صص200-201 آراسته

ي رضا معصومي -نشريه ماه نوع -ناشر : رشيدي -ديماه 1362

شمسي)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص 202:--

تاابد جلوه گه حق وحقيقت سر توست

معني مکتب تفويض علي اکبر توست

اي حسيني که تويي مظهر آيات خداي

اين صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگي عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علي اصغر توست

اي که در کرببلا بيکس وياور گشتي چشم بگشا وببين خلق جهان ياور توست

خواهر غمزده ات ديد سرت بر ني وگفت:

آنکه بايد به اسيري برود خواهر توست

(بابي انت وامي)که تواي مکتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

اي حسيني که بهر کوي عزاي تو بپاست

عاشقان رانظري دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپاي تورا

ديد هر جا اثر تير زپا تاسر توست --

نقل از ص202 اشک شفق -آراسته رضا معصومي-سروده احمدمهران - ---- سرسلسله

ي مردم آزاد حسين است

آنکس که دراين ره سر وجان داد حسين است

مردي که چوکوهي ببر تيشه ي بيداد

دامن بکمر برزد واستاد حسين است

درسي به بشر داد بدستور الهي

درسش عملي بود نه کتبي ،نه شفاهي

آيين يزيدي که بري بود زانصاف

ننمود بتهديد وبه تطميع گواهي

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجير ستم گردن تسليم

حنجر بدم خنجر بيداد گران داد

مردانه دراين معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نيروي يزداني وبا دست خدايي

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلاميه از قتلگه کرب وبلا داد

با زينب وسجاد سوي شام فرستاد

اين جمله زخون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر اين قاعده تعليم

کاندر ره آزادگي از جان نبود بيم

ديگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظيم

هر وحشي ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدين

اشرار باحرار نگيرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشير نباشد بکف زنگي بد مست خائن نشود عالي وعالي نشود پست

باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسيم باشخاص تهيدست

برچيده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضي حق کش

ازبين رود منکرومعروف بيايد                    جاهل رهد از جهل چو عالم بزيد خوش

مردم همه با کافر وظالم بستيزند

پويند ره حق وزناحق بگريزند

کوبند همي سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همي خاک بريزند

اين حکم صريح است وبديه است ومحقق

چيره نشود حق کش وکشته نشود حق

بيداد گري را اثري نيست بعالم

زنده است حسين ابن علي آن حق مطلق-

(ازبصير اصفهاني-به نقل از شاهکارهاي ادب فارسي(اشک شفق)صص200-201 آراسته

ي رضا معصومي -نشريه ماه نوع -ناشر : رشيدي -ديماه 1362

شمسي)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص 202:--

تاابد جلوه گه حق وحقيقت سر توست

معني مکتب تفويض علي اکبر توست

اي حسيني که تويي مظهر آيات خداي

اين صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگي عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علي اصغر توست

اي که در کرببلا بيکس وياور گشتي چشم بگشا وببين خلق جهان ياور توست

خواهر غمزده ات ديد سرت بر ني وگفت:

آنکه بايد به اسيري برود خواهر توست

(بابي انت وامي)که تواي مکتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

اي حسيني که بهر کوي عزاي تو بپاست

عاشقان رانظري دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپاي تورا

ديد هر جا اثر تير زپا تاسر توست --

نقل از ص202 اشک شفق -آراسته رضا معصومي-سروده احمدمهران-نویسنده : اسایش

خورشید رفته است ولی ساحل افق            می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز

 

 

وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد         تابیده روی آینه ی آسمان هنوز

گرد غروب ریخته در پهن دشت رزم             پایان گرفته جنبش خونین کار زار

آنجا که برق نیزه وفریاد حمله بود               پیچیده بانگ شیهه ی اسبان بی سوار

پایان گرفته رزم وبه هر گوشه وکنار            غلطیده روی بستر خون پیکری شهید

خاموش مانده صحنه وگویی زکشتگان           خیزد هنوز نغمه ی پیروزی وامید

این دشت غم گرفته که بنشسته سوگوار           امروز بوده پهنه ی آن جاودانه رزم

اینک دوسوی صحنه ، دو هنگامه دیدنیست        یکسولهیب آتش ویکسو غریو بزم

این دشت خون گرفته که آرام خفته است           امروز بوده شاهد رزم دلاوران

این دشت دیده است یکی صحنه ی شگفت         این دشت دیده است یکی رزم بی امان

این دشت دیده است که مردان راه حق             چون کوه دربرابر دشمن ستاده اند

این دشت دیده است که پروردگان دین             جان برسر شرافت ومردی نهاده اند

این دشت دیده است که هفتاد تن غیور             بگذشته اند از سر وسامان زندگی

بگذشته اند از سروسامان که بگسلند             از پای خلق رشته ی زنجیر بندگی

امروز زیر شعله ی خورشید نیمروز             بر پاشده است رایت بشکوه انقلاب

بالیده است قامت آزادگی وعشق                تابرفراز معبد زرین آفتاب

ازپرتو جهنده ی شمشیرهای تیز                 خورشیدها دمیده به هنگام کار زار

بانگ حماسه های دلیران راه خق                رفته ست تاکرانه ی آفاق روزگار

خورشید رفته است وبپایان رسیده رزم             اما نبرد باطل وحق مانده ناتمام

وین صحنه ی شگفت بگوش جهانیان              تاروز رستخیز صلا میدهد ((قیام))

*-به نقل ازگلستان حسین -صص 130-131 -انتشارات آشنا - چاپخانه نسرین -رمضان 1389 هجری قمری-گرداورنده رضا رضا نور گیلانی رود سری  -سروده.م.آزرم  ------------------------------

محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن

ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب

ماه خروج پیشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردی قیام کرده به صحرای کربلا

کز خاندان خاتم پیغمبران بود

مردی قیام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود

مردی قیام کرده که تا روز رستحیز

نام گرامیش همه جا جاودان بود

فرزند با کفایت نستوه بوتراب

کز خون او زمین بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاریخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم

اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود

تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود

سیراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپیده ساقی لب تشگان بود

هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش

هریکچو آیت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سیراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق

تا نهضت مقدس دین جاودان بود

با این قیام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهیدان بی کفن

گاه قیام (زین اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری

تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود

                             سرسلسله  مردم آزاد حسین استنقل از شکوفه های غم -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران----

آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است

مردی که چوکوهی ببر تیشه ی بیداد

دامن بکمر برزد واستاد حسین است

درسی به بشر داد بدستور الهی

درسش عملی بود نه کتبی ،نه شفاهی

آیین یزیدی که بری بود زانصاف

ننمود بتهدید وبه تطمیع گواهی

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجیر ستم گردن تسلیم

حنجر بدم خنجر بیداد گران داد

مردانه دراین معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نیروی یزدانی وبا دست خدایی

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلامیه از قتلگه کرب وبلا داد

با زینب وسجاد سوی شام فرستاد

این جمله زخون بود در آن نشریه مسطور

باید بشر از قید اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر این قاعده تعلیم

کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم

دیگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظیم

هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدین

اشرار باحرار نگیرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشیر نباشد بکف زنگی بد مست خائن نشود عالی وعالی نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسیم باشخاص تهیدست

برچیده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضی حق کش

ازبین رود منکرومعروف بیاید                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش

مردم همه با کافر وظالم بستیزند

پویند ره حق وزناحق بگریزند

کوبند همی سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همی خاک بریزند

این حکم صریح است وبدیه است ومحقق

چیره نشود حق کش وکشته نشود حق

بیداد گری را اثری نیست بعالم

زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق-

(ازبصیر اصفهانی-به نقل از شاهکارهای ادب فارسی(اشک شفق)صص۲۰۰-۲۰۱ آراسته ی رضا معصومی -نشریه ماه نوع -ناشر : رشیدی -دیماه ۱۳۶۲ شمسی)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص ۲۰۲:--

تاابد جلوه گه حق وحقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض علی اکبر توست

ای حسینی که تویی مظهر آیات خدای

این صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگی عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر توست

ای که در کرببلا بیکس ویاور گشتی چشم بگشا وببین خلق جهان یاور توست

خواهر غمزده ات دید سرت بر نی وگفت:

آنکه باید به اسیری برود خواهر توست

(بابی انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

ای حسینی که بهر کوی عزای تو بپاست

عاشقان رانظری دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپای تورا

دید هر جا اثر تیر زپا تاسر توست --

نقل از ص۲۰۲ اشک شفق -آراسته رضا معصومی-سروده احمدمهران - ---- سرسلسله  ی مردم آزاد حسین است

آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است

مردی که چوکوهی ببر تیشه ی بیداد

دامن بکمر برزد واستاد حسین است

درسی به بشر داد بدستور الهی

درسش عملی بود نه کتبی ،نه شفاهی

آیین یزیدی که بری بود زانصاف

ننمود بتهدید وبه تطمیع گواهی

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجیر ستم گردن تسلیم

حنجر بدم خنجر بیداد گران داد

مردانه دراین معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نیروی یزدانی وبا دست خدایی

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلامیه از قتلگه کرب وبلا داد

با زینب وسجاد سوی شام فرستاد

این جمله زخون بود در آن نشریه مسطور

باید بشر از قید اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر این قاعده تعلیم

کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم

دیگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظیم

هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدین

اشرار باحرار نگیرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشیر نباشد بکف زنگی بد مست خائن نشود عالی وعالی نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسیم باشخاص تهیدست

برچیده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضی حق کش

ازبین رود منکرومعروف بیاید                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش

مردم همه با کافر وظالم بستیزند

پویند ره حق وزناحق بگریزند

کوبند همی سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همی خاک بریزند

این حکم صریح است وبدیه است ومحقق

چیره نشود حق کش وکشته نشود حق

بیداد گری را اثری نیست بعالم

زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق-

(ازبصیر اصفهانی-به نقل از شاهکارهای ادب فارسی(اشک شفق)صص۲۰۰-۲۰۱ آراسته ی رضا معصومی -نشریه ماه نوع -ناشر : رشیدی -دیماه ۱۳۶۲ شمسی)---

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص ۲۰۲:--

تاابد جلوه گه حق وحقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض علی اکبر توست

ای حسینی که تویی مظهر آیات خدای

این صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگی عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر توست

ای که در کرببلا بیکس ویاور گشتی چشم بگشا وببین خلق جهان یاور توست

خواهر غمزده ات دید سرت بر نی وگفت:

آنکه باید به اسیری برود خواهر توست

(بابی انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

ای حسینی که بهر کوی عزای تو بپاست

عاشقان رانظری دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپای تورا

دید هر جا اثر تیر زپا تاسر توست --

نقل از ص۲۰۲ اشک شفق -آراسته رضا معصومی-سروده احمدمهران

محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن

ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب

ماه خروج پیشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردی قیام کرده به صحرای کربلا

کز خاندان خاتم پیغمبران بود

مردی قیام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود

مردی قیام کرده که تا روز رستحیز

نام گرامیش همه جا جاودان بود

فرزند با کفایت نستوه بوتراب

کز خون او زمین بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاریخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم

اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود

تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود

سیراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپیده ساقی لب تشگان بود

هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش

هریکچو آیت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سیراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق

تا نهضت مقدس دین جاودان بود

با این قیام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهیدان بی کفن

گاه قیام (زین اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری

تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود

نقل از شکوفه های غم -صص۱۳۵-۱۳۶-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران----

---

- سرسلسله ی مردم آزاد حسین است

 

آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است

مردی که چوکوهی ببر تیشه ی بیداد

دامن بکمر برزد واستاد حسین است

درسی به بشر داد بدستور الهی

درسش عملی بود نه کتبی ،نه شفاهی

آیین یزیدی که بری بود زانصاف

ننمود بتهدید وبه تطمیع گواهی

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجیر ستم گردن تسلیم

حنجر بدم خنجر بیداد گران داد

مردانه دراین معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نیروی یزدانی وبا دست خدایی

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلامیه از قتلگه کرب وبلا داد

با زینب وسجاد سوی شام فرستاد

این جمله زخون بود در آن نشریه مسطور

باید بشر از قید اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر این قاعده تعلیم

کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم

دیگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظیم

هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدین

اشرار باحرار نگیرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشیر نباشد بکف زنگی بد مست خائن نشود عالی وعالی نشود پست باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسیم باشخاص تهیدست

برچیده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضی حق کش

ازبین رود منکرومعروف بیاید جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش

مردم همه با کافر وظالم بستیزند

پویند ره حق وزناحق بگریزند

کوبند همی سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همی خاک بریزند

این حکم صریح است وبدیه است ومحقق

چیره نشود حق کش وکشته نشود حق

بیداد گری را اثری نیست بعالم

زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق-

(ازبصیر اصفهانی-به نقل از شاهکارهای ادب فارسی(اشک شفق)صص۲۰۰-۲۰۱ آراسته ی رضا معصومی -نشریه ماه نوع -ناشر : رشیدی -دیماه ۱۳۶۲ شمسی)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص ۲۰۲:--

تاابد جلوه گه حق وحقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض علی اکبر توست

ای حسینی که تویی مظهر آیات خدای

این صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگی عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر توست

ای که در کرببلا بیکس ویاور گشتی چشم بگشا وببین خلق جهان یاور توست

خواهر غمزده ات دید سرت بر نی وگفت:

آنکه باید به اسیری برود خواهر توست

(بابی انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

ای حسینی که بهر کوی عزای تو بپاست

عاشقان رانظری دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپای تورا

----

مهر تو مرا رکن نماز است حسین جان عشق تو مرا کعبه ی راز است حسین جان

روزی که شود بسته برویم در امید

بابکرم لطف توبازاست حسین جان

 

یک ذره غبار حرمت ای حرم دین در رتبه به از ملک حجازاست حسین جان

هرروزدهم بوسه بخاک حرم تو چون تربت تو مهر نماز است حسین جان

در کرببلا زان همه گلهای نکویت اصغر گل نشکفته ی ناز است حسین جان

ازداغ تودر گوشه ی ویرانه رقیه شمعیست که در سوز وگدازاست حسین جا

 

 

 

 

 

 

گر قلب من از سینه بر آرند ببینند باذکر تو در راز ونیاز است حسین جان

 

می خواستم از وصف وجلال تو بگویم دل گفت که اینقصه درازاست حسین جان -ای خون خدا خسرو محمود خصائل بر درگه تو خضر ایاز است حسین جان

 

 

در روز جزا کرببلایی زشفاعت بر سوی تو اش دست نیاز است حسین جان -به نقل ز

شکوفه های غم اثر طبع ناد علی کربلایی-صص۱۶۹-۱۷۰

-----

 

cنقل از شکوفه های غم -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه----

 

محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن

ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب

ماه خروج پیشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردی قیام کرده به صحرای کربلا

کز خاندان خاتم پیغمبران بود

مردی قیام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود

مردی قیام کرده که تا روز رستحیز

نام گرامیش همه جا جاودان بود

فرزند با کفایت نستوه بوتراب

کز خون او زمین بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاریخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم

اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود

تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود

سیراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپیده ساقی لب تشگان بود

هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش

هریکچو آیت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سیراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق

تا نهضت مقدس دین جاودان بود

با این قیام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهیدان بی کفن

گاه قیام (زین اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری

تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود

نقل از شکوفه های غم -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران----v

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران----

 ---

- سرسلسله  ي مردم آزاد حسين است

 

آنکس که دراين ره سر وجان داد حسين است

مردي که چوکوهي ببر تيشه ي بيداد

دامن بکمر برزد واستاد حسين است

درسي به بشر داد بدستور الهي

درسش عملي بود نه کتبي ،نه شفاهي

آيين يزيدي که بري بود زانصاف

ننمود بتهديد وبه تطميع گواهي

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجير ستم گردن تسليم

حنجر بدم خنجر بيداد گران داد

مردانه دراين معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نيروي يزداني وبا دست خدايي

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلاميه از قتلگه کرب وبلا داد

با زينب وسجاد سوي شام فرستاد

اين جمله زخون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر اين قاعده تعليم

کاندر ره آزادگي از جان نبود بيم

ديگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظيم

هر وحشي ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدين

اشرار باحرار نگيرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشير نباشد بکف زنگي بد مست خائن نشود عالي وعالي نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسيم باشخاص تهيدست

برچيده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضي حق کش

ازبين رود منکرومعروف بيايد                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزيد خوش

مردم همه با کافر وظالم بستيزند

پويند ره حق وزناحق بگريزند

کوبند همي سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همي خاک بريزند

اين حکم صريح است وبديه است ومحقق

چيره نشود حق کش وکشته نشود حق

بيداد گري را اثري نيست بعالم

زنده است حسين ابن علي آن حق مطلق-

(ازبصير اصفهاني-به نقل از شاهکارهاي ادب فارسي(اشک شفق)صص200-201 آراسته ي رضا معصومي -نشريه ماه نوع -ناشر : رشيدي -ديماه 1362 شمسي)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص 202:--

تاابد جلوه گه حق وحقيقت سر توست

معني مکتب تفويض علي اکبر توست

اي حسيني که تويي مظهر آيات خداي

اين صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگي عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علي اصغر توست

اي که در کرببلا بيکس وياور گشتي چشم بگشا وببين خلق جهان ياور توست

خواهر غمزده ات ديد سرت بر ني وگفت:

آنکه بايد به اسيري برود خواهر توست

(بابي انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

اي حسيني که بهر کوي عزاي تو بپاست

عاشقان رانظري دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپاي تورا

----

مهر تو مرا رکن نماز است حسين جان عشق تو مرا کعبه ي راز است حسين جان

روزي که شود بسته برويم در اميد

بابکرم لطف توبازاست حسين جان

 

 

يک ذره غبار حرمت اي حرم دين در رتبه به از ملک حجازاست حسين جان

هرروزدهم بوسه بخاک حرم تو چون تربت تو مهر نماز است حسين جان

در کرببلا زان همه گلهاي نکويت اصغر گل نشکفته ي ناز است حسين جان

ازداغ تودر گوشه ي ويرانه رقيه شمعيست که در سوز وگدازاست حسين جا

 

 

 

 

 

 

گر قلب من از سينه بر آرند ببينند باذکر تو در راز ونياز است حسين جان

 

مي خواستم از وصف وجلال تو بگويم دل گفت که اينقصه درازاست حسين جان -اي خون خدا خسرو محمود خصائل بر درگه تو خضر اياز است حسين جان

 

 

در روز جزا کرببلايي زشفاعت بر سوي تو اش دست نياز است حسين جان -به نقل ز

شکوفه هاي غم اثر طبع ناد علي کربلايي-صص169-170

 

 

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه----

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران---اسایش

 

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

                            سرسلسله  مردم آزاد حسين استنقل از شکوفه

هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران----

آنکس که دراين ره سر وجان داد حسين است

مردي که چوکوهي ببر تيشه ي بيداد

دامن بکمر برزد واستاد حسين است

درسي به بشر داد بدستور الهي

درسش عملي بود نه کتبي ،نه شفاهي

آيين يزيدي که بري بود زانصاف

ننمود بتهديد وبه تطميع گواهي

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجير ستم گردن تسليم

حنجر بدم خنجر بيداد گران داد

مردانه دراين معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نيروي يزداني وبا دست خدايي

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلاميه از قتلگه کرب وبلا داد

با زينب وسجاد سوي شام فرستاد

اين جمله زخون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر اين قاعده تعليم

کاندر ره آزادگي از جان نبود بيم

ديگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظيم

هر وحشي ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدين

اشرار باحرار نگيرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشير نباشد بکف زنگي بد مست خائن نشود عالي وعالي نشود پست

باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسيم باشخاص تهيدست

برچيده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضي حق کش

ازبين رود منکرومعروف بيايد                    جاهل رهد از جهل چو عالم بزيد خوش

مردم همه با کافر وظالم بستيزند

پويند ره حق وزناحق بگريزند

کوبند همي سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همي خاک بريزند

اين حکم صريح است وبديه است ومحقق

چيره نشود حق کش وکشته نشود حق

بيداد گري را اثري نيست بعالم

زنده است حسين ابن علي آن حق مطلق-

(ازبصير اصفهاني-به نقل از شاهکارهاي ادب فارسي(اشک شفق)صص200-201 آراسته

ي رضا معصومي -نشريه ماه نوع -ناشر : رشيدي -ديماه 1362

شمسي)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص 202:--

تاابد جلوه گه حق وحقيقت سر توست

معني مکتب تفويض علي اکبر توست

اي حسيني که تويي مظهر آيات خداي

اين صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگي عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علي اصغر توست

اي که در کرببلا بيکس وياور گشتي چشم بگشا وببين خلق جهان ياور توست

خواهر غمزده ات ديد سرت بر ني وگفت:

آنکه بايد به اسيري برود خواهر توست

(بابي انت وامي)که تواي مکتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

اي حسيني که بهر کوي عزاي تو بپاست

عاشقان رانظري دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپاي تورا

ديد هر جا اثر تير زپا تاسر توست --

نقل از ص202 اشک شفق -آراسته رضا معصومي-سروده احمدمهران - ---- سرسلسله

ي مردم آزاد حسين است

آنکس که دراين ره سر وجان داد حسين است

مردي که چوکوهي ببر تيشه ي بيداد

دامن بکمر برزد واستاد حسين است

درسي به بشر داد بدستور الهي

درسش عملي بود نه کتبي ،نه شفاهي

آيين يزيدي که بري بود زانصاف

ننمود بتهديد وبه تطميع گواهي

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجير ستم گردن تسليم

حنجر بدم خنجر بيداد گران داد

مردانه دراين معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نيروي يزداني وبا دست خدايي

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلاميه از قتلگه کرب وبلا داد

با زينب وسجاد سوي شام فرستاد

اين جمله زخون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر اين قاعده تعليم

کاندر ره آزادگي از جان نبود بيم

ديگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظيم

هر وحشي ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدين

اشرار باحرار نگيرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشير نباشد بکف زنگي بد مست خائن نشود عالي وعالي نشود پست

باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسيم باشخاص تهيدست

برچيده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضي حق کش

ازبين رود منکرومعروف بيايد                    جاهل رهد از جهل چو عالم بزيد خوش

مردم همه با کافر وظالم بستيزند

پويند ره حق وزناحق بگريزند

کوبند همي سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همي خاک بريزند

اين حکم صريح است وبديه است ومحقق

چيره نشود حق کش وکشته نشود حق

بيداد گري را اثري نيست بعالم

زنده است حسين ابن علي آن حق مطلق-

(ازبصير اصفهاني-به نقل از شاهکارهاي ادب فارسي(اشک شفق)صص200-201 آراسته

ي رضا معصومي -نشريه ماه نوع -ناشر : رشيدي -ديماه 1362

شمسي)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص 202:--

تاابد جلوه گه حق وحقيقت سر توست

معني مکتب تفويض علي اکبر توست

اي حسيني که تويي مظهر آيات خداي

اين صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگي عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علي اصغر توست

اي که در کرببلا بيکس وياور گشتي چشم بگشا وببين خلق جهان ياور توست

خواهر غمزده ات ديد سرت بر ني وگفت:

آنکه بايد به اسيري برود خواهر توست

(بابي انت وامي)که تواي مکتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

اي حسيني که بهر کوي عزاي تو بپاست

عاشقان رانظري دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپاي تورا

ديد هر جا اثر تير زپا تاسر توست --

نقل از ص202 اشک شفق -آراسته رضا معصومي-سروده احمدمهران-نویسنده : اسایش

خورشید رفته است ولی ساحل افق            می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز

 

 

وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد         تابیده روی آینه ی آسمان هنوز

گرد غروب ریخته در پهن دشت رزم             پایان گرفته جنبش خونین کار زار

آنجا که برق نیزه وفریاد حمله بود               پیچیده بانگ شیهه ی اسبان بی سوار

پایان گرفته رزم وبه هر گوشه وکنار            غلطیده روی بستر خون پیکری شهید

خاموش مانده صحنه وگویی زکشتگان           خیزد هنوز نغمه ی پیروزی وامید

این دشت غم گرفته که بنشسته سوگوار           امروز بوده پهنه ی آن جاودانه رزم

اینک دوسوی صحنه ، دو هنگامه دیدنیست        یکسولهیب آتش ویکسو غریو بزم

این دشت خون گرفته که آرام خفته است           امروز بوده شاهد رزم دلاوران

این دشت دیده است یکی صحنه ی شگفت         این دشت دیده است یکی رزم بی امان

این دشت دیده است که مردان راه حق             چون کوه دربرابر دشمن ستاده اند

این دشت دیده است که پروردگان دین             جان برسر شرافت ومردی نهاده اند

این دشت دیده است که هفتاد تن غیور             بگذشته اند از سر وسامان زندگی

بگذشته اند از سروسامان که بگسلند             از پای خلق رشته ی زنجیر بندگی

امروز زیر شعله ی خورشید نیمروز             بر پاشده است رایت بشکوه انقلاب

بالیده است قامت آزادگی وعشق                تابرفراز معبد زرین آفتاب

ازپرتو جهنده ی شمشیرهای تیز                 خورشیدها دمیده به هنگام کار زار

بانگ حماسه های دلیران راه خق                رفته ست تاکرانه ی آفاق روزگار

خورشید رفته است وبپایان رسیده رزم             اما نبرد باطل وحق مانده ناتمام

وین صحنه ی شگفت بگوش جهانیان              تاروز رستخیز صلا میدهد ((قیام))

*-به نقل ازگلستان حسین -صص 130-131 -انتشارات آشنا - چاپخانه نسرین -رمضان 1389 هجری قمری-گرداورنده رضا رضا نور گیلانی رود سری  -سروده.م.آزرم  ------------------------------

محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن

ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب

ماه خروج پیشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردی قیام کرده به صحرای کربلا

کز خاندان خاتم پیغمبران بود

مردی قیام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود

مردی قیام کرده که تا روز رستحیز

نام گرامیش همه جا جاودان بود

فرزند با کفایت نستوه بوتراب

کز خون او زمین بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاریخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم

اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود

تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود

سیراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپیده ساقی لب تشگان بود

هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش

هریکچو آیت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سیراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق

تا نهضت مقدس دین جاودان بود

با این قیام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهیدان بی کفن

گاه قیام (زین اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری

تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود

                             سرسلسله  مردم آزاد حسین استنقل از شکوفه های غم -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران----

آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است

مردی که چوکوهی ببر تیشه ی بیداد

دامن بکمر برزد واستاد حسین است

درسی به بشر داد بدستور الهی

درسش عملی بود نه کتبی ،نه شفاهی

آیین یزیدی که بری بود زانصاف

ننمود بتهدید وبه تطمیع گواهی

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجیر ستم گردن تسلیم

حنجر بدم خنجر بیداد گران داد

مردانه دراین معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نیروی یزدانی وبا دست خدایی

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلامیه از قتلگه کرب وبلا داد

با زینب وسجاد سوی شام فرستاد

این جمله زخون بود در آن نشریه مسطور

باید بشر از قید اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر این قاعده تعلیم

کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم

دیگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظیم

هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدین

اشرار باحرار نگیرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشیر نباشد بکف زنگی بد مست خائن نشود عالی وعالی نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسیم باشخاص تهیدست

برچیده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضی حق کش

ازبین رود منکرومعروف بیاید                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش

مردم همه با کافر وظالم بستیزند

پویند ره حق وزناحق بگریزند

کوبند همی سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همی خاک بریزند

این حکم صریح است وبدیه است ومحقق

چیره نشود حق کش وکشته نشود حق

بیداد گری را اثری نیست بعالم

زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق-

(ازبصیر اصفهانی-به نقل از شاهکارهای ادب فارسی(اشک شفق)صص۲۰۰-۲۰۱ آراسته ی رضا معصومی -نشریه ماه نوع -ناشر : رشیدی -دیماه ۱۳۶۲ شمسی)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص ۲۰۲:--

تاابد جلوه گه حق وحقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض علی اکبر توست

ای حسینی که تویی مظهر آیات خدای

این صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگی عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر توست

ای که در کرببلا بیکس ویاور گشتی چشم بگشا وببین خلق جهان یاور توست

خواهر غمزده ات دید سرت بر نی وگفت:

آنکه باید به اسیری برود خواهر توست

(بابی انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

ای حسینی که بهر کوی عزای تو بپاست

عاشقان رانظری دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپای تورا

دید هر جا اثر تیر زپا تاسر توست --

نقل از ص۲۰۲ اشک شفق -آراسته رضا معصومی-سروده احمدمهران - ---- سرسلسله  ی مردم آزاد حسین است

آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است

مردی که چوکوهی ببر تیشه ی بیداد

دامن بکمر برزد واستاد حسین است

درسی به بشر داد بدستور الهی

درسش عملی بود نه کتبی ،نه شفاهی

آیین یزیدی که بری بود زانصاف

ننمود بتهدید وبه تطمیع گواهی

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجیر ستم گردن تسلیم

حنجر بدم خنجر بیداد گران داد

مردانه دراین معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نیروی یزدانی وبا دست خدایی

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلامیه از قتلگه کرب وبلا داد

با زینب وسجاد سوی شام فرستاد

این جمله زخون بود در آن نشریه مسطور

باید بشر از قید اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر این قاعده تعلیم

کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم

دیگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظیم

هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدین

اشرار باحرار نگیرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشیر نباشد بکف زنگی بد مست خائن نشود عالی وعالی نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسیم باشخاص تهیدست

برچیده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضی حق کش

ازبین رود منکرومعروف بیاید                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش

مردم همه با کافر وظالم بستیزند

پویند ره حق وزناحق بگریزند

کوبند همی سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همی خاک بریزند

این حکم صریح است وبدیه است ومحقق

چیره نشود حق کش وکشته نشود حق

بیداد گری را اثری نیست بعالم

زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق-

(ازبصیر اصفهانی-به نقل از شاهکارهای ادب فارسی(اشک شفق)صص۲۰۰-۲۰۱ آراسته ی رضا معصومی -نشریه ماه نوع -ناشر : رشیدی -دیماه ۱۳۶۲ شمسی)---

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص ۲۰۲:--

تاابد جلوه گه حق وحقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض علی اکبر توست

ای حسینی که تویی مظهر آیات خدای

این صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگی عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر توست

ای که در کرببلا بیکس ویاور گشتی چشم بگشا وببین خلق جهان یاور توست

خواهر غمزده ات دید سرت بر نی وگفت:

آنکه باید به اسیری برود خواهر توست

(بابی انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

ای حسینی که بهر کوی عزای تو بپاست

عاشقان رانظری دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپای تورا

دید هر جا اثر تیر زپا تاسر توست --

نقل از ص۲۰۲ اشک شفق -آراسته رضا معصومی-سروده احمدمهران

محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن

ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب

ماه خروج پیشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردی قیام کرده به صحرای کربلا

کز خاندان خاتم پیغمبران بود

مردی قیام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود

مردی قیام کرده که تا روز رستحیز

نام گرامیش همه جا جاودان بود

فرزند با کفایت نستوه بوتراب

کز خون او زمین بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاریخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم

اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود

تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود

سیراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپیده ساقی لب تشگان بود

هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش

هریکچو آیت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سیراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق

تا نهضت مقدس دین جاودان بود

با این قیام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهیدان بی کفن

گاه قیام (زین اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری

تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود

نقل از شکوفه های غم -صص۱۳۵-۱۳۶-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران----

---

- سرسلسله ی مردم آزاد حسین است

 

آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است

مردی که چوکوهی ببر تیشه ی بیداد

دامن بکمر برزد واستاد حسین است

درسی به بشر داد بدستور الهی

درسش عملی بود نه کتبی ،نه شفاهی

آیین یزیدی که بری بود زانصاف

ننمود بتهدید وبه تطمیع گواهی

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجیر ستم گردن تسلیم

حنجر بدم خنجر بیداد گران داد

مردانه دراین معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نیروی یزدانی وبا دست خدایی

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلامیه از قتلگه کرب وبلا داد

با زینب وسجاد سوی شام فرستاد

این جمله زخون بود در آن نشریه مسطور

باید بشر از قید اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر این قاعده تعلیم

کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم

دیگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظیم

هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدین

اشرار باحرار نگیرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشیر نباشد بکف زنگی بد مست خائن نشود عالی وعالی نشود پست باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسیم باشخاص تهیدست

برچیده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضی حق کش

ازبین رود منکرومعروف بیاید جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش

مردم همه با کافر وظالم بستیزند

پویند ره حق وزناحق بگریزند

کوبند همی سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همی خاک بریزند

این حکم صریح است وبدیه است ومحقق

چیره نشود حق کش وکشته نشود حق

بیداد گری را اثری نیست بعالم

زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق-

(ازبصیر اصفهانی-به نقل از شاهکارهای ادب فارسی(اشک شفق)صص۲۰۰-۲۰۱ آراسته ی رضا معصومی -نشریه ماه نوع -ناشر : رشیدی -دیماه ۱۳۶۲ شمسی)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص ۲۰۲:--

تاابد جلوه گه حق وحقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض علی اکبر توست

ای حسینی که تویی مظهر آیات خدای

این صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگی عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر توست

ای که در کرببلا بیکس ویاور گشتی چشم بگشا وببین خلق جهان یاور توست

خواهر غمزده ات دید سرت بر نی وگفت:

آنکه باید به اسیری برود خواهر توست

(بابی انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

ای حسینی که بهر کوی عزای تو بپاست

عاشقان رانظری دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپای تورا

----

مهر تو مرا رکن نماز است حسین جان عشق تو مرا کعبه ی راز است حسین جان

روزی که شود بسته برویم در امید

بابکرم لطف توبازاست حسین جان

 

یک ذره غبار حرمت ای حرم دین در رتبه به از ملک حجازاست حسین جان

هرروزدهم بوسه بخاک حرم تو چون تربت تو مهر نماز است حسین جان

در کرببلا زان همه گلهای نکویت اصغر گل نشکفته ی ناز است حسین جان

ازداغ تودر گوشه ی ویرانه رقیه شمعیست که در سوز وگدازاست حسین جا

 

 

 

 

 

 

گر قلب من از سینه بر آرند ببینند باذکر تو در راز ونیاز است حسین جان

 

می خواستم از وصف وجلال تو بگویم دل گفت که اینقصه درازاست حسین جان -ای خون خدا خسرو محمود خصائل بر درگه تو خضر ایاز است حسین جان

 

 

در روز جزا کرببلایی زشفاعت بر سوی تو اش دست نیاز است حسین جان -به نقل ز

شکوفه های غم اثر طبع ناد علی کربلایی-صص۱۶۹-۱۷۰

-----

 

cنقل از شکوفه های غم -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه----

 

محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن

ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب

ماه خروج پیشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردی قیام کرده به صحرای کربلا

کز خاندان خاتم پیغمبران بود

مردی قیام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود

مردی قیام کرده که تا روز رستحیز

نام گرامیش همه جا جاودان بود

فرزند با کفایت نستوه بوتراب

کز خون او زمین بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاریخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم

اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود

تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود

سیراب تا شوند همه تشنگان عدل

در خون طپیده ساقی لب تشگان بود

هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش

هریکچو آیت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سیراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق

تا نهضت مقدس دین جاودان بود

با این قیام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهیدان بی کفن

گاه قیام (زین اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری

تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود

نقل از شکوفه های غم -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران-


نوشته شده در تاريخ جمعه 15 شهريور 1398برچسب:محرم,ماه خون ,ماه حسین است,ماه قیام,ماه شهادت, توسط محمدحسن اسایش

  صحن مسجد النبی -مدینه منوره -اسایش 

مژده که میلاد شه خاتم است                   عید سعید نبی اکرم است 

 

 

مزده که مسروری عالم رسید                   خرمی عالم وآدم رسید 

 

هادی کل ُ سید خاتم رسید                     منجی عالم شه اکرم رسید 

 

خرم از او خاطره ی عالم است                 عید سعید نبی اکرم است---- 

 

مزده که بی پرده رخ یار شد                     جلوه ی محبوب پدیدارشد 

 

کعبه از او مطلع انوار شد                         دشت ودمن تحت الانهار شد 

 

عالم ایجاد از او خرم است                       عید سعید نبی اکرم است---- 

 

مزده که شد نور خدا آشکار                     یافت تولد شه ملک وقار 

 

احمد محمود شه تاجدار                          آنکه به ایجاد بود شهریار 

 

اهل ولا خرمی عالم است                      عید سعید نبی اکرم است ---

 

مژده که پیر فلک آمد جوان                  گشت منور همه کون ومکان 

 

از رخ دلجوی شه انس وجان                   فخر بشر خاتم پیغمبران 

 

آنکه از او فخر بنی آدم است                  عید سعید نبی اکرم است 

جاد اول دیوان آذر خراسانی (حاج سید غلامرضا آذر حقیقی-چاپ افست اسلامیه -مشهد-چاپ چهارم -1348 شمسی 

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 

ده مژده که ختم انبیا ظاهر شد                انوار تجلی خدا ظاهر شد 

فرمان محمدا رسول الهی                        بهرش زکریم ذوالعطا ظاهر شد 

--ص28 -ارمغان کربلا -نادعلی کربلایی-انتشارات خزر-تهران----------- 

-----------------------------(خورشیدسعادت)------- --------------------- 

البشارت که بما صبح سعادت آمد            مفخر کون ومکان باعث خلقت آمد 

روشن از نور جمالش همه ی عالم شد    عقل کل ختم رسل مظهر رجمت آمد 

نبی مکی امی زپس پرده ی غیب                از پی راهنمایی وهدایت آمد  

کلبه ی بنت وهب طعنه بعالم زد وگفت که به آ غوش من آن شمس سعادت آمد 

طاق کسری عجم طاقت دیدار نداشت    جاری از رود سماوی ،ید عصمت آمد 

لات واصنام بخاک از سر خجلت افتاد      سرنگون تخت شهان زان ید قدرت آمد 

دسته دسته ملکاز عالم بالا به زمین      شادمان ف تلبیه گو بهرزیارت آمد 

رانده ابلیس شد از عالم بالا گفتا        این چه شودیست مگر روز قیامت آمد 

گفت جبریل جوابش که زسر حد کمال   شافع محشر وفرمانده ی امت آمد 

باد ، گو مژده رساند بسلیمان جهان     که شه عرش مکان ،حامل رفعت آمد 

یوسف مصر دگر حسن فروشی نکند    چون که بیند بجهان کان ملاحت آمد 

دگر از حاتم طایی نتوان گفت سخن     زانکه بهر کرم و لطف وسخاوت آمد 

زکمالش ،زجمالش ،زمقامش زخدا      احسن الله وتبارک بشهادت آمد 

حامل حکم خدا فخریه بنماید چون        خادم درگه آن شمس ولایت آمد 

مدح اوزینت قرآن الهی باشد              فرق او مفتخر تاج نبوت آمد 

آیه آیه همه ی معنی قرآن کریم          شاهد خوبی این منجی امت آمد 

هم به انجیل وزبور وصحف وتوراتش      مدح وتوصیف محمد زدرایت آمد 

تهنیت باد به افراد مسلمان جهان       نقطه ی مرکزی روز شفاعت آمد 

(کربلایی) زگدایی  در خانه ی او        شکر لله که دلت  کنج محبت آمد--- 

----به نقل از ارمغان کربلا(کتاب سوم) نادعلی کربلایی-انتشارات خزر -تهران-محمدحسن اسایش



  

---غروبی سخت دلگیراست           ومن ، بنشسته ام اینجا، کنار غار پرت وساکتی ، تنها       که می گویند : روزی ، روزگاری ، مهبط وحی خدا بوده است ، ونام آن ((حراء))بوده است       واینجا، سرزمین کعبه وبطحاست...  وروز، از روزهای  حج پاک ما مسلمانهاست.      برون از غار          زپیش روی وزیرپای من ، تاهرکجا ، سنگ وبیابانست.        هوا گرم است وتبداراست اما می گرایدسوی سردی، سوی خاموشی.    وخورشیداز پس یک روز تب ،در بستر غرب افق ،آهسته می میرد..    ودر اطراف من از هیچ سویی ، رد پایی نیست    ودور من ، صدایی نیست

فضا خالی است     وذهن خسته وتنهای من ، چون مرغ نوبالی ،-که هردم شوق پروازیبه دل دارد-    کنارغار ،از هرسنگ، هر صخره      پرد بر صخره ایدیگر..

 

ومی جوید به کاوشهای پی گیگیری،    نشانیهای مردی را -     نشانیها،که شاید مانده بر جا ،دیر دیر: از سالیانی پیش_      ومن همراه مرغ ذهن خود،در غار می گردم.

 

وپیدا می کنم گویی نشانیها که می جویم:   همانست، اوست!     کنار غار ، اینجا ،جای پای اوست،می بینم   ومی بویم توگویی بوی اورا نیز    همانست ، اوست:

 

یتیم مکه ،چوپانک،جوانک،نوجوانی  از بنی هاشم        وبازرگان راه مکه وشامات

 

(امین)، آن راستین، آن پاکدل ، آن مرد،     وشوی برترین بانو:(خدیجه)

 

نیز ، آنکس کوسخن جز حق نمی گوید    وغیر از حق نمیجوید      وبتها را ستایشگر نمی باشد       واینک : این همان مردابرمرد است      (محمد) -ص- اوست 

 

این شعر ادامه دارد که ادامه ی آن درفرصتها ی بعدی  به نظر کاربران خواهد رسید

---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو         پيام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پيام رنج انسانهاي زيربار،وزآزادگي مهجور     پيام آنکه افتاده است درگرداب

 

وفريادش بلنداست:((آي آدمها...))        پيام من ،پيام او،پيام ما...))

 

محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد،آنگاه مي گويد:     خداي کعبه ،اي يکتا!

 

درون سينه ها ياد تومتروک است      وازبي دانشي واز بزهکاري ،:

 

مقام برترين مخلوق تو،انسان،         بسي پايين تراز حد سگ وخوک است.

 

خداي کعبه ،اي يکتا!فروغي جاودان بفرست،      که اين شبها بسي تار است.

 

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستي رابه مهرازآستيني باز ،بيرون کن

 

که:برداردبه نيروي خدايي شايد،      اين افتاده  پرچمهاي  انسن را

 

فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز

 

برآرد نغمه اي همساز            فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را

 

 وگويد :آي انسانها!         فراگردهم آييد وفراز آييد       بازآييد

 

صدا بردارد انسان را        وگويد: هاي ، اي انسان!      برابر آفريدندت ،

 

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درايران     وباآن کفشگرگويد :

 

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهي  نه!       سپاهي زاده راباکفشگر،

 

ديگرتفاوتهاي خوني نيست       سياهي وسپيدي نيز ،حتي،موجب نقص وفزوني نيست...    خداي کعبه ...اي ..يکتا...))       بدين هنگام

 

کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار      محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج        ونجوا گونه مي گردد     پس آنگه مي شود خاموش.

 

سکوتي ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    ميرويد...

 

وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد

 

ومن درفکر آنم کاين چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه اين صدا آمد:

 

((بخوان!))... اما جواب يبر نمي خيزد        محمد ،سخت مبهوت است

 

گويا ،کاش ميديدم !    صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد:

 

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

 

دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش،گفتي ميروم از هوش

 

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گويي فرو مي ماند از رفتار               ((هستي) مي سپارد گوش       پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت:

 

((من خواندن نمي دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت   کوآفريننده است...))   واو ميخواند، امالحن آوايش

 

به ديگر گونه آهنگ است          صدا گويي خدا رنگ است.   مي خواند:

 

((بخوان،بنام پرورنده ايزدت،کو آفريننده است...))*     *    *

 

درودي مي تراود  از لبم بر او      درودي گرم  *   *    *

 

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اينجا، کنارغارپرت وساکتي ،تنها

 

  که ميگويند روزي ،روزگاري مهبط وحي خدا بوده است،   ونام آن ((حري)) بوده است. 

 

ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست          ودور من ، صدايي نيست...*

 

*-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي .آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -134

---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو         پيام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پيام رنج انسانهاي زيربار،وزآزادگي مهجور     پيام آنکه افتاده است درگرداب

 

وفريادش بلنداست:((آي آدمها...))        پيام من ،پيام او،پيام ما...))

 

محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد،آنگاه مي گويد:     خداي کعبه ،اي يکتا!

 

درون سينه ها ياد تومتروک است      وازبي دانشي واز بزهکاري ،:

 

مقام برترين مخلوق تو،انسان،         بسي پايين تراز حد سگ وخوک است.

 

خداي کعبه ،اي يکتا!فروغي جاودان بفرست،      که اين شبها بسي تار است.

 

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستي رابه مهرازآستيني باز ،بيرون کن

 

که:برداردبه نيروي خدايي شايد،      اين افتاده  پرچمهاي  انسن را

 

فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز

 

برآرد نغمه اي همساز            فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را

 

 وگويد :آي انسانها!         فراگردهم آييد وفراز آييد       بازآييد

 

صدا بردارد انسان را        وگويد: هاي ، اي انسان!      برابر آفريدندت ،

 

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درايران     وباآن کفشگرگويد :

 

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهي  نه!       سپاهي زاده راباکفشگر،

 

ديگرتفاوتهاي خوني نيست       سياهي وسپيدي نيز ،حتي،موجب نقص وفزوني نيست...    خداي کعبه ...اي ..يکتا...))       بدين هنگام

 

کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار      محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج        ونجوا گونه مي گردد     پس آنگه مي شود خاموش.

 

سکوتي ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    ميرويد...

 

وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد

 

ومن درفکر آنم کاين چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه اين صدا آمد:

 

((بخوان!))... اما جواب يبر نمي خيزد        محمد ،سخت مبهوت است

 

گويا ،کاش ميديدم !    صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد:

 

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

 

دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش،گفتي ميروم از هوش

 

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گويي فرو مي ماند از رفتار               ((هستي) مي سپارد گوش       پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت:

 

((من خواندن نمي دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت   کوآفريننده است...))   واو ميخواند، امالحن آوايش

 

به ديگر گونه آهنگ است          صدا گويي خدا رنگ است.   مي خواند:

 

((بخوان،بنام پرورنده ايزدت،کو آفريننده است...))*     *    *

 

درودي مي تراود  از لبم بر او      درودي گرم  *   *    *

 

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اينجا، کنارغارپرت وساکتي ،تنها

 

  که ميگويند روزي ،روزگاري مهبط وحي خدا بوده است،   ونام آن ((حري)) بوده است. 

 

ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست          ودور من ، صدايي نيست...*

 

*-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي .آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -شاعر--

پیام درد انسانهای قرنم را زمن بشنو         پیام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پیام رنج انسانهای زیربار،وزآزادگی مهجور     پیام آنکه افتاده است درگرداب

وفریادش بلنداست:((آی آدمها...))        پیام من ،پیام او،پیام ما...))

محمد(ص)غمگنانه ناله ای سرمیدهد،آنگاه می گوید:     خدای کعبه ،ای یکتا!

درون سینه ها یاد تومتروک است      وازبی دانشی واز بزهکاری ،:

مقام برترین مخلوق تو،انسان،         بسی پایین تراز حد سگ وخوک است.

خدای کعبه ،ای یکتا!فروغی جاودان بفرست،      که این شبها بسی تار است.

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستی رابه مهرازآستینی باز ،بیرون کن

که:برداردبه نیروی خدایی شاید،      این افتاده  پرچمهای  انسان را

فروشوید نفاق وکینه های کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ی گیتی بلند آواز

برآرد نغمه ای همساز            فروپیچد بهم طومار قانونهای جنگل را

 وگوید :آی انسانها!         فراگردهم آیید وفراز آیید       بازآیید

صدا بردارد انسان را        وگوید: های ، ای انسان!      برابر آفریدندت ،

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درایران     وباآن کفشگرگوید :

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهی  نه!       سپاهی زاده راباکفشگر،

دیگرتفاوتهای خونی نیست       سیاهی وسپیدی نیز ،حتی،موجب نقص وفزونی نیست...    خدای کعبه ...ای ..یکتا...))       بدین هنگام

کسی آهسته گویی چون نسیمی می خزد درغار      محمدرا صدا آهسته می آیدفرود از اوج        ونجوا گونه می گردد     پس آنگه می شود خاموش.

سکوتی ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    میروید...

وشاخ وبرگ خود رادرفضای قیرگون غار می شوید

ومن درفکر آنم کاین چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه این صدا آمد:

((بخوان!))... اما جواب یبر نمی خیزد        محمد ،سخت مبهوت است

گویا ،کاش میدیدم !    صدا باگرمترآوا وشیرین تر بیانی باز می گوید:

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

دل اندرسینه ی من باز می ماند زکار خویش،گفتی میروم از هوش

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گویی فرو می ماند از رفتار               ((هستی) می سپارد گوش       پس از لختی سکوت-اماکه عمری بود گویی-گفت:

((من خواندن نمی دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ایزدت   کوآفریننده است...))   واو میخواند، امالحن آوایش

به دیگر گونه آهنگ است          صدا گویی خدا رنگ است.   می خواند:

((بخوان،بنام پرورنده ایزدت،کو آفریننده است...))*     *    *

درودی می تراود  از لبم بر او      درودی گرم  *   *    *

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اینجا، کنارغارپرت وساکتی ،تنها

  که میگویند روزی ،روزگاری مهبط وحی خدا بوده است،   ونام آن ((حری)) بوده است. 

ودر اطراف من ازهیچ سویی ردپایی نیست          ودور من ، صدایی نیست...*

*-این شعرکه درسه قسمت متوالی عرضه گردیدبرگرفته از کتاب شاهکارهایی آزاشعار مذهبی .آراسته ی رضامعصومی _نشریه ی ماه نو-انتشارات رشیدی- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوی گرمارود ی شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -134-اسایش


نوشته شده در تاريخ شنبه 25 فروردين 1397برچسب:غروب غار حرا ءو+ بعثت رسول الله , توسط محمدحسن اسایش

  

---غروبی سخت دلگیراست           ومن ، بنشسته ام اینجا، کنار غار پرت وساکتی ، تنها       که می گویند : روزی ، روزگاری ، مهبط وحی خدا بوده است ، ونام آن ((حراء))بوده است       واینجا، سرزمین کعبه وبطحاست...  وروز، از روزهای  حج پاک ما مسلمانهاست.      برون از غار          زپیش روی وزیرپای من ، تاهرکجا ، سنگ وبیابانست.        هوا گرم است وتبداراست اما می گرایدسوی سردی، سوی خاموشی.    وخورشیداز پس یک روز تب ،در بستر غرب افق ،آهسته می میرد..    ودر اطراف من از هیچ سویی ، رد پایی نیست    ودور من ، صدایی نیست

فضا خالی است     وذهن خسته وتنهای من ، چون مرغ نوبالی ،-که هردم شوق پروازیبه دل دارد-    کنارغار ،از هرسنگ، هر صخره      پرد بر صخره ایدیگر..

 

ومی جوید به کاوشهای پی گیگیری،    نشانیهای مردی را -     نشانیها،که شاید مانده بر جا ،دیر دیر: از سالیانی پیش_      ومن همراه مرغ ذهن خود،در غار می گردم.

 

وپیدا می کنم گویی نشانیها که می جویم:   همانست، اوست!     کنار غار ، اینجا ،جای پای اوست،می بینم   ومی بویم توگویی بوی اورا نیز    همانست ، اوست:

 

یتیم مکه ،چوپانک،جوانک،نوجوانی  از بنی هاشم        وبازرگان راه مکه وشامات

 

(امین)، آن راستین، آن پاکدل ، آن مرد،     وشوی برترین بانو:(خدیجه)

 

نیز ، آنکس کوسخن جز حق نمی گوید    وغیر از حق نمیجوید      وبتها را ستایشگر نمی باشد       واینک : این همان مردابرمرد است      (محمد) -ص- اوست 

 

این شعر ادامه دارد که ادامه ی آن درفرصتها ی بعدی  به نظر کاربران خواهد رسید

---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو         پيام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پيام رنج انسانهاي زيربار،وزآزادگي مهجور     پيام آنکه افتاده است درگرداب

 

وفريادش بلنداست:((آي آدمها...))        پيام من ،پيام او،پيام ما...))

 

محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد،آنگاه مي گويد:     خداي کعبه ،اي يکتا!

 

درون سينه ها ياد تومتروک است      وازبي دانشي واز بزهکاري ،:

 

مقام برترين مخلوق تو،انسان،         بسي پايين تراز حد سگ وخوک است.

 

خداي کعبه ،اي يکتا!فروغي جاودان بفرست،      که اين شبها بسي تار است.

 

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستي رابه مهرازآستيني باز ،بيرون کن

 

که:برداردبه نيروي خدايي شايد،      اين افتاده  پرچمهاي  انسن را

 

فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز

 

برآرد نغمه اي همساز            فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را

 

 وگويد :آي انسانها!         فراگردهم آييد وفراز آييد       بازآييد

 

صدا بردارد انسان را        وگويد: هاي ، اي انسان!      برابر آفريدندت ،

 

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درايران     وباآن کفشگرگويد :

 

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهي  نه!       سپاهي زاده راباکفشگر،

 

ديگرتفاوتهاي خوني نيست       سياهي وسپيدي نيز ،حتي،موجب نقص وفزوني نيست...    خداي کعبه ...اي ..يکتا...))       بدين هنگام

 

کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار      محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج        ونجوا گونه مي گردد     پس آنگه مي شود خاموش.

 

سکوتي ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    ميرويد...

 

وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد

 

ومن درفکر آنم کاين چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه اين صدا آمد:

 

((بخوان!))... اما جواب يبر نمي خيزد        محمد ،سخت مبهوت است

 

گويا ،کاش ميديدم !    صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد:

 

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

 

دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش،گفتي ميروم از هوش

 

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گويي فرو مي ماند از رفتار               ((هستي) مي سپارد گوش       پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت:

 

((من خواندن نمي دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت   کوآفريننده است...))   واو ميخواند، امالحن آوايش

 

به ديگر گونه آهنگ است          صدا گويي خدا رنگ است.   مي خواند:

 

((بخوان،بنام پرورنده ايزدت،کو آفريننده است...))*     *    *

 

درودي مي تراود  از لبم بر او      درودي گرم  *   *    *

 

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اينجا، کنارغارپرت وساکتي ،تنها

 

  که ميگويند روزي ،روزگاري مهبط وحي خدا بوده است،   ونام آن ((حري)) بوده است. 

 

ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست          ودور من ، صدايي نيست...*

 

*-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي .آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -134

---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو         پيام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پيام رنج انسانهاي زيربار،وزآزادگي مهجور     پيام آنکه افتاده است درگرداب

 

وفريادش بلنداست:((آي آدمها...))        پيام من ،پيام او،پيام ما...))

 

محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد،آنگاه مي گويد:     خداي کعبه ،اي يکتا!

 

درون سينه ها ياد تومتروک است      وازبي دانشي واز بزهکاري ،:

 

مقام برترين مخلوق تو،انسان،         بسي پايين تراز حد سگ وخوک است.

 

خداي کعبه ،اي يکتا!فروغي جاودان بفرست،      که اين شبها بسي تار است.

 

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستي رابه مهرازآستيني باز ،بيرون کن

 

که:برداردبه نيروي خدايي شايد،      اين افتاده  پرچمهاي  انسن را

 

فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز

 

برآرد نغمه اي همساز            فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را

 

 وگويد :آي انسانها!         فراگردهم آييد وفراز آييد       بازآييد

 

صدا بردارد انسان را        وگويد: هاي ، اي انسان!      برابر آفريدندت ،

 

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درايران     وباآن کفشگرگويد :

 

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهي  نه!       سپاهي زاده راباکفشگر،

 

ديگرتفاوتهاي خوني نيست       سياهي وسپيدي نيز ،حتي،موجب نقص وفزوني نيست...    خداي کعبه ...اي ..يکتا...))       بدين هنگام

 

کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار      محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج        ونجوا گونه مي گردد     پس آنگه مي شود خاموش.

 

سکوتي ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    ميرويد...

 

وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد

 

ومن درفکر آنم کاين چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه اين صدا آمد:

 

((بخوان!))... اما جواب يبر نمي خيزد        محمد ،سخت مبهوت است

 

گويا ،کاش ميديدم !    صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد:

 

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

 

دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش،گفتي ميروم از هوش

 

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گويي فرو مي ماند از رفتار               ((هستي) مي سپارد گوش       پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت:

 

((من خواندن نمي دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت   کوآفريننده است...))   واو ميخواند، امالحن آوايش

 

به ديگر گونه آهنگ است          صدا گويي خدا رنگ است.   مي خواند:

 

((بخوان،بنام پرورنده ايزدت،کو آفريننده است...))*     *    *

 

درودي مي تراود  از لبم بر او      درودي گرم  *   *    *

 

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اينجا، کنارغارپرت وساکتي ،تنها

 

  که ميگويند روزي ،روزگاري مهبط وحي خدا بوده است،   ونام آن ((حري)) بوده است. 

 

ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست          ودور من ، صدايي نيست...*

 

*-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي .آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -شاعر--

پیام درد انسانهای قرنم را زمن بشنو         پیام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پیام رنج انسانهای زیربار،وزآزادگی مهجور     پیام آنکه افتاده است درگرداب

وفریادش بلنداست:((آی آدمها...))        پیام من ،پیام او،پیام ما...))

محمد(ص)غمگنانه ناله ای سرمیدهد،آنگاه می گوید:     خدای کعبه ،ای یکتا!

درون سینه ها یاد تومتروک است      وازبی دانشی واز بزهکاری ،:

مقام برترین مخلوق تو،انسان،         بسی پایین تراز حد سگ وخوک است.

خدای کعبه ،ای یکتا!فروغی جاودان بفرست،      که این شبها بسی تار است.

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستی رابه مهرازآستینی باز ،بیرون کن

که:برداردبه نیروی خدایی شاید،      این افتاده  پرچمهای  انسان را

فروشوید نفاق وکینه های کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ی گیتی بلند آواز

برآرد نغمه ای همساز            فروپیچد بهم طومار قانونهای جنگل را

 وگوید :آی انسانها!         فراگردهم آیید وفراز آیید       بازآیید

صدا بردارد انسان را        وگوید: های ، ای انسان!      برابر آفریدندت ،

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درایران     وباآن کفشگرگوید :

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهی  نه!       سپاهی زاده راباکفشگر،

دیگرتفاوتهای خونی نیست       سیاهی وسپیدی نیز ،حتی،موجب نقص وفزونی نیست...    خدای کعبه ...ای ..یکتا...))       بدین هنگام

کسی آهسته گویی چون نسیمی می خزد درغار      محمدرا صدا آهسته می آیدفرود از اوج        ونجوا گونه می گردد     پس آنگه می شود خاموش.

سکوتی ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    میروید...

وشاخ وبرگ خود رادرفضای قیرگون غار می شوید

ومن درفکر آنم کاین چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه این صدا آمد:

((بخوان!))... اما جواب یبر نمی خیزد        محمد ،سخت مبهوت است

گویا ،کاش میدیدم !    صدا باگرمترآوا وشیرین تر بیانی باز می گوید:

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

دل اندرسینه ی من باز می ماند زکار خویش،گفتی میروم از هوش

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گویی فرو می ماند از رفتار               ((هستی) می سپارد گوش       پس از لختی سکوت-اماکه عمری بود گویی-گفت:

((من خواندن نمی دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ایزدت   کوآفریننده است...))   واو میخواند، امالحن آوایش

به دیگر گونه آهنگ است          صدا گویی خدا رنگ است.   می خواند:

((بخوان،بنام پرورنده ایزدت،کو آفریننده است...))*     *    *

درودی می تراود  از لبم بر او      درودی گرم  *   *    *

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اینجا، کنارغارپرت وساکتی ،تنها

  که میگویند روزی ،روزگاری مهبط وحی خدا بوده است،   ونام آن ((حری)) بوده است. 

ودر اطراف من ازهیچ سویی ردپایی نیست          ودور من ، صدایی نیست...*

*-این شعرکه درسه قسمت متوالی عرضه گردیدبرگرفته از کتاب شاهکارهایی آزاشعار مذهبی .آراسته ی رضامعصومی _نشریه ی ماه نو-انتشارات رشیدی- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوی گرمارود ی شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -134-اسایش


نوشته شده در تاريخ شنبه 25 فروردين 1397برچسب:غروب غار حراء+ بعثت رسول الله(ص), توسط محمدحسن اسایش

 

--محبوس سامرا (امام هادی )---

 

هادی دین نبی گشته گرفتار بلا               متوکل بنموده است بر او جور وجفا

شد چو وارد شه دین ، سامره ، جاداد ورا                در رباطی که بدی مسکن خیل غربا

اعتنایی چو به شانش ننمودی زنخست                  کرد بر وی ستم وظلم ، همان شو م دغا

حرم محترمش را زستمکاری خود                          داد ویرانه مکان، پیش گروه فقرا

گاه زندان وگهی حبس نظر بود زکین                        بیست ویک سال به تبعید بد آن شاه هدی

گه مکان داد ورا جای وحوشان از کین                  گاه تکلیف نمودش به شراب وبه غنا

گاه زندیق خطابش بنمودی زستم                     گاه دشمنام بدادی زجفا بر زهرا

گاه در مجلس خود مسخره ای می آورد             تاکه تقلیدکند از علی ، ان شیر خدا

گه فرستاد زکین ،بهر تفحص در شب                   عده ای را بهمان خانه که بد ابن رضا

گه بزندان جفا بود مقید از کین                      گاه اندر غل وزنجیر بدی آن مولا

خون دل از خلفا خورد ، شه از ظلم وستم         تاکه مسموم شدی آن خلف بدر  دجا

شد چو از زهر جفا کشته  نقی خسرو دین            غرق ماتم شدیاز رحلت وی، سامرا

لب ببند(آهی ) ازاین وقعه ی جانسوز دگر         که زدی آتش ازاین غم بدل خیر نسا   --

نقل از دیوان آهی -جلد دوم -ص 216 -سروده ی علی آهی -انتشارات خزر -تهران---

------درولادت با سعادت امام محمد باقر (علیه السلام )سه شنبه28 اسفندماه 1396 شمسی
---باز از کنوز رحمت والطاف کردگار                    آیات صنع در همه عالم شد آشکار----

 

 

بانفحه ی صبا  دم روح القدس دمید                شد رستخیز عام به صحرا وکوهسار

با حشمت الهی شه ، نوروز زد قدم                 عفریت دی زصحنه برون شد پی فرار

زد خیمه ابر ودر وگهر  ریخت دمبدم                   صحن وسرا ودشت ودمن گشت لاله زار

پیر عجوز دهر جوانی زسر گرفت                       تاشد بکوهسار ، عیان جلوه ی بهار

تاشد زپرده حسن دل آرای گل عیان                  با لحن خوش  به نغمه ی داوود شد هزار

بلبل به شاخسارطرب جا گرفت وگفت                حمد خدا ونعت نبی ، مدح هفت وچار

وآنگه بخلق مژده یعیدین داد فاش                      نوروز باستانی ومولود شهریار

تا شد عیان زماه رجب لیله ی نخست                 تابنده شد زبرج ولایت مه وقار

مولود شد محمد باقر (ع) زفاطمه                        دریای علم مصطفوی ، مفخر کبار

مر آت حق شهنشه علم الیقین کزاو                  دین خدا وشرع و  نبی گفت آشکار

پنجم وصی احمد مرسل ، ولی حق                   کزاو علوم اول وآخر شد اشکار

مهرش بهار باطرب وقهراو خزیف                        حبش جنان ودشمنیش شد جهیم نار

(آذر) گدایی در اوکن زحق طلب                       زان منصب شهانه به عالم کن افتخار--

---دیوان آذر -جلد اول -ص ۸۶-چاپ سوم-۱۳۴۸ شمسی -چاپ خانه ی طوس مشهد-آذرخراسانی--


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 1 فروردين 1397برچسب:در شهادت امام هادی + در ولادت امام باقر (ع), توسط محمدحسن اسایش

  

مژده که میلاد شه خاتم است                   عید سعید نبی اکرم است 

 

 

مزده که مسروری عالم رسید                   خرمی عالم وآدم رسید 

 

هادی کل ُ سید خاتم رسید                     منجی عالم شه اکرم رسید 

 

خرم از او خاطره ی عالم است                 عید سعید نبی اکرم است---- 

 

مزده که بی پرده رخ یار شد                     جلوه ی محبوب پدیدارشد 

 

کعبه از او مطلع انوار شد                         دشت ودمن تحت الانهار شد 

 

عالم ایجاد از او خرم است                       عید سعید نبی اکرم است---- 

 

مزده که شد نور خدا آشکار                     یافت تولد شه ملک وقار 

 

احمد محمود شه تاجدار                          آنکه به ایجاد بود شهریار 

 

اهل ولا خرمی عالم است                      عید سعید نبی اکرم است ---

 

مژده که پیر فلک آمد جوان                  گشت منور همه کون ومکان 

 

از رخ دلجوی شه انس وجان                   فخر بشر خاتم پیغمبران 

 

آنکه از او فخر بنی آدم است                  عید سعید نبی اکرم است 

جاد اول دیوان آذر خراسانی (حاج سید غلامرضا آذر حقیقی-چاپ افست اسلامیه -مشهد-چاپ چهارم -1348 شمسی 

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 

ده مژده که ختم انبیا ظاهر شد                انوار تجلی خدا ظاهر شد 

فرمان محمدا رسول الهی                        بهرش زکریم ذوالعطا ظاهر شد 

--ص28 -ارمغان کربلا -نادعلی کربلایی-انتشارات خزر-تهران----------- 

-----------------------------(خورشیدسعادت)------- --------------------- 

البشارت که بما صبح سعادت آمد            مفخر کون ومکان باعث خلقت آمد 

روشن از نور جمالش همه ی عالم شد    عقل کل ختم رسل مظهر رجمت آمد 

نبی مکی امی زپس پرده ی غیب                از پی راهنمایی وهدایت آمد  

کلبه ی بنت وهب طعنه بعالم زد وگفت که به آ غوش من آن شمس سعادت آمد 

طاق کسری عجم طاقت دیدار نداشت    جاری از رود سماوی ،ید عصمت آمد 

لات واصنام بخاک از سر خجلت افتاد      سرنگون تخت شهان زان ید قدرت آمد 

دسته دسته ملک از عالم بالا به زمین      شادمان ، تلبیه گو بهرزیارت آمد 

رانده ابلیس شد از عالم بالا گفتا        این چه شودیست مگر روز قیامت آمد 

گفت جبریل جوابش که زسر حد کمال   شافع محشر وفرمانده ی امت آمد 

باد ، گو مژده رساند بسلیمان جهان     که شه عرش مکان ،حامل رفعت آمد 

یوسف مصر دگر حسن فروشی نکند    چون که بیند بجهان کان ملاحت آمد 

دگر از حاتم طایی نتوان گفت سخن     زانکه بهر کرم و لطف وسخاوت آمد 

زکمالش ،زجمالش ،زمقامش زخدا      احسن الله وتبارک بشهادت آمد 

حامل حکم خدا فخریه بنماید چون        خادم درگه آن شمس ولایت آمد 

مدح اوزینت قرآن الهی باشد              فرق او مفتخر تاج نبوت آمد 

آیه آیه همه ی معنی قرآن کریم          شاهد خوبی این منجی امت آمد 

هم به انجیل وزبور وصحف وتوراتش      مدح وتوصیف محمد زدرایت آمد 

تهنیت باد به افراد مسلمان جهان       نقطه ی مرکزی روز شفاعت آمد 

(کربلایی) زگدایی  در خانه ی او        شکر لله که دلت  کنج محبت آمد--- 

----به نقل از ارمغان کربلا(کتاب سوم) نادعلی کربلایی-انتشارات خزر -تهران-محمد حسن اسایش


نوشته شده در تاريخ جمعه 24 آذر 1396برچسب:در ولادت رسول الله -مژده که میلاد شه خاتم است, توسط محمدحسن اسایش

 

 

عزای رسول الله (ص) -امام مجتبی (ع) وامام رضا (ع)

عزای رسول الله (ص) 
                
   یارسول الله داغت بر عزیزان زود بود              یا نبی الله دوری از تو این سان زود بود 
یاامین الله یا خیرالورا ، بدرالدجا                سوز هجران تو بر زهرای نالان زود بود
با غروب نور رویت شام ماتم شد پدید         آخر ای صبح امید این شام هجران زود بود
ای امید دردمندان حامی مستضعفان              در کف اهریمنان نقش سلیمان زود بود 
بی تو اندر سینه ی حیدر نفس تنگ است تنگ           سد راه آه بر این قلب سوزان زود بود
ای عزیز جان آل الله ویار بی کسان              مرگ جانسوز توبر این جمع سوزان زود بود
روح والای تو از این تنگنای زندگی               چونفرشته پر زنان بر سوی رضوان زود بود
رهبرابا رفتنت اسلام وامت شد پدید               این چنین تنها وتنها دین وقر آن زود بود
روز مظلومی زهرا وعلی ودوستان               گاه محزونی طفلان پرشان زود بود
اشک زینب همچوشبنم می چکد بر روی گل              عندلیبا ترک این زیبا گلستان زود بود
بی قرارانت حسین ومجتبی پروانه سان            سوختن در پایت ای شمع فروزان زود بود
یاحبیب الله یا احمد نبی الهاشمی               (کربلایی) در عزایت اشک ریزان زود بود
---به نقل از شکوفه های غم -جلد اول ص 22 -نادعلی کربلایی -انتشارات خزر -تهران ---
----------سه عزا وغم --------------------
زهرای اطهر دختر ختم رسولان               دارد عزا امشب سه جا بهر عزیزان
فاطمه کرده گیسو پریشان                 گه مدینه رود گه خراسان
ای شیعیان اسلام وقر آن بی معین شد                 قتل امام وقتل ختم المرسلین شد
فاطمه کرده گیسو پریشان                گه مدینه رود  گه خراسان
ارض وسما در لرزه شد از جور عدوان                جسم امام دومین شد تیر باران
فاطمه کرده گیسو پریشان                   گه مدینه رود گه خراسان       
شد رحلت پیغمبر ووقت عزا شد                    پاره جگر از زهر امام مجتبی شد 
فاطمه کرده گیسو پریشان                 گه مدینه رود گه خراسان
حجت هشمتمین درراه دین وقر آن                  کشته شد از جفا وظلم وجورعدوان فاطمه کرده گیسو پریشان         گه مدینه رود گه خراسان
----شکوفه های غم -جلد اول -ص 24 نادعلی کربلایی -انتشاراتخزر -تهران
---------   مرگ پدر-زبانحال فاطمه در سوگ رسول الله    ----
هجران وغم مرگ پدر کرده پریشم                تیره شده چون شام سیه ، روز به پیشم
باران محن را بسرم ابر بلا ریخت                     از گردش ایام نگرحال پریشم
مجروح شد از داغ پدر قلب من زار               از امت او غم برسد بر دل ریشم 
چون خار مغیلان بزند خصم به من نیش              همواره درافغان ، من از آن سوزش نیشم 
از بس که بدیدم به جهان محنت وآزار             من سیر ازاین عمر گران مایه ی خویشم 
غیر از غم دوری عزیزان به دلم نیست               ورنه نبودهیچ غمی از کم وبیشم 
مردم همه از گریه ی من خسته ومن نیز          رنجیده زبیگانه وغمدیده زخویشم
(آهی) گنهم نیست بجز اخذ حق خویش              من کشته ی آئینم وقربانی کیشم
---نقل از دیوان آهی -جلد دوم -ص 122 -علی آهی-انتشارات خزر -تهران----صحن حرم رسول خدا در مدینه منوره -اسایش

صحن حرم زسول الله (ص) در مدینه منوره -اسایش

--

صحن مسجدالنبی -مدینه منوره اسایش-اردیبهشت 1388 شمسی


نوشته شده در تاريخ شنبه 27 آبان 1396برچسب:درشهادت رسول الله(ص)+درشهادت امام مجتبی+درشهادت امام رض(ع), توسط محمدحسن اسایش

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران----

 ---

- سرسلسله  ي مردم آزاد حسين است

 

آنکس که دراين ره سر وجان داد حسين است

مردي که چوکوهي ببر تيشه ي بيداد

دامن بکمر برزد واستاد حسين است

درسي به بشر داد بدستور الهي

درسش عملي بود نه کتبي ،نه شفاهي

آيين يزيدي که بري بود زانصاف

ننمود بتهديد وبه تطميع گواهي

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجير ستم گردن تسليم

حنجر بدم خنجر بيداد گران داد

مردانه دراين معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نيروي يزداني وبا دست خدايي

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلاميه از قتلگه کرب وبلا داد

با زينب وسجاد سوي شام فرستاد

اين جمله زخون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر اين قاعده تعليم

کاندر ره آزادگي از جان نبود بيم

ديگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظيم

هر وحشي ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدين

اشرار باحرار نگيرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشير نباشد بکف زنگي بد مست خائن نشود عالي وعالي نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسيم باشخاص تهيدست

برچيده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضي حق کش

ازبين رود منکرومعروف بيايد                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزيد خوش

مردم همه با کافر وظالم بستيزند

پويند ره حق وزناحق بگريزند

کوبند همي سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همي خاک بريزند

اين حکم صريح است وبديه است ومحقق

چيره نشود حق کش وکشته نشود حق

بيداد گري را اثري نيست بعالم

زنده است حسين ابن علي آن حق مطلق-

(ازبصير اصفهاني-به نقل از شاهکارهاي ادب فارسي(اشک شفق)صص200-201 آراسته ي رضا معصومي -نشريه ماه نوع -ناشر : رشيدي -ديماه 1362 شمسي)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص 202:--

تاابد جلوه گه حق وحقيقت سر توست

معني مکتب تفويض علي اکبر توست

اي حسيني که تويي مظهر آيات خداي

اين صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگي عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علي اصغر توست

اي که در کرببلا بيکس وياور گشتي چشم بگشا وببين خلق جهان ياور توست

خواهر غمزده ات ديد سرت بر ني وگفت:

آنکه بايد به اسيري برود خواهر توست

(بابي انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

اي حسيني که بهر کوي عزاي تو بپاست

عاشقان رانظري دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپاي تورا

----

مهر تو مرا رکن نماز است حسين جان عشق تو مرا کعبه ي راز است حسين جان

روزي که شود بسته برويم در اميد

بابکرم لطف توبازاست حسين جان

 

 

يک ذره غبار حرمت اي حرم دين در رتبه به از ملک حجازاست حسين جان

هرروزدهم بوسه بخاک حرم تو چون تربت تو مهر نماز است حسين جان

در کرببلا زان همه گلهاي نکويت اصغر گل نشکفته ي ناز است حسين جان

ازداغ تودر گوشه ي ويرانه رقيه شمعيست که در سوز وگدازاست حسين جا

 

 

 

 

 

 

گر قلب من از سينه بر آرند ببينند باذکر تو در راز ونياز است حسين جان

 

مي خواستم از وصف وجلال تو بگويم دل گفت که اينقصه درازاست حسين جان -اي خون خدا خسرو محمود خصائل بر درگه تو خضر اياز است حسين جان

 

 

در روز جزا کرببلايي زشفاعت بر سوي تو اش دست نياز است حسين جان -به نقل ز

شکوفه هاي غم اثر طبع ناد علي کربلايي-صص169-170

 

 

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه----

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران---اسایش

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران----

 ---

- سرسلسله  ي مردم آزاد حسين است

 

آنکس که دراين ره سر وجان داد حسين است

مردي که چوکوهي ببر تيشه ي بيداد

دامن بکمر برزد واستاد حسين است

درسي به بشر داد بدستور الهي

درسش عملي بود نه کتبي ،نه شفاهي

آيين يزيدي که بري بود زانصاف

ننمود بتهديد وبه تطميع گواهي

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجير ستم گردن تسليم

حنجر بدم خنجر بيداد گران داد

مردانه دراين معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نيروي يزداني وبا دست خدايي

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلاميه از قتلگه کرب وبلا داد

با زينب وسجاد سوي شام فرستاد

اين جمله زخون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر اين قاعده تعليم

کاندر ره آزادگي از جان نبود بيم

ديگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظيم

هر وحشي ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدين

اشرار باحرار نگيرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشير نباشد بکف زنگي بد مست خائن نشود عالي وعالي نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسيم باشخاص تهيدست

برچيده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضي حق کش

ازبين رود منکرومعروف بيايد                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزيد خوش

مردم همه با کافر وظالم بستيزند

پويند ره حق وزناحق بگريزند

کوبند همي سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همي خاک بريزند

اين حکم صريح است وبديه است ومحقق

چيره نشود حق کش وکشته نشود حق

بيداد گري را اثري نيست بعالم

زنده است حسين ابن علي آن حق مطلق-

(ازبصير اصفهاني-به نقل از شاهکارهاي ادب فارسي(اشک شفق)صص200-201 آراسته ي رضا معصومي -نشريه ماه نوع -ناشر : رشيدي -ديماه 1362 شمسي)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص 202:--

تاابد جلوه گه حق وحقيقت سر توست

معني مکتب تفويض علي اکبر توست

اي حسيني که تويي مظهر آيات خداي

اين صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگي عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علي اصغر توست

اي که در کرببلا بيکس وياور گشتي چشم بگشا وببين خلق جهان ياور توست

خواهر غمزده ات ديد سرت بر ني وگفت:

آنکه بايد به اسيري برود خواهر توست

(بابي انت وامي)كه تواي مكتب عشق

عشق را مظهر و آثار علي اصغر توست

اي حسيني که بهر کوي عزاي تو بپاست

عاشقان رانظري دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپاي تورا

----

مهر تو مرا رکن نماز است حسين جان عشق تو مرا کعبه ي راز است حسين جان

روزي که شود بسته برويم در اميد

بابکرم لطف توبازاست حسين جان

 

 

يک ذره غبار حرمت اي حرم دين در رتبه به از ملک حجازاست حسين جان

هرروزدهم بوسه بخاک حرم تو چون تربت تو مهر نماز است حسين جان

در کرببلا زان همه گلهاي نکويت اصغر گل نشکفته ي ناز است حسين جان

ازداغ تودر گوشه ي ويرانه رقيه شمعيست که در سوز وگدازاست حسين جا

 

 

 

 

 

 

گر قلب من از سينه بر آرند ببينند باذکر تو در راز ونياز است حسين جان

 

مي خواستم از وصف وجلال تو بگويم دل گفت که اينقصه درازاست حسين جان -اي خون خدا خسرو محمود خصائل بر درگه تو خضر اياز است حسين جان

 

 

در روز جزا کرببلايي زشفاعت بر سوي تو اش دست نياز است حسين جان -به نقل ز

شکوفه هاي غم اثر طبع ناد علي کربلايي-صص169-170

 

 

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه----

 

ماه قيام ،ماه حسين ، ماه انقلاب

ماه خروج پيشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردي قيام کرده به صحراي کربلا

کز خاندان خاتم پيغمبران بود

مردي قيام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژيم ستم گستران بود

مردي قيام کرده که تا روز رستحيز

نام گراميش همه جا جاودان بود

فرزند با کفايت نستوه بوتراب

کز خون او زمين بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاريخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قيام نسل جوان برعليه ظلم

اول شهيدش اکبر زيبا جوان بود

تکميل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شيرين زبان بود

سيراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپيده ساقي لب تشگان بود

هفتاد وچند ياور وانصار ولشکرش

هريکچو آيت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سيراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پي تحکيم امر حق

تا نهضت مقدس دين جاودان بود

با اين قيام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهيدان بي کفن

گاه قيام (زين اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلايي) وهر يوم عاشري

تا انقلاب مهدي صاحب زمان بود

نقل از شکوفه هاي غم -صص135-136-نادعلي کربلايي -موسسه مطبوعاتي خزر -تهران---اسایش



 آمد شب میلاد علی شمس خراسان فرزند نبی ،رهبردین،حامی قرآن ده مژده که امشب شده عالم همه گلشن زاین شمس ضحا کشور ایمان شده روشن ای نور خداوند تبارک به تو احسن کز مقدم تو گشته فزون رونق ایران شددر شب میلادی آن سید ورهبر از سجده به شکرانه حق موسی جعفر اندر بر معبود بدی او بزمین سر زاین نعمت والا گهر خالق سبحان شمسی که ازاو می نگرم نور خدا را اندر طلبش گردش این ارض وسمارا هرزنده دلی برده سویش دست دعا را اوحجت حق است ومدکار ضعیفان خرم به جنان فاطمه وحیدر کرار لبخند زند بر رخشان احمد مختار این مژده به حیدر رسد از جانب دلدار کز نسل تو آمد بجهان خسرو خوبان فوج ملک وخیل رسل مدح سرایند بادسته گلی سوی نبی رو بنمایند تبریک کنان اذن بگیرند وبیایند از بهر زیارت بزمین خرم وخندان آمد بجهان آنکه جهان آمده بهرش جن وملک وحور وجنان آمده بهرش شمس وقمر وکون ومکان آمده بهرش آن رهبر ارزنده وروشنگر انسان هم ثامن وهم ضامن وهم حجت دین است هم رهبر وهم سرور وهم یار ومعین است ازسوی خدا بر همه آیات مبین است از نور رخش خلق شده حوری وغلمان مردم همه مشتاق بفردوس برینند تا آنکه در آنجا رخ زیبای تو بینند افسوس اگر ماه جمال تو نبینند درروز جزا ای پسرختم رسولان ای خسرو خوبان تو غریب الغربایی وی حجت یزدان تو معین الضعفایی چون مور ضعیفی بدرت (کرببلایی) ران ملخ آورده به دربار سلیمان بنقل از :شکوفه های غم -اثر طبع ناد علی کربلایی-صص۳۱۱-۳۱۲ -انتشارات خزر ---



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 6 مرداد 1396برچسب:در ولادت امام رضا - در ولادت امام هشتم - در ولادت شمس خراسان, توسط محمدحسن اسایش

 -در روستای کوچ نهارجان بیرجندوبسیاری ازروستاهای دیگراین شهرستان رسمی زیبا به نام شوخوانی(شب خوانی)که درواقع یک نوع مناجات باخدابوده است.مرسوم بوده وهنوزهم اجرا میشودوبه شرح ذیل است که برای مخاطبان وکاربران جهان بیان میگرددویکی از رسوم زیبای ماه رمضان است.هنگام سحرکه می شوداز قدیم مردم ده باصدای خروس خانه بیدارمیشده اند وچون پاس دوم را خروس می خوانده است می فهمیده اند که حالاوقت سحر خوانی یا شوخوانی یا همان مناجات سحرماه رمضان است وناگفته نماندکه علاوه بر صدای خروس ازروی مکان ستاره های آسمان مثلا دب اکبرکه به هفت دختران هم معروف است ویاا زروی جایگاه سه استارکه همان سه ستاره روشن درآسمان است پی به وقت سحر می برده اند و یا ازروی مکان ستاره ی دیگری که به ستاره سحری در نزد مردم روستامعروف است پی می برده اند که حالا وقت اذان صبح است زیرا تاحدود 50سال پیش اصلا ساعتی در روستا وجود نداشته که باساعت بیدارشوند وبه وقت سحر یا اذان صبح پی ببرند.خلاصه چون با صدای خروس بیدارمی شده اند ویا با دیدن ستاره به وقت سحرپی میبرده اند سه یاچهارنفرکه ازآواز وصدای خوبی هم بر خورداربوده اندبه پشت بام خانه ها می رفته اند ویک نفرهم که همسایه ی مسجد بوده است بربالای بام مسجدمی رفته است وهر کدام از این شوخوانان یا شب خوانان تعدادی از اشعاری راکه ذیلا درج میگردد می خوانده اند وبه عبارتی باخدا مناجات می کرده اندتاباشنیدن صدای مناجات یاهمان شوخوانی یاشب خوانی مردم روستا بیدارشوند وسحری بخورندوآماده برای نماز صبح وگرفتن روزه بشوندواما اشعاری که می خوانده اند به ترتیب ذیل شروع میشده است که در چندقسمت به سمع ونظر خوانندگان می رسد: ابتدا می کنم زبسم الله    بعد از آن لا اله الا الله          ازمحمد مدد همی طلبم         کرمی از علی ولی الله     یاالله(کلمه یا الله بعد ازهردوبیت وبه عبارت بهتربعد از هر رباعی تکرارمیشده است) 2-گوینده ی لا اله الا اللهم     بردین محمد ورسول اللهم برذکر دوازده امامم شب وروز        خاک قدم علی ولی اللهم       یا الله 3-یارب برسالت رسول ثقلین          یارب به غزاکننده ی بدروحنین       عصیان مرا دونیمه کندرعرصات              نیمی به حسن ببخش ونیمی به حسین    یاالله 4-یارب به محمدکه علی یاور ماست           ختم همه انبیا پیغمبرماست           ازگرمی آفتاب محشر غم نیست       تا سایه ی مرتضی علی بر سرماست    یا الله 5-یارب تو مرا غلام حیدر گردان      گرراه غلط کنم مرا برگردان          گرتشنه شوم دراین بیابان نجف        سیرآب مرازحوض کوثر گردان    یا الله 6-یارب به محمدوعلی وزهرا         یارب به حسین وحسن وآل عبا             کز لطف بر آر حاجتم در دوسرا    بی منت خلق یاعلی الاعلی      یاالله 7-الله تویی ازدلم آگاه تویی          گمراه منم برنده ی راه تویی              هر مورچه ای که دم زند درته چاه ازدم زدن مورچه آگاه تویی      یا الله 8-یارب برسان توحضرت صاحب را      فرزند علی بن ابیطالب را                  کزدوری او همیشه درفریادم مانندسگی که گم کندصاحب را -    یا الله 9-یارب زکرم دری برویم بگشا راهی که دراو نجات باشد بنما             مستغنیم از هردو جهان کن بکرم جز یادتو هر چه هست بر از دل ما-    یا الله 10-یارب مکن ازلطف پریشان مارا            هرچندکه هست جرم وعصیان مارا               ذات تو غنی بوده وما محتاجیم                      محتاج به غیرخود مگردان مارا -یاالله 11-بازا بازا هرآنچه هستی بازآ             گرکافروگبر وبت پرستی باز آ          این درگه ما درگه نومیدی نیست               صد باراگرتوبه شکستی بازآ - یاالله 12- ای ذات وصفات تو مبرا زعیوب       یک نام زاسماء توعلام غیوب رحم آرکه عمروطاقتم رفت بباد           نه نوح بود نام مرا ، نه ایوب - یاالله 13-از بارگنه شدتن مسکینم پست         یارب چه شوداگرمرا گیری دست گردرعملم آنچه تراشاید نیست           اندر کرمت آنچه مرا باید هست - یاالله 14-عصیان خلایق ار چه صحرا صحراست           در پیش عنایت تو یک برگ گیاست             هرچند گناه ماست کشتی کشتی                   غم نیست که رحمت تو دریا دریاست.   یاالله 15-یارب به علی بن ابیطالب وآل              آن شیر خداوبر جهان جل جلال            کاندرسه مکان رسی به فریاد همه            اندردم نزع ومرگ وهنگام سوال.- یا الله* *-     این اشعارشوخوانی یاشب خوانی -ادامه داردکه دنبالهِ آ نرا درفرصتی دیگروبزودی تقدیم کاربران خواهم نمود.منتظر باشید.محمد(بنده شرمنده حق) -----------16-ای حیدر شهسوار وقت مدد است              ای زبده ی هشت وچار،وقت مدد است

 

 

مگذارکه در عشق تو رسوا گردم               ای صاحب ذوالفقار ، وقت مدد است  -  یاالله

 

17-یارب سبب حیات حیوان بفرست          وز خوان کرم ، نعمت الوان بفرست  

 

از بهر لب تشنه ی طفلان نبات                از سینه ی ابر ، شیر باران بفرست.    یا الله

 

18-ای خالق خلق رهنمایی بفرست               بر بنده ی بی نو، نوایی بفرست

 

کار من بیچاره ، گره در گرهست              رحمی بکن وگره گشای بفرست. یاالله

 

19-راه تو به هرروش که پویند خوش است      وصل توبه هر جهت که جویند خوش است

 

روی تو به هر دیده که بینند نکوست             نام تو به هرزبان گویند خوش است.  یا الله

 

20-تا مهر ابوترا ب دمساز من است               حیدر به جهان ،همدم وهمراز من است

 

این هردو جگرگوشه ، دوبا لند مرا              مشکن بالم که وقت پرواز من است.  یاالله

 

21-من بی تو دمی قرار نتوانم کرد               احسان تورا ،شمار نتوانم کرد

 

گربر تن من ، زبان شود هرمویی               یک شکر تواز هزار نتوانم کرد.  یا الله

 

22- شب خیز که عاشقان به شب راز کنند        گرد دروبام دوست ، پرواز کنند

 

هرجاکه دری بود ، به شب در بندند              الا دردوست را ، که شب باز کنند. یاالله

 

23-یارب به دونور دیده ی پیغمبر            یعنی به دوشمع دودمان حیدر

 

برحال من از عین  عنایت بنگر                 دارم دارم نظر آنکه من نیفتم زنظر. یاالله                                                                                              24-یارب زکرم بر من درویش نگر           در من ، منگر در کرم خویش نگر

 

هرچند نیم لایق  بخشایش  تو                برحال من خسته ی دل ریش نگر. یا الله-

 

25-یارب در دل به غیر خود جامگذار            در دیدهی من گرد تمنا مگذار

 

گفتم گفتم زمن نمی آید کار          رحمی رحمی مرا به من  وامگذار. یاالله

 

26-مجنون وپریشان توام ، دستم گیر      سرگشته وحیران تو ام ف دستم گیر

 

هربی سروپا چو دسگیری دارد             من بی سر وسامان توام ،دستم گیر.یاالله

 

27-ای سر تو در سینه ی هر محرم راز          پیوسته در رحمت تو بر همه باز

 

هرکس که به درگاه تو آورد نیاز               محروم زدرگاه تو کی گردد باز. یا الله

 

28-در هر سحری با تو همیگویم راز             بر درگه تو همی کنم عرض نیاز

 

بی منت بندگانت ای بنده نواز                   کارمن بیچاره ی سرگشته  بساز.  یاالله

 

29- الله به فریاد من بیکس رس                 فضل وکرمت یار من بیکس بس

 

هرکس به کسی وحضرتی می نازد                جز حضرت تو ندارد این بیکس کس. یاالله

 

30-ای جمله ی بیکسان عالم را کس              یک جو کرمت تمام عالم را بس

 

من بیکسم وتو بیکسان رایاری                  یارب تو به فریاد من بیکس رس .یا الله

 

31-ای واقف اسرارضمیر همه کس             در حالت عجز، دستگیر همه کس

 

یارب تو مرا،توبه ده وعذر پذیر              ای توبه ده وعذرپذیر همه کس.   یا الله

 

32-دارم گنهی زقطره ی باران بیش        ازشرم گنه فکنده ام سر در پیش

 

آوازآیدکه سهل باشد درویش               تو در خور خود کنی ومادر خور خویش. یاالله

 

33- یارب من اگر گناه بی حد کردم           دانم به یقین که بر تن خود کردم

 

از هر چه مخالف رضایتو بود               برگشتم وتوبه کردم وبد کردم.  یا الله

 

   ادامه دارد.بزودی ادامه ی مطلب تقدیم خواهد شد-------34-یارب تو چنان کن که پریشان نشوم           محتاج برادران وخویشان نشوم

 

 

بی منت خلق خود مرا روزی ده               تا از درتو بر در ایشان نشوم.   یا الله

 

35-یارب زقناعتم توانگر گردان             وز نور یقین دلم منور گردان

 

روزی من سوخته ی سرگردان              بی منت مخلوق میسر گردان.  یاالله

 

36-یارب ز دو کون بی نیازم گردان         وز افسرفقر سر فرازم گردان

 

در راه طلب محرم رازم  گردان             زان ره که نه سوی توست بازم گردان.  یا الله

 

37-یارب زکمال لطف خاصم  گردان      واقف به حقایق خواصم گردان

 

از عقل جفاکار، دل افگار شدم              دیوانه ی خود کن وخلاصم گردان .   یا الله

 

38-برگوش دلم زغیب آواز رسان        مرغ دل خسته رابه پرواز رسان

 

یارب که به دوستی مردان رهت          این گمشده ی مرا به من باز رسان.   یا الله

 

39-یارب تو مرا ،به یار دمساز رسان       آوازه ی دردم به همآواز رسان

 

آنکس که من از فراق او غمگینم            اورا به من ومرا به اوباز رسان.  یا الله

 

40-ای خالق ذوالجلال وای بارخدای        تا چند روم در بدر وجای به جای

 

یا خانه ی امید مرا ،در بربند               یا قفل مهمات مرا در بگشای.   یا الله

 

41-یارب نظری برمن سر گردان کن        لطفی به من دل شده ی حیران کن

 

با من مکن آنچه من سزای آنم             آنچ ازکرم ولطف توزیبد آن کن. یاالله

 

42-یارب یارب کریمی وغفاری!           رحمان ورحیم وراحم وستاری

 

خواهم که به رحمت خداوندی خویش     این بنده ی شرمنده فرو نگذاری.    یا ا لله*

 

*-اشعار فوق که درسه قسمت تقدیم کاربران عزیز شد هر شب سحرگاهان یاهنگام سحر تعدادی ازاین ابیات توسط شوخوانان یامناجات خوانان در پشت بام مسجد ویاچندبام بلند روستا خوانده میشد وسینه به سینه ونسل به نسل آنرا ازبزرگان یاد گرفته بودندوحفظکرده بودند .وبه نسل بعدیاد می دادند تا درهرسحر ماه رمضان جهت بیدار کردن  مردم خوانده شود وهیچ کس هم نمی دانست که این اشعاراز چه کسی است ومیگفتند ازقدیم بزرگان آن را میخوانده اند ودیگران وجوانان آن را از قدیمی تر ها یاد میگرفته اند.اما بنده بعد ازمطالعت زیاد وجسجوی فراوان تعدادی از این ابیات را در رباعیات ابوسعید ابی الخیریافتم وتعداد کمتری راهم در میان رباعیات خواجه عبدالله انصاری مشاهده کردم.با آرزوی سعادت برای  همه ی روزه داران.محمد بنده خدای تعالی...-----مراسم نیمه رمضانی در روستای کوچ نهارجان بیرجند--------------
یکی از مراسم زیبایی که درماه رمضان درروستای کوچ نهارجان وبسیار ی از روستاهای دیگر  شهرستان بیرجند انجام می گیرد .مراسم نیمه رمضانی است به شرح ذیل انجام میگیردوحال وهوایی دارد که تما م جوانان ونوجوانان وحتی افرا د سی تا چهل ساله هم در آن شرکت میکنند .وبه شرح زیراست .ابتدا درشب میلاد امام حسن مجتبی که نیمه ماه رمضان است ساعتی که از غروب می گذرد وهمه افراد شام را صرف کرده اند .جوانان در میدان روستا جمع میشوند وچند صلوات میفرستند تا دیگر جوانان هم به آنهابپیوندندووقتی جمعیت زیاد شد ازیک سمت ده ویا از بالای روستا شروع می کنند ودر در ب هر منزل اشعاری را میخوانند ودر پایان صاحب خانه مواد خوراکی مثل گردو یا بادام یا شکلات یا نخود وکشمش ویا مواد خوراکی دیگر واگراین  مواددر خانه نبود مبلغی پول به جوانان هدیه می دهند ودر آخرسر که همه ی منازل به پایان رسید وکیسه  ها در دست ا نباردار پرشد آنرا بین افراد تقسیم می کنند البته اگر چند جوان زیرک آن را نربایند ودیگران را قال نگذارندکه اگر هم این کار را انجام دهند از باب شوخی است ومی خواهند شادی ونشاط بیشتری به جوانان دست دهدوآن شب را خوش باشند وشادی کنند.اما نحوه ی انجام مراسم چنین است:یک نفر بزرگتر که آشنا به مراسم ومسلط بر آن است به تنهایی شروع به  نام بردن اسم صاحب خانه می کند و مثلا می گوید :حاجی غلامحسین رابلند کنید.همه افراد همصدا جواب می دهند :آمین وبازهمان فرد سردسته ادامه می دهد:بارنگ سرخ .همه باز می گویند :آمین.با مشت پر.آمین واو ادامه می دهد: بازن وبچه .همه می گویند:آمین .بااشتر کجاوه .آمین.برسانید به حج وکربلا .همه می گویند : آمین.چون به پایان دعای اولیه رسیدند همه ی افراد هماهنگ شروع به خواندن اشعار ذیل  ذیل میکنند :رمضان آمدآمد رمضان  رمضان آمد با سیصد سوار  چوب برداشته که یا روزه بدار -روزه میدارم لاغر میشوم -گر نمی دارم کافر می شوم حق یامحمدمحمد یا علی حق یامحمد -حسین بن علی حق یامحمد .2-آندم که سر حسین ره بر نیزه زدندحق یامحمد مرغان هوا به چهارطرف خیمه زدند حق یامحمد .مرغان هوا وماهیان در یاحق یامحمد از بهر حسین چوسنگ برسینه زدند حق یامحمد محمدیا علی حق یامحمد .حسین بن علی حق یا محمد .3-
سرسنگ آجین سنگ افتیده هل علی میرزا به جنگ افتیده حق یامحمد .هل علی میرزا کو لشکر توحق یامحمد.کفتران خیمه زده بر سر تو حق یامحمد محمدیا علی حق یامحمد حسین بن علی حق یامحمد .
4-این سرا از کیست روبر باده حق یامحمد یک پسر دارند نودوماده حق یامحمد .این سرا از کیست روبر روزه حق یامحمد .یک دختردارند او گلدوزه حق یامحمد محمد یا علی حق یا محمد حسین بن علی حق یامحمد.
5این سرا از کیست روبرقبرستان پدرم گفته برو خرما بستان .این سرا از کیست دهلونه دراز ما طمع داریم بشقاب پیاز حق یامحمد. محمد یا علی حق یامحمد.حسین بن علی حق یامحمد .6-این سرااز کیست خش خش میایه(می آید) .طبق نقره وکشمش مییایه (می آید) .این سرا از کیست حوضی کنده اند دشمنان اینار(اینهارا) بوج کنده اند 
حق یا محمد محمد یا علی حق یا محمد .حسین بن علی حق یا محمد .در این جاخواندن اشعار در درب منزل اول به پایان می رسد .صاحب خانه هر چه در خانه داشته باشد روی سینی آماده کرده وبه انبار دارگروه یا سر دسته ی گروه تقدیم وهدیه می کند وگروه روانه ی منزل بعدی میگرددتا همین مراسم را بر درب منازل همه  اهل روستاتکرار کنند وهدیه شان را بگیرند ودرآخر سرهم بین افراد عادلانه تقسیم کنند وشب به پایان رسد.البته گاهی بعضی افراد ازباب شوخی وسرگرمی در آخرکار کیسه حاوی مواد خوراکی را درمی ربایندوفرار می کنند ودقایقی دیگران دنبال آنها می گردند تاربایندگان را پیدا کنند ووقتی آنها را پیدا کردند موادرا با خنده وشادی ونشاط بیشتری بین افراد تقسیم می شود ومراسم بپایان میرسد وهمگی به خانه هایشان با شور وشادی وشعف باز می گردند تابرای سحری دیگر آماده شوند .این شرح مختصر مراسم نیمه رمضانی بود در روستای کوچ نهارجان بیرجند .محمد حسن اسایش..--



 

عید میلاد صاحب زمان است                  نوبت شادی شیعیان است

حامی دین پیغمبر آمد                        از قدومش منور جهان است   شادی از چشم نرجس عیان است --- 

بوی گل می وزد از گلستان             بلبل از شوق گل نغمه خوان است

مقدمت ای خسرو خوبان مبارک---                                                    از پی آن روزهای پر غم ودرد ومحنت                                              رخ نما ای آفتاب روشنی بخش ،                          ای ذره پرور

ای رخت مظهر حسن داور                         ازتو عدل الهی میسر

ریشه ی ظالمان را برانداز                               حاجت بیدلان رابر آور                               مقدمت ای خسرو خوبان مبارک ---               عید میلاد توبر همه ایران مبارک

چشم ما بوده دایم  براهت                            تانمایی رخ همچو ماهت

بر کشی آن دم تیغ دوسر را                          بنگر این امت بی پناهت

در مسیرت بود نهضت ما                       قلب پاکت به عرضم گواه است

پای کن در رکاب سعادت                        سان ببین لشکر واین سپاهت

مقدمت ای خسرو خوبان مبارک                 عید میلادتو بر همه ایران مبارک

ریشه ی کشور آشنایی                             زآشنایان مفرما جدایی

ای خوش آن دم که از کوی جانان                برقع ازروی ماهت گشایی

عقده های گره خورده در دل                      با شکر خنده از دل زدایی

هم قبول از حقیقت زاحسان                        شعر نا قابلش را نمایی

باغبانا جشن پیروزی بپا کن                   از خزان تشنگی مارا رها کن

مقدمت ای خسرو خوبان مبارک    عید میلاد تو بر همه ایران مبارک *

*-صص 119-120-کتاب سرود های امام مهدی -انتشارات قلم -قم-گرد آورنده حسین حقجو-----  عید  سعید شه صاحب زمان                          باد مبارک به همه شیعیان --

مژده زمیلاد شه بحر وبر                                قائم دین ، حجت اثنی عشر

مظهر الطاف حی داد گر                               نورمبین وارث خیرالبشر

سبط نبی پادشه انس وجان                        باد مبارک به همه شیعیان --

مژده که بر جسم جهان جان رسید                 جان جهان حاکم فرمان رسید

حجت حق  قاطع برهان رسید                          هادی دین ،حامی قرآن رسید

شبل علی خسرو کون ومکان                              باد مبارک به همه شیعیان--

مژده که شد قدرت حق آشکار                            گشت عیان مظهر پروردگار

جامع الاسرار شه ذوالوقار                                حجت حق خاتمه ی هشت وچار

سیف خدا  رایت امن وامان                             باد مبارک به همه شیعیان ---

مزده که میلاد شه عالم است                         عید سعید ولی اعظم است

مولد سبط نبی اکرم است                             آنکه بخوبان جهان خاتم است

حجت حق سید صاحب زمان                         باد مبارک به همه شیعیان --

بنقل از دیوان آذر خراسانی -ص ۱۴۵ -انتشارات طوس مشهد -چاپ ۱۳۸۲ هجری قمری -اثر طبع مرحوم حاج سید غلامرضا آذر خراسانی سرخسی --

عید میلاد صاحب زمان است                  نوبت شادی شیعیان است

حامی دین پیغمبر آمد                        از قدومش منور جهان است   شادی از چشم نرجس عیان است --- 

بوی گل می وزد از گلستان             بلبل از شوق گل نغمه خوان است

مقدمت ای خسرو خوبان مبارک---                                                    از پی آن روزهای پر غم ودرد ومحنت                                              رخ نما ای آفتاب روشنی بخش ،                          ای ذره پرور

ای رخت مظهر حسن داور                         ازتو عدل الهی میسر

ریشه ی ظالمان را برانداز                               حاجت بیدلان رابر آور                               مقدمت ای خسرو خوبان مبارک ---               عید میلاد توبر همه ایران مبارک

چشم ما بوده دایم  براهت                            تانمایی رخ همچو ماهت

بر کشی آن دم تیغ دوسر را                          بنگر این امت بی پناهت

در مسیرت بود نهضت ما                       قلب پاکت به عرضم گواه است

پای کن در رکاب سعادت                        سان ببین لشکر واین سپاهت

مقدمت ای خسرو خوبان مبارک                 عید میلادتو بر همه ایران مبارک

ریشه ی کشور آشنایی                             زآشنایان مفرما جدایی

ای خوش آن دم که از کوی جانان                برقع ازروی ماهت گشایی

عقده های گره خورده در دل                      با شکر خنده از دل زدایی

هم قبول از حقیقت زاحسان                        شعر نا قابلش را نمایی

باغبانا جشن پیروزی بپا کن                   از خزان تشنگی مارا رها کن

مقدمت ای خسرو خوبان مبارک    عید میلاد تو بر همه ایران مبارک *

*-صص 119-120-کتاب سرود های امام مهدی -انتشارات قلم -قم-گرد آورنده حسین حقجو----  عید  سعید شه صاحب زمان                          باد مبارک به همه شیعیان --

مژده زمیلاد شه بحر وبر                                قائم دین ، حجت اثنی عشر

مظهر الطاف حی داد گر                               نورمبین وارث خیرالبشر

سبط نبی پادشه انس وجان                        باد مبارک به همه شیعیان --

مژده که بر جسم جهان جان رسید                 جان جهان حاکم فرمان رسید

حجت حق  قاطع برهان رسید                          هادی دین ،حامی قرآن رسید

شبل علی خسرو کون ومکان                              باد مبارک به همه شیعیان--

مژده که شد قدرت حق آشکار                            گشت عیان مظهر پروردگار

جامع الاسرار شه ذوالوقار                                حجت حق خاتمه ی هشت وچار

سیف خدا  رایت امن وامان                             باد مبارک به همه شیعیان ---

مزده که میلاد شه عالم است                         عید سعید ولی اعظم است

مولد سبط نبی اکرم است                             آنکه بخوبان جهان خاتم است

حجت حق سید صاحب زمان                         باد مبارک به همه شیعیان --

بنقل از دیوان آذر خراسانی -ص ۱۴۵ -انتشارات طوس مشهد -چاپ ۱۳۸۲ هجری قمری -اثر طبع مرحوم حاج سید غلامرضا آذر خراسانی سرخسی --

عید میلاد صاحب زمان است                  نوبت شادی شیعیان است

حامی دین پیغمبر آمد                        از قدومش منور جهان است   شادی از چشم نرجس عیان است --- 

بوی گل می وزد از گلستان             بلبل از شوق گل نغمه خوان است

مقدمت ای خسرو خوبان مبارک---                                                    از پی آن روزهای پر غم ودرد ومحنت                                              رخ نما ای آفتاب روشنی بخش ،                          ای ذره پرور

ای رخت مظهر حسن داور                         ازتو عدل الهی میسر

ریشه ی ظالمان را برانداز                               حاجت بیدلان رابر آور                               مقدمت ای خسرو خوبان مبارک ---               عید میلاد توبر همه ایران مبارک

چشم ما بوده دایم  براهت                            تانمایی رخ همچو ماهت

بر کشی آن دم تیغ دوسر را                          بنگر این امت بی پناهت

در مسیرت بود نهضت ما                       قلب پاکت به عرضم گواه است

پای کن در رکاب سعادت                        سان ببین لشکر واین سپاهت

مقدمت ای خسرو خوبان مبارک                 عید میلادتو بر همه ایران مبارک

ریشه ی کشور آشنایی                             زآشنایان مفرما جدایی

ای خوش آن دم که از کوی جانان                برقع ازروی ماهت گشایی

عقده های گره خورده در دل                      با شکر خنده از دل زدایی

هم قبول از حقیقت زاحسان                        شعر نا قابلش را نمایی

باغبانا جشن پیروزی بپا کن                   از خزان تشنگی مارا رها کن

مقدمت ای خسرو خوبان مبارک    عید میلاد تو بر همه ایران مبارک *

*-صص 119-120-کتاب سرود های امام مهدی -انتشارات قلم -قم-گرد آورنده حسین حقجو---



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ شنبه 23 ارديبهشت 1396برچسب:در ولادت امام زمان :در ولادت چهارده معصوم : در ولادت مهدی قاءم ک عید میلاد صاحب زمان است , توسط محمدحسن اسایش

 -جش

در ولادت حضرت سجاد = زین العابدین (ع):

شیعیان زحق بشارت باد          شده میلاد حضرت سجاد    در شب پنجم مه شعبان    شد عیان شمس دین وفخرعباد      از مهین شاهزاده ایران          خسروی در عرب قدم بنهاد    که بووارث رسول مبین    باعث خلق عالم ایجاد    نور چشم حسین ورهبر دین    پشتبان ودبیرعدل و زداد     مرحبا بر حسین ازاین فرزند   فرخا مادری که اورا زاد

متولد شده شهنشاهی     که کند شهر علم را آباد     آنکه با بذل وفضل وجود وسخا    همه ی خلق را کند ارشاد

آنکه همچون علی ولی خدا     رودمان عدو دهد بر باد         آنکه بی تیغ ونیزه وخنجر     دشمنان را شکست روز جهاد

زاده هل اتی علی الانسان       گنج یاسین  صفای عین وصاد    شین . شعبان شکر شکن آمد    که ازاو مژده ولادت داد

عین . شعبان زنور او روشن    ب. زبسم الهش نماید یاد    الف. قامتش عمود الدین   نونش .از،والقلم کند امداد

که چنین رهبری ز(خیر کثیر)    بجهان عرضه کرد ومارا شاد     ناخدایی که کشتی ایمان    زولایش رسد به اوج مراد

بمحبش برات آزادی است    در ممات وصراط وهم میعاد   دلش از نور حق بود روشن    هرکه باشد بحکم او معتاد

روز میلاد آن خجسته سیر    برهمه مومنین مبارک باد      عرض تبریک جمع (نوحه سرا )  بمحبین حضرت سجاد

 (کربلایی) غنی بود دوجهان     هرکه باشد محب آن شه راد----

به نقل از (ازمغان کربلا- نادعلی کربلایی)  - صص 96- 98

جشن دوشهزاده بی نظیر است مژده که میلاد شه ووزیر است

پیک الهی خبرآورده است دختر طاها پسر آورده است

نخل رسالت ثمر آورده است آنکه زحق منجی ودست گیر است

مژده که شد روز ظهور حسین عیان شد از فاطمه نور حسین

شاد ملایک زظهور حسین آنکه به شمس دین مه منیر است

سوم شعبان رخ شه شد پدید بهر بشر رهبر دانا رسید

از پی یاریش زرب مجید رسیده آنکه بر حسین وزیر است

مادراو دختر طاها بود قابله اش مریم ولعیا بود

خادمه اش هاجر وحوا بود آنکه ولیعهد شه قدیر است

آنکه بود خون خدای جهان آنکه بود سرور آزاد گان

آنکه بود فخرهمه شیعیان فیض رسان عالم کبیر است------

چارم شعبان ز پی شاه دین عیان شده زاده ی ام البنین

یاور وغمخوار امام مبین آنکه به سبط مصطفی مشیر است

ز بارگاه شیرحق شد عیان وزیر بی نظیر شاه جهان

پشت وپناه ویار درماندگان که یاور ومشاور ودلیر است

زپشت باب علم خیر البشر عیان شده طلعت شمس وقمر

دو مه جبین دونازنین برادر یکی امیر و آن یکی وزیر است

ماه بنی هاشم وسرداردین باعث افتخار ام البنین

رشته ی با ارزش حبل المتین آنکه به حق یاور ودستگیر است

پرچم دین در کف با قدرتش مات سلاطین همه از شوکتش

در ره ارشاد بشر همتش باب حوائج به شه و فقیر است

قیام شان قیام برپا نمود حق طلبان را همه احیا نمود

زخون پاک این سند امضا نمود که حق همیشه فاتح وکبیر است

ایکه تو آیینه ی کبریایی خون خداوندی و حق نمایی

کن نظری بسوی (کربلایی) که سر سپرده وگدا ی پیر است

صص 90-93-کتاب : ارمغان کربلا -جلد سوم -ناد علی کربلایی-مداح اهلبیت-موسسه مطبوعاتی خزر-تهران---- 

بشارت شيعيان !شد ماه شعبان ماه پیغمبر                       فزون شد بر خلایق لطف وجود خالق اکبر

             

زمین وآسمان وعرش اعظم نورباران شد                         زانوار رخ نور دو چشم ساقی کوثر

عیان گردید در یثرب جمال عالم آرایی                           که جبرئیل امین شد خادمدر بار آن سرور

زلطف قادر قدرت نما  از گلبن عفت                             دوگل گردیده ظاهر  ازبرای حیدر صفدر

یکی در سوم شعبان ، یکی در چارم شعبان                  یکی چون شمس رخشان  ویکی همچون مه انور

یکی فرمانده ی عالم ،وصی احمد خاتم                       یکی یار ومعین وغم خور سلطان بحر وبر

یکی از فاطمه ام الائمه ، دختر طاها                          یکی از حضرت ام البنین همچون دروگوهر

یکی نامش حسین ابن علی فرمانروای دین                 یکی باب الحوائج ، حضرت عباس نام آور

یکی را بوسه زد ختم رسولان بر لب و دندان                یکی رامرتضی دست رسایش بادو چشم تر

برای یاری درماندگان بحرطوفان زا                            بسوی ساحل عزت ، یکی کشتی ، یکی لنگر

دو صدر الدین، دو بدر الدین ، دو یارویاور قر آن              یکی وارث بشهرعلم وآن یک پشتیبان در

دو رخ زیبا ، دو قد طوبا ، قدم بنهاد در عالم                یکی فرمانده ی اعظم ،یکی سردار وسرلشکر

دو جانباز وبرادر ، این وزیر وآن دگر سلطان                  عیان گردیدبریاری حق  ازدو نکو مادر

دو روشنگر ، دو عالی فر ، که بر آنهاخدا بخشد           هزاران {کربلایی}را زرحمت در صف محشر

اثر طبع نادعلی کربلایی -شادروان کربلایی پدر سه شهید -به نقل از شکوفه های انقلاب -جلد دوم -صصص۱۱۴-۱۱۵-انتشارات خزر-تهران ----اسایش----

در ولادت حضرت سجاد = زین العابدین (ع):

شیعیان زحق بشارت باد          شده میلاد حضرت سجاد    در شب پنجم مه شعبان    شد عیان شمس دین وفخرعباد      از مهین شاهزاده ایران          خسروی در عرب قدم بنهاد    که بووارث رسول مبین    باعث خلق عالم ایجاد    نور چشم حسین ورهبر دین    پشتبان ودبیرعدل و زداد     مرحبا بر حسین ازاین فرزند   فرخا مادری که اورا زاد

متولد شده شهنشاهی     که کند شهر علم را آباد     آنکه با بذل وفضل وجود وسخا    همه ی خلق را کند ارشاد

آنکه همچون علی ولی خدا     رودمان عدو دهد بر باد         آنکه بی تیغ ونیزه وخنجر     دشمنان را شکست روز جهاد

زاده هل اتی علی الانسان       گنج یاسین  صفای عین وصاد    شین . شعبان شکر شکن آمد    که ازاو مژده ولادت داد

عین . شعبان زنور او روشن    ب. زبسم الهش نماید یاد    الف. قامتش عمود الدین   نونش .از،والقلم کند امداد

که چنین رهبری ز(خیر کثیر)    بجهان عرضه کرد ومارا شاد     ناخدایی که کشتی ایمان    زولایش رسد به اوج مراد

بمحبش برات آزادی است    در ممات وصراط وهم میعاد   دلش از نور حق بود روشن    هرکه باشد بحکم او معتاد

روز میلاد آن خجسته سیر    برهمه مومنین مبارک باد      عرض تبریک جمع (نوحه سرا )  بمحبین حضرت سجاد

 0کربلایی) غنی بود دوجهان     هرکه باشد محب آن شه راد----

به نقل از (ازمغان کربلا- نادعلی کربلایی)  - صص 96- 98



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 10 ارديبهشت 1396برچسب:-جش در ولادت حضرت سجاد = زین العابدین (ع): شیعیان زحق بشارت باد شده میلاد حضرت سجاد در شب پنجم مه شعبان شد عیان شمس دین وفخرعباد از مهین شاهزاده ایران خسروی در عرب قدم بنهاد که بووارث رسول مبین باعث خلق عالم ایجاد نور چشم حسین ورهبر دین پشتبان ودبیرعدل و زداد مرحبا بر حسین ازاین فرزند فرخا مادری که اورا زاد متولد شده شهنشاهی که کند شهر علم را آباد آنکه با بذل وفضل وجود وسخا همه ی خلق را کند ارشاد آنکه همچون علی ولی خدا رودمان عدو دهد بر باد آنکه بی تیغ ونیزه وخنجر دشمنان را شکست روز جهاد زاده هل اتی علی الانسان گنج یاسین صفای عین وصاد شین , شعبان شکر شکن آمد که ازاو مژده ولادت داد عین , شعبان زنور او روشن ب, زبسم الهش نماید یاد الف, قامتش عمود الدین نونش ,از,والقلم کند امداد که چنین رهبری ز(خیر کثیر) بجهان عرضه کرد ومارا شاد ناخدایی که کشتی ایمان زولایش رسد به اوج مراد بمحبش برات آزادی است در ممات وصراط وهم میعاد دلش از نور حق بود روشن هرکه باشد بحکم او معتاد روز میلاد آن خجسته سیر برهمه مومنین مبارک باد عرض تبریک جمع (نوحه سرا ) بمحبین حضرت سجاد (کربلایی) غنی بود دوجهان هرکه باشد محب آن شه راد---- به نقل از (ازمغان کربلا- نادعلی کربلایی) - صص 96- 98 جشن دوشهزاده بی نظیر است مژده که میلاد شه ووزیر است پیک الهی خبرآورده است دختر طاها پسر آورده است نخل رسالت ثمر آورده است آنکه زحق منجی ودست گیر است مژده که شد روز ظهور حسین عیان شد از فاطمه نور حسین شاد ملایک زظهور حسین آنکه به شمس دین مه منیر است سوم شعبان رخ شه شد پدید بهر بشر رهبر دانا رسید از پی یاریش زرب مجید رسیده آنکه بر حسین وزیر است مادراو دختر طاها بود قابله اش مریم ولعیا بود خادمه اش هاجر وحوا بود آنکه ولیعهد شه قدیر است آنکه بود خون خدای جهان آنکه بود سرور آزاد گان آنکه بود فخرهمه شیعیان فیض رسان عالم کبیر است------ چارم شعبان ز پی شاه دین عیان شده زاده ی ام البنین یاور وغمخوار امام مبین آنکه به سبط مصطفی مشیر است ز بارگاه شیرحق شد عیان وزیر بی نظیر شاه جهان پشت وپناه ویار درماندگان که یاور ومشاور ودلیر است زپشت باب علم خیر البشر عیان شده طلعت شمس وقمر دو مه جبین دونازنین برادر یکی امیر و آن یکی وزیر است ماه بنی هاشم وسرداردین باعث افتخار ام البنین رشته ی با ارزش حبل المتین آنکه به حق یاور ودستگیر است پرچم دین در کف با قدرتش مات سلاطین همه از شوکتش در ره ارشاد بشر همتش باب حوائج به شه و فقیر است قیام شان قیام برپا نمود حق طلبان را همه احیا نمود زخون پاک این سند امضا نمود که حق همیشه فاتح وکبیر است ایکه تو آیینه ی کبریایی خون خداوندی و حق نمایی کن نظری بسوی (کربلایی) که سر سپرده وگدا ی پیر است صص 90-93-کتاب : ارمغان کربلا -جلد سوم -ناد علی کربلایی-مداح اهلبیت-موسسه مطبوعاتی خزر-تهران---- بشارت شيعيان !شد ماه شعبان ماه پیغمبر فزون شد بر خلایق لطف وجود خالق اکبر زمین وآسمان وعرش اعظم نورباران شد زانوار رخ نور دو چشم ساقی کوثر عیان گردید در یثرب جمال عالم آرایی که جبرئیل امین شد خادمدر بار آن سرور زلطف قادر قدرت نما از گلبن عفت دوگل گردیده ظاهر ازبرای حیدر صفدر یکی در سوم شعبان , یکی در چارم شعبان یکی چون شمس رخشان ویکی همچون مه انور یکی فرمانده ی عالم ,وصی احمد خاتم یکی یار ومعین وغم خور سلطان بحر وبر یکی از فاطمه ام الائمه , دختر طاها یکی از حضرت ام البنین همچون دروگوهر یکی نامش حسین ابن علی فرمانروای دین یکی باب الحوائج , حضرت عباس نام آور یکی را بوسه زد ختم رسولان بر لب و دندان یکی رامرتضی دست رسایش بادو چشم تر برای یاری درماندگان بحرطوفان زا بسوی ساحل عزت , یکی کشتی , یکی لنگر دو صدر الدین, دو بدر الدین , دو یارویاور قر آن یکی وارث بشهرعلم وآن یک پشتیبان در دو رخ زیبا , دو قد طوبا , قدم بنهاد در عالم یکی فرمانده ی اعظم ,یکی سردار وسرلشکر دو جانباز وبرادر , این وزیر وآن دگر سلطان عیان گردیدبریاری حق ازدو نکو مادر دو روشنگر , دو عالی فر , که بر آنهاخدا بخشد هزاران {کربلایی}را زرحمت در صف محشر اثر طبع نادعلی کربلایی -شادروان کربلایی پدر سه شهید -به نقل از شکوفه های انقلاب -جلد دوم -صصص۱۱۴-۱۱۵-انتشارات خزر-تهران ----اسایش---- در ولادت حضرت سجاد = زین العابدین (ع): شیعیان زحق بشارت باد شده میلاد حضرت سجاد در شب پنجم مه شعبان شد عیان شمس دین وفخرعباد از مهین شاهزاده ایران خسروی در عرب قدم بنهاد که بووارث رسول مبین باعث خلق عالم ایجاد نور چشم حسین ورهبر دین پشتبان ودبیرعدل و زداد مرحبا بر حسین ازاین فرزند فرخا مادری که اورا زاد متولد شده شهنشاهی که کند شهر علم را آباد آنکه با بذل وفضل وجود وسخا همه ی خلق را کند ارشاد آنکه همچون علی ولی خدا رودمان عدو دهد بر باد آنکه بی تیغ ونیزه وخنجر دشمنان را شکست روز جهاد زاده هل اتی علی الانسان گنج یاسین صفای عین وصاد شین , شعبان شکر شکن آمد که ازاو مژده ولادت داد عین , شعبان زنور او روشن ب, زبسم الهش نماید یاد الف, قامتش عمود الدین نونش ,از,والقلم کند امداد که چنین رهبری ز(خیر کثیر) بجهان عرضه کرد ومارا شاد ناخدایی که کشتی ایمان زولایش رسد به اوج مراد بمحبش برات آزادی است در ممات وصراط وهم میعاد دلش از نور حق بود روشن هرکه باشد بحکم او معتاد روز میلاد آن خجسته سیر برهمه مومنین مبارک باد عرض تبریک جمع (نوحه سرا ) بمحبین حضرت سجاد 0کربلایی) غنی بود دوجهان هرکه باشد محب آن شه راد---- به نقل از (ازمغان کربلا- نادعلی کربلایی) - صص 96- 98, توسط محمدحسن اسایش

 ---غروبی سخت دلگیراست           ومن ، بنشسته ام اینجا، کنار غار پرت وساکتی ، تنها       که می گویند : روزی ، روزگاری ، مهبط وحی خدا بوده است ، ونام آن ((حراء))بوده است       واینجا، سرزمین کعبه وبطحاست...  وروز، از روزهای  حج پاک ما مسلمانهاست.      برون از غار          زپیش روی وزیرپای من ، تاهرکجا ، سنگ وبیابانست.        هوا گرم است وتبداراست اما می گرایدسوی سردی، سوی خاموشی.    وخورشیداز پس یک روز تب ،در بستر غرب افق ،آهسته می میرد..    ودر اطراف من از هیچ سویی ، رد پایی نیست    ودور من ، صدایی نیست

فضا خالی است     وذهن خسته وتنهای من ، چون مرغ نوبالی ،-که هردم شوق پروازیبه دل دارد-    کنارغار ،از هرسنگ، هر صخره      پرد بر صخره ایدیگر..

 

ومی جوید به کاوشهای پی گیگیری،    نشانیهای مردی را -     نشانیها،که شاید مانده بر جا ،دیر دیر: از سالیانی پیش_      ومن همراه مرغ ذهن خود،در غار می گردم.

 

وپیدا می کنم گویی نشانیها که می جویم:   همانست، اوست!     کنار غار ، اینجا ،جای پای اوست،می بینم   ومی بویم توگویی بوی اورا نیز    همانست ، اوست:

 

یتیم مکه ،چوپانک،جوانک،نوجوانی  از بنی هاشم        وبازرگان راه مکه وشامات

 

(امین)، آن راستین، آن پاکدل ، آن مرد،     وشوی برترین بانو:(خدیجه)

 

نیز ، آنکس کوسخن جز حق نمی گوید    وغیر از حق نمیجوید      وبتها را ستایشگر نمی باشد       واینک : این همان مردابرمرد است      (محمد) -ص- اوست 

 

این شعر ادامه دارد که ادامه ی آن درفرصتها ی بعدی  به نظر کاربران خواهد رسید

---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو         پيام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پيام رنج انسانهاي زيربار،وزآزادگي مهجور     پيام آنکه افتاده است درگرداب

 

وفريادش بلنداست:((آي آدمها...))        پيام من ،پيام او،پيام ما...))

 

محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد،آنگاه مي گويد:     خداي کعبه ،اي يکتا!

 

درون سينه ها ياد تومتروک است      وازبي دانشي واز بزهکاري ،:

 

مقام برترين مخلوق تو،انسان،         بسي پايين تراز حد سگ وخوک است.

 

خداي کعبه ،اي يکتا!فروغي جاودان بفرست،      که اين شبها بسي تار است.

 

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستي رابه مهرازآستيني باز ،بيرون کن

 

که:برداردبه نيروي خدايي شايد،      اين افتاده  پرچمهاي  انسن را

 

فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز

 

برآرد نغمه اي همساز            فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را

 

 وگويد :آي انسانها!         فراگردهم آييد وفراز آييد       بازآييد

 

صدا بردارد انسان را        وگويد: هاي ، اي انسان!      برابر آفريدندت ،

 

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درايران     وباآن کفشگرگويد :

 

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهي  نه!       سپاهي زاده راباکفشگر،

 

ديگرتفاوتهاي خوني نيست       سياهي وسپيدي نيز ،حتي،موجب نقص وفزوني نيست...    خداي کعبه ...اي ..يکتا...))       بدين هنگام

 

کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار      محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج        ونجوا گونه مي گردد     پس آنگه مي شود خاموش.

 

سکوتي ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    ميرويد...

 

وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد

 

ومن درفکر آنم کاين چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه اين صدا آمد:

 

((بخوان!))... اما جواب يبر نمي خيزد        محمد ،سخت مبهوت است

 

گويا ،کاش ميديدم !    صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد:

 

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

 

دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش،گفتي ميروم از هوش

 

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گويي فرو مي ماند از رفتار               ((هستي) مي سپارد گوش       پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت:

 

((من خواندن نمي دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت   کوآفريننده است...))   واو ميخواند، امالحن آوايش

 

به ديگر گونه آهنگ است          صدا گويي خدا رنگ است.   مي خواند:

 

((بخوان،بنام پرورنده ايزدت،کو آفريننده است...))*     *    *

 

درودي مي تراود  از لبم بر او      درودي گرم  *   *    *

 

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اينجا، کنارغارپرت وساکتي ،تنها

 

  که ميگويند روزي ،روزگاري مهبط وحي خدا بوده است،   ونام آن ((حري)) بوده است. 

 

ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست          ودور من ، صدايي نيست...*

 

*-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي .آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -134

---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو         پيام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پيام رنج انسانهاي زيربار،وزآزادگي مهجور     پيام آنکه افتاده است درگرداب

 

وفريادش بلنداست:((آي آدمها...))        پيام من ،پيام او،پيام ما...))

 

محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد،آنگاه مي گويد:     خداي کعبه ،اي يکتا!

 

درون سينه ها ياد تومتروک است      وازبي دانشي واز بزهکاري ،:

 

مقام برترين مخلوق تو،انسان،         بسي پايين تراز حد سگ وخوک است.

 

خداي کعبه ،اي يکتا!فروغي جاودان بفرست،      که اين شبها بسي تار است.

 

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستي رابه مهرازآستيني باز ،بيرون کن

 

که:برداردبه نيروي خدايي شايد،      اين افتاده  پرچمهاي  انسن را

 

فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز

 

برآرد نغمه اي همساز            فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را

 

 وگويد :آي انسانها!         فراگردهم آييد وفراز آييد       بازآييد

 

صدا بردارد انسان را        وگويد: هاي ، اي انسان!      برابر آفريدندت ،

 

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درايران     وباآن کفشگرگويد :

 

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهي  نه!       سپاهي زاده راباکفشگر،

 

ديگرتفاوتهاي خوني نيست       سياهي وسپيدي نيز ،حتي،موجب نقص وفزوني نيست...    خداي کعبه ...اي ..يکتا...))       بدين هنگام

 

کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار      محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج        ونجوا گونه مي گردد     پس آنگه مي شود خاموش.

 

سکوتي ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    ميرويد...

 

وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد

 

ومن درفکر آنم کاين چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه اين صدا آمد:

 

((بخوان!))... اما جواب يبر نمي خيزد        محمد ،سخت مبهوت است

 

گويا ،کاش ميديدم !    صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد:

 

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

 

دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش،گفتي ميروم از هوش

 

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گويي فرو مي ماند از رفتار               ((هستي) مي سپارد گوش       پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت:

 

((من خواندن نمي دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت   کوآفريننده است...))   واو ميخواند، امالحن آوايش

 

به ديگر گونه آهنگ است          صدا گويي خدا رنگ است.   مي خواند:

 

((بخوان،بنام پرورنده ايزدت،کو آفريننده است...))*     *    *

 

درودي مي تراود  از لبم بر او      درودي گرم  *   *    *

 

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اينجا، کنارغارپرت وساکتي ،تنها

 

  که ميگويند روزي ،روزگاري مهبط وحي خدا بوده است،   ونام آن ((حري)) بوده است. 

 

ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست          ودور من ، صدايي نيست...*

 

*-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي .آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -134--



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 4 ارديبهشت 1396برچسب:---غروبی سخت دلگیراست ومن , بنشسته ام اینجا, کنار غار پرت وساکتی , تنها که می گویند : روزی , روزگاری , مهبط وحی خدا بوده است , ونام آن ((حراء))بوده است واینجا, سرزمین کعبه وبطحاست,,, وروز, از روزهای حج پاک ما مسلمانهاست, برون از غار زپیش روی وزیرپای من , تاهرکجا , سنگ وبیابانست, هوا گرم است وتبداراست اما می گرایدسوی سردی, سوی خاموشی, وخورشیداز پس یک روز تب ,در بستر غرب افق ,آهسته می میرد,, ودر اطراف من از هیچ سویی , رد پایی نیست ودور من , صدایی نیست فضا خالی است وذهن خسته وتنهای من , چون مرغ نوبالی ,-که هردم شوق پروازیبه دل دارد- کنارغار ,از هرسنگ, هر صخره پرد بر صخره ایدیگر,, ومی جوید به کاوشهای پی گیگیری, نشانیهای مردی را - نشانیها,که شاید مانده بر جا ,دیر دیر: از سالیانی پیش_ ومن همراه مرغ ذهن خود,در غار می گردم, وپیدا می کنم گویی نشانیها که می جویم: همانست, اوست! کنار غار , اینجا ,جای پای اوست,می بینم ومی بویم توگویی بوی اورا نیز همانست , اوست: یتیم مکه ,چوپانک,جوانک,نوجوانی از بنی هاشم وبازرگان راه مکه وشامات (امین), آن راستین, آن پاکدل , آن مرد, وشوی برترین بانو:(خدیجه) نیز , آنکس کوسخن جز حق نمی گوید وغیر از حق نمیجوید وبتها را ستایشگر نمی باشد واینک : این همان مردابرمرد است (محمد) -ص- اوست این شعر ادامه دارد که ادامه ی آن درفرصتها ی بعدی به نظر کاربران خواهد رسید ---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو پيام تلخ دختربچگان ,خفته اندر گور پيام رنج انسانهاي زيربار,وزآزادگي مهجور پيام آنکه افتاده است درگرداب وفريادش بلنداست:((آي آدمها,,,)) پيام من ,پيام او,پيام ما,,,)) محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد,آنگاه مي گويد: خداي کعبه ,اي يکتا! درون سينه ها ياد تومتروک است وازبي دانشي واز بزهکاري ,: مقام برترين مخلوق تو,انسان, بسي پايين تراز حد سگ وخوک است, خداي کعبه ,اي يکتا!فروغي جاودان بفرست, که اين شبها بسي تار است, ودست اهرمنها سخت در کاراست ودستي رابه مهرازآستيني باز ,بيرون کن که:برداردبه نيروي خدايي شايد, اين افتاده پرچمهاي انسن را فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز برآرد نغمه اي همساز فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را وگويد :آي انسانها! فراگردهم آييد وفراز آييد بازآييد صدا بردارد انسان را وگويد: هاي , اي انسان! برابر آفريدندت , برابر باش! صدابردارداندرپارس , درايران وباآن کفشگرگويد : پسر را رو , به هر مکتب کهخواهي نه! سپاهي زاده راباکفشگر, ديگرتفاوتهاي خوني نيست سياهي وسپيدي نيز ,حتي,موجب نقص وفزوني نيست,,, خداي کعبه ,,,اي ,,يکتا,,,)) بدين هنگام کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج ونجوا گونه مي گردد پس آنگه مي شود خاموش, سکوتي ژرف ووهم آلود ناگه چون درخت جادواندرغار ميرويد,,, وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد ومن درفکر آنم کاين چه کس بود,از کجا آمد؟! که ناگه اين صدا آمد: ((بخوان!)),,, اما جواب يبر نمي خيزد محمد ,سخت مبهوت است گويا ,کاش ميديدم ! صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد: ((بخوان!)),, اما محمد هم چنان خاموش دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش,گفتي ميروم از هوش زمان دراضطاب وانتظارپاسخش, گويي فرو مي ماند از رفتار ((هستي) مي سپارد گوش پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت: ((من خواندن نمي دانم)) همان کس ,باز پاسخ داد: ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت کوآفريننده است,,,)) واو ميخواند, امالحن آوايش به ديگر گونه آهنگ است صدا گويي خدا رنگ است, مي خواند: ((بخوان,بنام پرورنده ايزدت,کو آفريننده است,,,))* * * درودي مي تراود از لبم بر او درودي گرم * * * غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است ومن بنشسته ام اينجا, کنارغارپرت وساکتي ,تنها که ميگويند روزي ,روزگاري مهبط وحي خدا بوده است, ونام آن ((حري)) بوده است, ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست ودور من , صدايي نيست,,,* *-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي ,آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور ماست-صص128 -134 ---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو پيام تلخ دختربچگان ,خفته اندر گور پيام رنج انسانهاي زيربار,وزآزادگي مهجور پيام آنکه افتاده است درگرداب وفريادش بلنداست:((آي آدمها,,,)) پيام من ,پيام او,پيام ما,,,)) محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد,آنگاه مي گويد: خداي کعبه ,اي يکتا! درون سينه ها ياد تومتروک است وازبي دانشي واز بزهکاري ,: مقام برترين مخلوق تو,انسان, بسي پايين تراز حد سگ وخوک است, خداي کعبه ,اي يکتا!فروغي جاودان بفرست, که اين شبها بسي تار است, ودست اهرمنها سخت در کاراست ودستي رابه مهرازآستيني باز ,بيرون کن که:برداردبه نيروي خدايي شايد, اين افتاده پرچمهاي انسن را فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز برآرد نغمه اي همساز فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را وگويد :آي انسانها! فراگردهم آييد وفراز آييد بازآييد صدا بردارد انسان را وگويد: هاي , اي انسان! برابر آفريدندت , برابر باش! صدابردارداندرپارس , درايران وباآن کفشگرگويد : پسر را رو , به هر مکتب کهخواهي نه! سپاهي زاده راباکفشگر, ديگرتفاوتهاي خوني نيست سياهي وسپيدي نيز ,حتي,موجب نقص وفزوني نيست,,, خداي کعبه ,,,اي ,,يکتا,,,)) بدين هنگام کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج ونجوا گونه مي گردد پس آنگه مي شود خاموش, سکوتي ژرف ووهم آلود ناگه چون درخت جادواندرغار ميرويد,,, وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد ومن درفکر آنم کاين چه کس بود,از کجا آمد؟! که ناگه اين صدا آمد: ((بخوان!)),,, اما جواب يبر نمي خيزد محمد ,سخت مبهوت است گويا ,کاش ميديدم ! صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد: ((بخوان!)),, اما محمد هم چنان خاموش دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش,گفتي ميروم از هوش زمان دراضطاب وانتظارپاسخش, گويي فرو مي ماند از رفتار ((هستي) مي سپارد گوش پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت: ((من خواندن نمي دانم)) همان کس ,باز پاسخ داد: ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت کوآفريننده است,,,)) واو ميخواند, امالحن آوايش به ديگر گونه آهنگ است صدا گويي خدا رنگ است, مي خواند: ((بخوان,بنام پرورنده ايزدت,کو آفريننده است,,,))* * * درودي مي تراود از لبم بر او درودي گرم * * * غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است ومن بنشسته ام اينجا, کنارغارپرت وساکتي ,تنها که ميگويند روزي ,روزگاري مهبط وحي خدا بوده است, ونام آن ((حري)) بوده است, ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست ودور من , صدايي نيست,,,* *-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي ,آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور ماست-صص128 -134--, توسط محمدحسن اسایش

 ---غروبی سخت دلگیراست           ومن ، بنشسته ام اینجا، کنار غار پرت وساکتی ، تنها       که می گویند : روزی ، روزگاری ، مهبط وحی خدا بوده است ، ونام آن ((حراء))بوده است       واینجا، سرزمین کعبه وبطحاست...  وروز، از روزهای  حج پاک ما مسلمانهاست.      برون از غار          زپیش روی وزیرپای من ، تاهرکجا ، سنگ وبیابانست.        هوا گرم است وتبداراست اما می گرایدسوی سردی، سوی خاموشی.    وخورشیداز پس یک روز تب ،در بستر غرب افق ،آهسته می میرد..    ودر اطراف من از هیچ سویی ، رد پایی نیست    ودور من ، صدایی نیست

فضا خالی است     وذهن خسته وتنهای من ، چون مرغ نوبالی ،-که هردم شوق پروازیبه دل دارد-    کنارغار ،از هرسنگ، هر صخره      پرد بر صخره ایدیگر..

 

ومی جوید به کاوشهای پی گیگیری،    نشانیهای مردی را -     نشانیها،که شاید مانده بر جا ،دیر دیر: از سالیانی پیش_      ومن همراه مرغ ذهن خود،در غار می گردم.

 

وپیدا می کنم گویی نشانیها که می جویم:   همانست، اوست!     کنار غار ، اینجا ،جای پای اوست،می بینم   ومی بویم توگویی بوی اورا نیز    همانست ، اوست:

 

یتیم مکه ،چوپانک،جوانک،نوجوانی  از بنی هاشم        وبازرگان راه مکه وشامات

 

(امین)، آن راستین، آن پاکدل ، آن مرد،     وشوی برترین بانو:(خدیجه)

 

نیز ، آنکس کوسخن جز حق نمی گوید    وغیر از حق نمیجوید      وبتها را ستایشگر نمی باشد       واینک : این همان مردابرمرد است      (محمد) -ص- اوست 

 

این شعر ادامه دارد که ادامه ی آن درفرصتها ی بعدی  به نظر کاربران خواهد رسید

---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو         پيام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پيام رنج انسانهاي زيربار،وزآزادگي مهجور     پيام آنکه افتاده است درگرداب

 

وفريادش بلنداست:((آي آدمها...))        پيام من ،پيام او،پيام ما...))

 

محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد،آنگاه مي گويد:     خداي کعبه ،اي يکتا!

 

درون سينه ها ياد تومتروک است      وازبي دانشي واز بزهکاري ،:

 

مقام برترين مخلوق تو،انسان،         بسي پايين تراز حد سگ وخوک است.

 

خداي کعبه ،اي يکتا!فروغي جاودان بفرست،      که اين شبها بسي تار است.

 

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستي رابه مهرازآستيني باز ،بيرون کن

 

که:برداردبه نيروي خدايي شايد،      اين افتاده  پرچمهاي  انسن را

 

فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز

 

برآرد نغمه اي همساز            فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را

 

 وگويد :آي انسانها!         فراگردهم آييد وفراز آييد       بازآييد

 

صدا بردارد انسان را        وگويد: هاي ، اي انسان!      برابر آفريدندت ،

 

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درايران     وباآن کفشگرگويد :

 

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهي  نه!       سپاهي زاده راباکفشگر،

 

ديگرتفاوتهاي خوني نيست       سياهي وسپيدي نيز ،حتي،موجب نقص وفزوني نيست...    خداي کعبه ...اي ..يکتا...))       بدين هنگام

 

کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار      محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج        ونجوا گونه مي گردد     پس آنگه مي شود خاموش.

 

سکوتي ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    ميرويد...

 

وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد

 

ومن درفکر آنم کاين چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه اين صدا آمد:

 

((بخوان!))... اما جواب يبر نمي خيزد        محمد ،سخت مبهوت است

 

گويا ،کاش ميديدم !    صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد:

 

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

 

دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش،گفتي ميروم از هوش

 

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گويي فرو مي ماند از رفتار               ((هستي) مي سپارد گوش       پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت:

 

((من خواندن نمي دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت   کوآفريننده است...))   واو ميخواند، امالحن آوايش

 

به ديگر گونه آهنگ است          صدا گويي خدا رنگ است.   مي خواند:

 

((بخوان،بنام پرورنده ايزدت،کو آفريننده است...))*     *    *

 

درودي مي تراود  از لبم بر او      درودي گرم  *   *    *

 

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اينجا، کنارغارپرت وساکتي ،تنها

 

  که ميگويند روزي ،روزگاري مهبط وحي خدا بوده است،   ونام آن ((حري)) بوده است. 

 

ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست          ودور من ، صدايي نيست...*

 

*-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي .آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -134

---پيام درد انسانهاي قرنم را زمن بشنو         پيام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گور

 

پيام رنج انسانهاي زيربار،وزآزادگي مهجور     پيام آنکه افتاده است درگرداب

 

وفريادش بلنداست:((آي آدمها...))        پيام من ،پيام او،پيام ما...))

 

محمد(ص)غمگنانه ناله اي سرميدهد،آنگاه مي گويد:     خداي کعبه ،اي يکتا!

 

درون سينه ها ياد تومتروک است      وازبي دانشي واز بزهکاري ،:

 

مقام برترين مخلوق تو،انسان،         بسي پايين تراز حد سگ وخوک است.

 

خداي کعبه ،اي يکتا!فروغي جاودان بفرست،      که اين شبها بسي تار است.

 

ودست اهرمنها سخت در کاراست        ودستي رابه مهرازآستيني باز ،بيرون کن

 

که:برداردبه نيروي خدايي شايد،      اين افتاده  پرچمهاي  انسن را

 

فروشويد نفاق وکينه هاي کهنه از دلها        دراندازد به بام کهنه ي گيتي بلند آواز

 

برآرد نغمه اي همساز            فروپيچد بهم طومار قانونهاي جنگل را

 

 وگويد :آي انسانها!         فراگردهم آييد وفراز آييد       بازآييد

 

صدا بردارد انسان را        وگويد: هاي ، اي انسان!      برابر آفريدندت ،

 

برابر باش!       صدابردارداندرپارس ، درايران     وباآن کفشگرگويد :

 

پسر را رو ، به هر مکتب کهخواهي  نه!       سپاهي زاده راباکفشگر،

 

ديگرتفاوتهاي خوني نيست       سياهي وسپيدي نيز ،حتي،موجب نقص وفزوني نيست...    خداي کعبه ...اي ..يکتا...))       بدين هنگام

 

کسي آهسته گويي چون نسيمي مي خزد درغار      محمدرا صدا آهسته مي آيدفرود از اوج        ونجوا گونه مي گردد     پس آنگه مي شود خاموش.

 

سکوتي ژرف ووهم آلود  ناگه چون درخت جادواندرغار    ميرويد...

 

وشاخ وبرگ خود رادرفضاي قيرگون غار مي شويد

 

ومن درفکر آنم کاين چه کس بود،از کجا آمد؟!    که ناگه اين صدا آمد:

 

((بخوان!))... اما جواب يبر نمي خيزد        محمد ،سخت مبهوت است

 

گويا ،کاش ميديدم !    صدا باگرمترآوا وشيرين تر بياني باز مي گويد:

 

((بخوان!))..    اما محمد هم چنان خاموش

 

دل اندرسينه ي من باز مي ماند زکار خويش،گفتي ميروم از هوش

 

زمان دراضطاب وانتظارپاسخش،   گويي فرو مي ماند از رفتار               ((هستي) مي سپارد گوش       پس از لختي سکوت-اماکه عمري بود گويي-گفت:

 

((من خواندن نمي دانم))        همان کس ،باز پاسخ داد:  ((بخوان!بنام پرورنده ايزدت   کوآفريننده است...))   واو ميخواند، امالحن آوايش

 

به ديگر گونه آهنگ است          صدا گويي خدا رنگ است.   مي خواند:

 

((بخوان،بنام پرورنده ايزدت،کو آفريننده است...))*     *    *

 

درودي مي تراود  از لبم بر او      درودي گرم  *   *    *

 

غروب است وافق گلگون وخوشرنگ است    ومن بنشسته ام اينجا، کنارغارپرت وساکتي ،تنها

 

  که ميگويند روزي ،روزگاري مهبط وحي خدا بوده است،   ونام آن ((حري)) بوده است. 

 

ودر اطراف من ازهيچ سويي ردپايي نيست          ودور من ، صدايي نيست...*

 

*-اين شعرکه درسه قسمت متوالي عرضه گرديدبرگرفته از کتاب شاهکارهايي آزاشعار مذهبي .آراسته ي رضامعصومي _نشريه ي ماه نو-انتشارات رشيدي- است وچنانکه درسر آغازذکر شد اثر طبع موسوي گرمارود ي شاعر معروف معاصرکشور  ماست-صص128 -134--


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد